به وبلاگ روزشمار جنبش کارگری ایران خوش آمدید roozshomar2@yahoo.com

وبلاگ روزشمار کارگری بااعتقاد به مبارزات مستقل کارگران دربرابر نظام سرمایه داری ایران، تلاش داردکه استقلال عمل این مبارزات رادرتمام عرصه ها وبویژه در تنظیم اخبار مبارزات کارگران وزحمتکشان ایران وجنبش های اجتماعی ( زنان - دانشجویان وجوانان - معلمان - پرستاران - ملیت های ساکن ایران )وزندگی کودکان خیابانی کار،باارائه منابع خبر روزشمارنماید. همکاری یکایک فعالان کارگری وتشکل ها ونهادهای کارگری وارسال به موقع اخبار به " وبلاگ روز شمار کارگری ایران" مارادرپیشبرداین وظایف کمک می نماید. مسئولین وبلاگ

۲۶ بهمن ۱۳۸۷



اخبار مبارزات کارگران ایران ،
هفته اول اردیبهشت ۱٣٨۷ ( آوريل ۲۰۰٨)



193 - انجمن دفاع از كارگران و بيكاران فراخوان ميدهد:
كارگران شريف و باغيرت هوشيار و متحد باشيد
هيهات من الذله ا گر به اين ستم تن بدهيم!
هم وطنان دلير و آزاده,كارگران شريف سراسر ميهن :
طبق اخبار دريافتي از جانب رسانه هاي دولتي, ,طي برنامه اي كه از طرف ارگان دولتي به عموم كارگران ابلاغ كرده ,قصد دارد كه روز جهاني كارگر را به سمت سكوت و بي عملي در قبال جنايات و چپاولها و دزديهايي كه دولت از طريق گماشته هاي خود در كارخانه ها به كارگران تحميل كرده , تبديل سازد.
كارگران آزاده و باغيرت:
سالي كه گذشت سالي بسيار تاسف بار براي جامعه كارگري بود و نظر به اينكه شاهد بوديم وضعيت شغلي و معيشتي كارگران در سال گذشته هر روز بدتر از روز قبل شد وهيچ گونه رسيدگي قانوني وحتي انساني از طرف دولت و مجلس براي بهبود شرايط زندگي و شغلي كارگران زحمت كش صورت نگرفت و شاهد بوديم كه علي رغم زحمتي كه اين قشر شريف شبانه روز در واحدهاي توليدي كشيد اما حتي از مينيمم حقوق طبيعي و قانوني خود نيز محروم بود,كارگران زيادي درطول سال به علت طلب حقوق خودشان دستگير شدند,تعداد بسيار زيادي از كارگران شريف در شب عيد از كار اخراج شدند و ايام عيد را در شرايط طاقت فرسايي گذراندند,وضعيت كودكان كار بسيار دردآور و شرايط زندگي آنها بسيار نگران كننده است, اعتراضات و اعتصابهاي كارگري رنگ و بوي تازه تر و اقصي نقاط ميهن را در برگرفت,با توجه به تمام اين موارد انجمن دفاع از كارگران و بيكاران اعلام ميدارد كه شركت در تظاهرات سراسري و آزاد كارگران و فرياد دردهاي در گلو خفته آنان حق كارگر است و هيچ كس تحت هيچ عنواني حق ندارد براي چنين تصميمي ممانعتي ايجاد نمايد.
كارگران شريف خود بخوبي آگاهند كه در محلهاي دربسته مشكلات كارگران حل نمي شود ,اگرحل شده بود كه دراستانه سال جديد ,يك قلم ,يك جا 50هزاركارگربي پشت وپناه ازكاراخراج نمي شدند . دولت قصد دارد با ايجاد تجمع بر سر“قبر !!!”يا”بيت ...!!!!!“ فريادهاي كارگران را در گلو خفه كند اما ما كارگران همه با هم اعلام ميداريم هيهات من الذله ! هيهات گر به اين ستم تن بدهيم! هيهات از كارگري كه پس از تحمل اين همه رنج و محنت,اين همه فقر و فلاكت ,به خيل عظيم همكاران اخراجيمان درسال گذشته خيانت بكنيم
لذاما همراه با جامعه كارگري آزاد سراسر كشور اعلام ميداريم كه روز جهاني كارگررا با برگزاري يك تظاهرات گسترده و بي سابقه و فرياد كردن شعار ”تا حق خود نگيريم آرام نمينشينيم“ آزادي , ”عدالت امنيت مشاغل حق مسلم ماست“ اين روز را هرچه پرشكوه تردرسراسر ميهن برگزارخواهيم كرد
پيروز و متحد باد جنبشهاي كارگري سراسر كشور
انجمن دفاع ازكارگران وبيكاران
ارديبهشت 1387
194- منشور مطالبات پایه ای طبقه کارگر ایران :
هجوم نظام سرمایه داری به سطح معیشت کارگران روز به روز ابعاد وسیع تری می یابد و کارگران بیش از پیش به اعماق مرگ و نیستی رانده می شوند. در یک سوی جامعه، انباشت عظیم ثروت را می بینیم و، درسوی دیگر، شاهد گسترش فقر و فلاکت و بی حقوقی در مقیاسی بی سابقه هستیم. شکاف طبقاتی اکنون به چنان ورطه هولناک و مرگباری تبدیل شده که برای کارگران راهی جز جنگ مرگ و زندگی با سرمایه داری باقی نمانده است. این جنگ راخودِ سرمایه داری بر کارگران تحمیل کرده است و خودکرده را تدبیر نیست. روزی نیست که شاهد چندین تجمع وتحصن و اعتصاب و راه پیمایی کارگری علیه نظام سرمایه داری نباشیم. بستن جاده ها و قطع شریان های حمل و نقل سرمایه اکنون می رود که به یک سنت مبارزه طبقه کارگر ایران علیه سرمایه تبدیل شود.
با این همه و به رغم آن که کارگران درهمه جا مطالبات یکسانی را مطرح می کنند، مبارزات آنان هنوز به زیر یک پرچم سراسری واحد گرد نیامده است. و یکی از علت های به نتیجه نرسیدن این همه مبارزه کارگری را در همین جا باید جست. پیداست که اگر مبارزه کارگران برای مطالبات پراکنده و محلی به مبارزه برای مطالبات طبقاتی سراسری و واحد ارتقا نیابد کارگران به رغم تمام جان فشانی ها و فداکاری های خود راه به جایی نخواهند برد. گام اول برای عقب نشاندن هجوم بی امان سرمایه به سطح معیشت کارگران برافراشتن یک پرچم یا منشورسراسری واحد حاوی مطالبات پایه ای طبقه کارگر است. تاکید بر پایه ای بودن مطالبات در این منشور از آن رو ضروری است که اولا کارگران ایران در اوضاع کنونی حتی از پایه ای ترین حقوق متعارف کارگران دربخشی ازجهان محرومند و، ثانیا و مهم تر از آن، لازمه ارتقای مبارزات پراکنده کارگران به سطح یک مبارزه سراسری در وسیع ترین شکل آن- که خود شرط لازم مقاومت در مقابل سرمایه در شرایط کنونی است- نه طرح مطالبات این یا آن بخش از کارگران بلکه طرح مطالبات کل طبقه کارگر در عمومی ترین و پایه ای ترین بیان آن است.
اما مهم تر از این ها توضیح این نکته است که کارگران مطالبات خود را از چه زاویه ای مطرح می کنند. نفس طرح هرگونه مطالبه اعم از پایه ای و غیرپایه ای به معنای آن است که کارگران از سرمایه داران طلبکارند. طلب کارگران از سرمایه داران از بابت هیچ چیز نیست مگر از بابت کاراضافی ای که برای سرمایه داران کرده اند اما در ازای آن هیچ چیز نگرفته اند. بنابراین، کارگران با طرح مطالبات خود درواقع به سرمایه داران و دولت آن ها می گویند که آنان باید این مطالبات را از محل همین کار پرداخت نشده برآورده کنند. بدین سان، کارگران درهمان مبارزه خودانگیخته خویش نظم سرمایه را به چالش می کشند و باید بکشند. کارگر در لحظه لحظه زندگی خود به گونه های مختلف این مضمون ضدسرمایه داری را بیان می کند که چرا باید من کار کنم اما یکی دیگر بخورد؟ چرا باید تمام ثروت جامعه را من تولید کنم اما خودم از آن کاملا بی بهره باشم؟ این همان رویکرد و زاویه ای است که ما به مثابه بخش کوچکی از طبقه کارگر منشور حاضر را برمبنای آن تدوین کرده ایم.
مطالبات پایه ای طبقه کارگر ایران در شرایط کنونی عبارتند از :
1- حداقل دستمزد ماهانه هر کارگر در شرایط کنونی باید 600 هزار تومان باشد.
2- تمام افراد زیر 18 سال باید از حقوق ثابتی به مبلغ 100 هزار تومان در ماه برخوردار باشند.
3- کارخانگی بایدازمیان بروداما تا آن زمان باید به زنان خانه داردستمزدی معادل دستمزد کارگران شاغل تعلق گیرد.
4- تمام بیکاران آماده کارباید مشمول بیمه بیکاری باشند. بیمه بیکاری نبایدازحداقل دستمزد کارگران شاغل کمترباشد.
5- هر نوع قرارداد استخدام موقت الغاء باید گردد.
6- حقوق تمام شاغلان،بیکاران، زنان خانه دار و افراد زیر 18 سال باید حداکثر تا بیست و پنجم هر ماه پرداخت شود.
7- مسکن مناسب با آب، برق، امکانات رفاهی و ارتباطی و وسائل خانگی حق مسلم هر کارگری است. تحقق این امر در گرو آن است که:
- از ساختمان های تحت مالکیت دولت که اینک در اختیار نهادهای دولتی قرار دارند برای تأمین مسکن کارگران استفاده شود.
- دولت هر سال درصد معینی از بودجه را به احداث واحدهای مسکونی جدید برای کارگران اختصاص دهد.
8- بهداشت و دارو و درمان انواع بیماری ها باید رایگان باشد.
9- آموزش و پرورش در تمامی سطوح باید رایگان شود.
10- ایاب و ذهاب در سراسر جامعه باید رایگان شود.
11- تمام مردم باید از مهد کودک رایگان استفاده کنند.
12- همه سالمندان و معلولان باید به صورت رایگان تحت مراقبت قرار گیرند.
13- کار کودکان و جوانان زیر 18 سال باید به طور کامل الغاء گردد.
14- هرگونه تبعیض جنسی در مورد زنان باید از میان برود. برای تحقق این خواست باید :
- زنان درتمام قوانین ازجمله قانون کار،قوانین مربوط به خانواده وقوانین کیفری با مردان حقوق برابرداشته باشند.
- هر نوع دخالت دولت در تعیین نوع زندگی، روابط زن و مرد یا دختر و پسر و پوشاک زنان ممنوع گردد.
- تشکیل خانواده یا جدایی همسران از یکدیگر با توافق آزادانه و حق برابری کامل میان آنان صورت گیرد.
- هرگونه ازدواج قبل از سن 18 سالگی ممنوع شود.
15- ایجاد هرگونه تشکل کارگری از جمله تشکل ضدسرمایه داری و سراسری طبقه کارگر باید آزاد باشد.
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری (منطقه تهران)
1/2/1387
http://www.hamaahangi.com/
hamaahangi@gmail.com
195- جهاد سازندگی و مرگ فجیع کارگر ساختمانی :

یکی از کارگران شاغل در جهاد سازندگی کرمانشاه که به دستور کارفرمایان بدون هیچ نوع وسائل ایمنی و بدون رعایت هیچ استاندارد ایمنی محیط کار در بالای دیوارها کار می کرد، ناگهان دچار سانحه شد و از بالا به زمین سقوط کرد. وقوع این نوع حوادث مرگبار پدیده ای است که در همه مراکز کار و تولید سرمایه و از جمله در همین مراکز متعلق به جهاد سازندگی به کرات رخ می دهد و هر سال شمار زیادی کارگر را از زندگی ساقط و شمار بسیار زیادتری از افراد خانواده آن ها را راهی برهوت گرسنگی و مرگ ناشی از گرسنگی می سازد.
جهاد سازندگی کرمانشاه با وقوع این حادثه دلخراش در سریع ترین زمان لاشه کارگر مقتول را از محل حادثه دور و برای پاک کردن آثار جرم به باغ فردوس کرمانشاه (قبرستان)منتقل کرد. سرعت عمل مأموران جهاد احتمالا نه با هدف فرار از مجازات احتمالی دستگاه های قضائی - زیرا به قول معروف چاقو دسته خودش را نمی برد - بلکه برای رهایی از چنگال خشم و اعتراض کارگران و خانواده کارگر مقتول بوده است.
*) 196- زنان سرپرست خانوار،فقيرترين فقرا :
به گزارش روزنامه سرمايه ، به قلم ؛ ژاله شادى طلب*: در دو دهه اخير اعلام زنان سرپرست خانوار به عنوان ,فقيرترين فقرا, در اغلب نوشته هاى توسعه به چشم مى خورد. گرچه كم تر چنين بحثى مستقيما با اطلاعات ميدانى همراه است، اما پيش فرض اين كه زنان سرپرست خانوار با خط فقر بيش ترى مواجهند (برحسب درآمد) بدون دليل و زمينه نيست. دلايل بسيارى در تاييد محروميت زنان سرپرست خانوار به دليل جنسيت و در پى آن، محروميت از منابع وجود دارد. عرضه نيروى كار، اشتغال و درآمد يكى از دلايل فقر زنان بر اين منطق استوار است كه خانوارهاى با سرپرست زن از خانوارهاى با دو سرپرست (زن و مرد) فقيرترند زيرا ,نان آور, خانواده ندارند. اينگونه خانوارها نه تنها نان آور ندارند بلكه گاهى بايد از تعداد وابستگان بيش ترى حمايت و نگهدارى كنند. در اين گونه خانوارها، زنان بايد به تنهايى علاوه بر سرپرستى خانواده و كسب درآمد و مديريت اقتصادي، مواظبت از بچه ها، كارهاى خانه و بهبود شرايط زندگى اعضاى خانوار را نيز بر عهده بگيرند. در چنين شرايطى زنان سرپرست خانوار از سويى وقت و انرژى كم ترى براى انجام كارهاى غيرقابل عرضه در بازار، مثل تهيه كالاها و مواد غذايى ارزان قيمت تر يا تهيه برخى از كالاها در منزل (لباس و...) دارند و از سويى ديگر ، نقش بازتوليدى زنان آن ها را مجبور به كار پاره وقت، انعطاف پذير يا اشتغال خانگى (كار در خانه) مى كند. اين شرايط، در عين حال كه زنان سرپرست خانوار را از آموزش و كسب مهارت باز مى دارد بلكه موجب دريافت دستمزد كم تر نيز مى شود. تبعيض در محل كار مى تواند از ديگر پيامدهاى كار پاره وقت و بدون مهارت زنان باشد. دشوارى تركيب شغل درآمدزا با مراقبت از خانواده مساله اى است كه شامل همه زنان، به ويژه زنان سرپرست خانوار و موجب تمركز آن ها در بخش غيررسمى بازار كار شده است. بنابراين در شرايطى كه نان آور، به جاى دو نفر يك نفر است و زنان در بخش غيررسمى و در شغل هاى كم ارزش تر و با دستمزد كم تر اشتغال دارند بايد انتظار داشت كه زنان سرپرست خانوار با خطر فقر بيش ترى مواجه شوند. محدوديت حمايت موضوع ديگرى كه زنان سرپرست خانوار را به ,فقيرترين فقرا, تبديل مى كند نبود يا ضعف سياست هاى اجتماعى است كه به ندرت حداقل ها را براى آنان تامين مى كند. نبود سيستم جبران كننده كسرى درآمدها از طرف نهادهاى دولتى يا قابل اغماض بودن آثار خدمات اين سيستم هاى جبرانى بر وضعيت خانواده در بسيارى از كشورها گزارش شده است. شبكه روابط اجتماعى دليل ديگر فقر زنان سرپرست خانوار محدوديت شبكه روابط اجتماعى زنان و در نتيجه دسترسى آنان به سرمايه اجتماعى است. اين محدوديت گاهى ناشى از قطع روابط با اقوام همسر سابق و گاهى ناشى از ترجيح تنهايى بر روابط با سايرين است. پيامدهاى فرهنگى ناشى از طلاق و در مواردى شرمسارى از نوع شغل سبب مى شود كه زنان سرپرست خانوار از برقرارى روابط با ديگران پرهيز كنند. البته با توجه به نقش هاى چندگانه و مسووليت هاى بسيار آنان، غالبا وقت اضافى نيز براى برقرارى روابط اجتماعى ندارند. به اين ترتيب در پارادايم جديد فقر، زنان سرپرست خانوار با تحليل فقر بر مبناى محروميت مادى كه اندازه گيرى آن با درآمد، هزينه يا مصرف آسانتر است، ,فقيرترين فقرا, شناخته مى شوند. مهم تر اين كه بر اساس اين پارادايم، فقر و محروميت پديده اى است كه از نسلى به نسل ديگر انتقال مى يابد زيرا زنان سرپرست خانوار قادر به حمايت مناسب از اعضاى تحت سرپرستى خود نيستند. در نتيجه اعضاى خانوار هاى زن سرپرست فقرايى هستند كه در يك دايره بسته حركت مى كنند. *جامعه شناس و عضو هيات علمى دانشگاه تهران
197- تعويق پرداخت حقوق، اخراج کارگران و سايه سياه تحريم- گزارشی از عسلويه :
به گزارش راديو آلمان در تاریخ 1 اردیبهشت 87؛ عسلويه شهری صنعتی است در جنوبي‌ترين نقظه ايران که آن را مهم‌ترين پايگاه اقتصادی ايران مي‌خوانند. حدود ده سال است که از ذخاير نفتی و گازی اين منطقه بهره برداری مي‌شود. در آغاز عسلويه بهشت کارگران و متخصصان معرفی مي‌شد. شرايط کاری نابسامان، عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران و اخراج‌های وسيع، موجب اعتراض‌ها و اعتصاب‌هايی در اين منطقه شده است. پيمانکاران، مشکلات مالی و فنی جاری را ناشی از تحريم‌های جهانی مي‌دانند. روز جمعه، ۳۰ فروردين با جوانمير مرادي، يکی از شاغلين در عسلويه گفت‌وگو کرده‌ايم: دويچه‌وله: آقای مرادي، الان اوضاع عمومی در عسلويه به چه ترتيب است، کارگرها در آرامش مشغول کار هستند يا مشکلاتی وجود دارد؟ جوانمير مرادی: اوضاع عمومی اينجا مطابق معمول است که وضعيت مناسب نيست. هميشه برای گرفتن حقوق‌ها مشکل بوده و هست. کارگران تنها با اعتراض واعتصاب مي‌توانند حقوق‌هايشان را با تعويق سه چهارماهه بگيرند. الان به‌طور مثال چند ماه است که حقوق‌ها را نداده‌اند؟ حقوق‌ها بستگی به شرکت‌ها دارد. شرکت‌ها بنا به ميل خودشان حقوق پرداخت مي‌کنند. برخی شرکت‌ها از سه ماه حقوق معوقه دارند تا هشت ماهه يا يک ساله. هر پيمانکار درعسلويه خودش، بنا به موقعيت مالی به کارگران حقوق پرداخت مي‌کند؟ بله. پروژه‌های متفاوتی هستند که پيمانکاران متفاوتی هم دارند. حتا پرداخت حقوق‌های کارگرهای چند پيمانکار در يک مجتمع باز تفاوت مي‌کند. بعضي‌ها با سه ماه تعويق حقوق پرداخت مي‌کنند، بعضي‌ها که توی همان پروژه هستند، مي‌بينيد با شش، هفت يا هشت‌ماه تعويق حقوق مي‌دهند. کدام پيمانکارها الان از همه خوش حساب‌تر هستند؟ معمولا شرکت‌های پيمانکاری دست اول، يعنی شرکت‌هايی که بعنوان شرکت مادر پيمان را از شرکت نفت يا گاز مي‌گيرد، يک مقدار بهتر از شرکت‌های دست دوم يا چندتا آنورتر هستند. اينها معمولا با دو يا سه ماه تعويق حقوق‌ها را پرداخت مي‌کنند. خود شما مثلا آخرين‌باری که حقوق گرفتيد کی بود؟ من خودم حدود سه چهار روز پيش حقوق اسفند را گرفتم. عيدی و اينها را قبلا داده بودند ؟ عيدی را همزمان با حقوق بهمن، آخرهای اسفند پرداخت کردند. اين کارگرهايی که آنجا هستند از خانواده‌هايشان دورند. اينها چند وقت يک مرتبه برمي‌گردند به شهرهاشان و نزد زن و بچه‌هايشان مي‌روند؟ اين بستگی به درآمدشان دارد دارد. کارگرهايی که کمی درآمدشان بهتر است، معمولا بيست وسه، چهار روز که کار مي‌کنند، يک بار مي‌روند سر مي‌زنند و يک هفته يا شش روز پيش خانواده‌شان هستند. اما معمولا کارگرهايی که با درآمدهای کم دارند، سه چهارماه يک بار مي‌روند نزد خانواده‌هايشان. چون خرج رفت و آمد هم زياد است. نازلترين سطح دستمزد در عسلويه مربوط به کدام بخش از کارگرهاست ؟ نازلترين حقوق‌ها مربوط به کارگرهای ساده است که با روزی هشت هزارتومان مشغول به کار هستند. هيچ بيمه يا مزايای ديگری هم به آنها تعلق نمي‌گيرد. نه تنها بيمه، حتا امکانات خوابگاهی و غذا، به غير از ناهار که در محيط کار کارگرها هستند و برای کارفرما کار مي‌کنند، شام هم بهشان تعلق نمي‌گيرد. کارگران ساده، مشغول چه کاری هستند؟ کارگر ساده از کارهای ساختمانی گرفته تا کارهايی مثل کابل‌کشي، حمل ونقل، بارگيری و تخليه بار و کارهای خدماتی بدون تخصص مشغول هستند. کارگران افغانی هم در ميان آنها هستند؟ کارگرهای افغانی را معمولا راه نمي‌دهند. کارگرهای افغانی معمولا برای کارهای ساختمانی خصوصی در شهر عسلويه، در جاهايی که پرت است کار مي‌کنند. مثل سه چهار سال پيش به مراکز صنعتی راهشان نمي‌دهند. الان زمزمه‌ی اخراج و پاکسازی عده‌ای در عسلويه به گوش مي‌خورد. چه بخش اين اخبار درست هستند؟ الان به طور مشخص شرکت ايران کيش که کارش رنگ و عايق لوله‌های صنعتی است برای پالايشگاه فاز شش و هفت و هشت کار مي‌کند، اعلام کرده‌که ۳۰۰ نفر را اخراج خواهد کرد. مجموع کارگرهای اين شرکت هم ۶۰۰ نفر هستند. تا حالا هم روزانه ۱۰ الی ۱۵ نفر ازشان اخراج کرده‌اند. آخرين خبری که من از آنها دارم اين است که کارگران مشغول جمع‌آوری امضا بودند بين خودشان. نوشته‌اند به شرطی حاضرند محل کار را ترک کنند که کارفرما در ازای تصفيه ‌شان، حداقل چهارماه معادل آخرين حقوق‌شان به عنوان خسارت ناشی از اخراج تا زمانی که دوباره بتوانند کار جديدی گير بياورند، به آنها پرداخت کند. انتقال اينجور خبرها و نحوه‌ی برخورد با تصميمات کارفرما در ميان کارگران عسلويه به چه ترتيب است؟ قهوه‌خانه‌اي، چاي‌خانه‌ای وجود دارد برای تجمع و گفت‌وگوی آنها؟ نه کارگراينجا چندان وقتی ندارد که برود در قهوه‌خانه و چاي‌خانه. کارگر از صبح تا شب بايد کار کند. معمولا شش صبح است تا دوازده‌، دوازده‌ونيم و بعد از آن هم بخاطر اين که يک مقدار هوا گرم شده تا ساعت دو و نيم، سه تا شش تا هفت غروب مشغول کار هستند. انتقال و ردوبدل اخبار تنها از طريق روابط دوستانه و روابط آشنايي‌که با همديگر دارند ردوبدل مي‌شود. الان مگر در حوزه‌ی پارس جنوبی مشغول ساختن‌و استخراج نيستند؟ کارها بايد رو به پيشرفت باشند. پس چطور به جای اشتغال بيشتر، پرسنل را کم مي‌کنند؟ تا يک سال پيش تعداد کارگرهای مشغول به کار در اين منطقه حدود ۵۰هزار نفر بود ولی الان حدود ۳۰هزار نفرشده. يعنی با ۲۰ هزار نفر حدودا، تصفيه حساب شده و آنها رفته‌اند. بعضی شرکت‌ها و پروژه‌ها در حال تعطيل‌شدن هستند. به خاطر همين، پيمانکارها يا کارفرماها اقدام به تقليل نيروهايشان کرده‌اند. علت تعطيل‌شدن اين پروژه‌ها چه هست؟ سرمايه‌گذاری نمي‌شود به اندازه‌ی کافي؟ به نظر مي‌رسد بخش بزرگی ناشی از مسايل تحريم و اينجور مسايل باشد.
198- سعید حضرتی یکی دیگر از کارگران عسلویه در ارتباط با مراسم اول ماه مه دستگیر شد :
امروز سعید حضرتی یکی دیگر از کارگران عسلویه در ارتباط با مراسم اول ماه مه دستگیر شد
بنا به اخبار رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران سعید حضرتی یکی دیگر از کارگران عسلویه در ارتباط با مراسم اول ماه مه صبح امروز در عسلویه دستگیر و به اداره اطلاعت منتقل شد.دیروز جوانمیر مرادی و طه آزاد از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در همان دقایق اولیه جمع شدن کارگران عسلویه در سه راه نخل تقی برای برگزاری مراسم اول ماه مه دستگیر شدند.لازم به یادآوری است هم اکنون این سه نفر با دستبند بر دست در اداره اطلاعات عسلویه در بازداشت هستند و به هیچکدام از آنان اجازه تماس با خانواده هایشان داده نشده است و قرار است ساعت 8 امشب، قاضی کشیک به پرونده آنان رسیدگی کند.اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن بازداشت کارگران در عسلویه و سایر کسانی که در نقاط دیگر کشور در ارتباط با اول ماه مه بازداشت شده اند خواهان آزادی فوری و بی قید شرط آنان است.
رونوشت خبر به آی تی یو سیاتحادیه آزاد کارگران ایران 13/2/1387http://www.ettehade.net/k.ekhraji@gmail.com

*) 199- واگذاری اماکن تاريخی و فرهنگی ايران به بخش خصوصی :
به گزارش راديوآلمان در تاریخ 2 اردیبهشت 87 ؛ سه ماه پيش رحيم مشايي، معاون رييس جمهور محمود احمدی نژاد و رييس سازمان ميراث فرهنگي، از تصميم اين سازمان برای واگذاری اماکن تاريخی و فرهنگ به بخش خصوصی خبر داد. اينک سازمان ميراث فرهنگی ايران اعلام کرده که هشت بنای تاريخی را از فهرست نفايس ملی خارج کرده‌اند تا در اختيار اين بخش قرار دهند. آيا واگذاری اماکن تاريخی و فرهنگی به بخش خصوصی قانونی است؟ مصاحبه با محمدعلی دادخواه، حقوقدان. دويچه وله: آقای دادخواه، رييس سازمان ميراث فرهنگي، آقای اسفنديار رحيم‌مشايي، اعلام کرده است که سازمان ميراث فرهنگی قصد دارد که استفاده از اموال و اماکن تاريخی و فرهنگی کشور را به بخش خصوصی واگذار کند. اين به چه معناست؟ محمدعلی دادخواه: يعنی نهايتا از مالکيت دولتي، از مالکيتی که دولت از ناحيه ملت بر آن دارد، بهره‌برداری بکنند و برای انتفاع، يعنی مالکيت منافع يا مالکيت ذات مورد به اشخاص خصوصی واگذار کنند. دويچه وله: مي‌توانيد برای ما مثال بزنيد که اين اموال و اماکن تاريخی و فرهنگی چه اموال و مکانهايی هستند؟ محمدعلی دادخواه: بله. همه آنهايی که به عنوان ميراث فرهنگی قلمداد مي‌شود و حداقل متعلق به صد سال پيش است، مثل عالی قاپو در اصفهان، ارگ در تبريز، تخت جمشيد در فارس و ديگر مواردی که در ايران به وفور يافت مي‌شود. دويچه وله: آقای دادخواه، معاون سازمان ميراث فرهنگي، آقای دولت‌آبادی گفته است که کميته‌ای تعيين شده برای خارج کردن اموال عمومی و نفيس از فهرست ثبت شده و واگذار کردن آن به بخض خصوصی. آيا اين کارشان قانونی است؟ محمدعلی دادخواه: مديران ميراث فرهنگی توجه وافی و التفات کافی به مسائل ندارند که برابر قانون اساسی حق ندارد حتی مجلس نسبت به واگذاری ميراث نفيس اقدام بکند. مثل اينکه راه حلی که به نظر مديران ميراث فرهنگی رسيده آن است که طی کميسيونهای داخلی بيايند نام نفيس را از اين بناها حذف کنند. اين اقدامی دور از منطق است. اگر شما يک سطل بويناکی داشته باشيد که مايع آن باعث ايجاد تنفر بشود، اگر روی آن بنويسيد اين ادوکلن است، مگر ماهيت آن را عوض مي‌کند؟ اطلاق نام دخالت در ماهيت اشيا نمي‌کند. مگر سازمان حق دارد که نام نفيس را از بناها بگيرد. به جز اين دليل، عرف از منابع حقوق است. در عرف ما همواره هر چيز قديمي‌تر مي‌شود، اعتبار و قدمت آن ارزش فزون‌تری را به آن مي‌دهد. وقتی در پنجاه، شصت سال پيش عده‌ای از کارشناسان، خبرگان و دلسوزان اين مرز و بوم و گفتند که بنايی نفيس است، در طول اين مدت که بر نفاست آن افزوده مي‌شود، نه اينکه در طول زمان از ارزش آن کاسته شود. به دور از اين موارد، از نظر شرعی ما قاعده‌ای داريم به نام قاعده استمرار. يعنی هر چيزی بر همان گونه‌ای که قبلا گفته‌ايم استمرار پيدا مي‌کند. وقتی ساختمانی را هفتاد سال پيش گفته‌اند که نفيس است، اکنون هم بايد بر مبنای همان اظهار نظر بکنند. متاسفانه اين اصول، اين قواعد غيرقابل انکار، مورد نظر مديران فرهنگی و سياست ميراث فرهنگی قرار نگرفته است. دويچه وله: چرا مي‌خواهند به بخش خصوصی واگذار کنند. بخش خصوصی با اين اماکن تاريخی مي‌خواهد چه کار کند؟ محمدعلی دادخواه: شايد هدف کارگزاران دولت اين است که آنها را برای نوعی بهره‌برداری اقتصادی مثل هتل، رستوران و ديگر موارد قابل بهره‌برداری بخش خصوصی واگذار کنند. دويچه وله: آيا چنين چيزی در سطح جهانی اگر نگاه کنيم معمول است؟ محمدعلی دادخواه: بستگی به نظامهای قانونی دولتها دارد. اما در نظام حقوقی ما چنين امری امکان‌پذير نيست، چون ماده ۲۵ قانون مدنی اعلام مي‌کند که هيچ کس نمي‌تواند اموالی را که مورد استفاده عموم است و مالک خاص ندارد، از قبيل پلها، کاروانسراها، آب انبارهای عمومي، مدارس قديمی و ميدان‌گاههای عمومی تملک کند. اين هيچ کس نهايتا امر عام است و برای آقای معاون رييس جمهور هم استثنايی در اين زمينه قائل نشده‌اند. دويچه وله: اگر دولت دست به اين کار، به گفته شما غيرقانوني، بزند و اين اموال و مکانها به بخش خصوصی واگذار شود، برای مردم به چه معناست؟ آيا مردم باز مي‌توانند به راحتی از اين مکانها ديدن کنند؟ محمدعلی دادخواه: قاعدتا بستگی دارد به آن قراردادی که ميراث فرهنگی مي‌خواهد با اشخاص حقوقی ببندد. اما نهايتا باز هم با توجه به ماده ۳۱ قانون مدنی که اعلام مي‌کند هيچ مالی را از تصرف صاحب آن نمي‌توان بيرون کرد مگر به حکم قانون، با توجه به اينکه گفتيم ماده ۲۵ اين اموال را متعلق به عموم ملت مي‌داند، اين خروج مالکيت ملت فاقد وجاهت قضايی است و فاقد اعتبار از موضع قضايی برای اعتبار کسانی که مبادرت به تصرف و انتفاع آن مي‌کنند. دويچه وله: چه نهادی مي‌تواند در عمل جلوی اين واگذاری را بگيرد؟ محمدعلی دادخواه: ديوان عدالت اداری به راحتی مي‌تواند در مقابل اين تصميم خلاف قانون معاون رييس جمهور بايستد و رای صادر کند که اين تصميم مغاير منافع ملی و مصالح کشور و برخلاف قانون اساسی است. بازرسی کل کشور نيز مي‌تواند در اين مورد ادخال کند و مورد را بررسی کند و به مراجع قضايی اعلام دارد که چنين امری فاقد اعتبار است و کميسيون اصل ۹۰ نيز رسالت خطيری در اين زمينه دارد. ضمنا بايد بازرسان ديگر نهادهايی که مرتبط با ميراث فرهنگی و منافع و مصالح عموم هستند در اين زمينه دخالت بکنند، از جمله شهرداريها بايد نسبت به اين موارد حساس باشند، چون همگام با ميراث فرهنگی بايد در حفظ آن اقدام کنند.
200- اخراج 200 کارگر" حديد مبتکران" پاکدشت:
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 2 اردیبهشت 87 ؛ کارگر قراردادى کارخانه "حديد مبتکران " پاکدشت روز گذشته از کار برکنار شدند. عوض سلطاني، فعال کارگرى در پاکدشت در اين باره به دسترنج گفت: کارگران اخراجى با مراجعه اعتراض‌آميز به اداره کار شهرستان پاکدشت و تنظيم شکايت خواستار بازگشت بکار مجدد خود شدند. او گفت: با اخراج 200 کارگر شاغل در اين واحد توليدى قطعات خودرو، تعداد کارگران اين واحد به کمتر از 300 نفر رسيده است. سلطانى گفت: سوءمديريت و مشکلات مالى از دلايل بحران کارخانه و اخراج کارگران عنوان شده است.
201- اخراج دسته‌جمعى کارگران کارخانه "مه بافت" زاهدان :
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 2 اردیبهشت 87 ؛ بيش از 35 کارگر کارخانه مه بافت زاهدان با اتمام قرارداد کارى از کار برکنار شدند. "قربانعلى مير شکار" دبير اجرايى خانه کارگر سيستان و بلوچستان در اين باره به دسترنج گفت: مديريت اين واحد توليدى با اخراج تمامى کارگران کارخانه را تعطيل اعلام کرد. او گفت: نبود مواد اوليه و مشکل مالى از دلايل تعطيلى اين واحد توليدى نخ ماهيگيرى عنوان شده است.
202- اخراج دسته‌جمعى کارگران "کارخانه لاربافت"لارستان :به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 2 اردیبهشت 87 ؛ "محمد قوامى" فعال کارگرى در لارستان با بيان اين خبر گفت: مديريت با اخراج کارگران، کارخانه را تعطيل اعلام کرد. او گفت: گرانى مواد اوليه و مشکلات مالى از دلايل تعطيلى مجدد اين واحد توليدى حصير پلاستيکى در ابتداى سال جارى بوده است
203- وضعيت 18 كارگر اخراجي كارخانه صندوق نسوز خرم از سال پيش تا كنون همچنان بلاتكليف است:

كارخانه صندوق نسوز خرم كه از سال 84 تا كنون در وضعيت بحراني به سر برده و در اين فاصله 18 كارگر رسمي با سابقه اين كارخانه با 18 سال سابقه اخراج شده و از بازگشت به كارخانه منع گرديده اند همچنان در وضعيت بلا تكليف به سر ميرد. يكي از كارگران اخراجي اين كارخانه در اين باره به فرياد كارگر گفت:“عليرغم مراجعه هاي زياد و پي در پي به دادگاهها و ارگانهاي ذيربط از جمله دادگاه بوم هن و دادگاه باهنر اما هيچ گونه اقدام عملي و رسيدگي قابل توجهي نسبت به وضعيت بلاتكليف ما 18 كارگري كه به ناحق دوسال است كه از كار بيكار شده ايم صورت نگرفته است.ما 18 نفر در اين كشور به اين بزرگي نميدانيم بايد به چه كسي پناه ببريم ما فقط به كمك خدا چشم دوخته ايم. نميدانيم بايد چه كار كنيم و ديگر چه پيگيري از اين دولت بكنيم كه وجدانشان به درد بيايد.هيچ كس جواب ما را نميدهد. دادگاه بوم هن تمام حق را به كارفرما ميدهد و براي حرفهاي ما اصلا توجهي قائل نيست.در صورتي كه اگر به تاريخچه اين كارخانه بر گرديم و نگاهي بياندازيم از روزي كه پاي مسائل فاميل بازي آقاي خرم در اين كارخانه باز شد ما را بدون جهت اخراج كردند.اسم كارخانه را به “پارسيان خرم” تغيير نام دادند و ديگر ما را در آنجا به رسميت نشناختند. ما در يك كلام داريم با اينها مبارزه ميكنيم و البته ساكت هم نخواهيم ماند.شكي ندارم كه تمام دارو دسته كارفرما كه آقاي خرم باشد با پرداخت رشوه هاي كلان كه از جيب ما و زن و بچه هايمان در آورده است دادگاه و سران و مسؤلين را خريده اند.اين حرف را از آنجايي ميزنم كه وقتي ما درخواست ميدهيم دو تا مامور براي رسيدگي به وضعيت اين كارخانه اعزام شود تا ما حرفمان را بزنيم به ما ميگويند مامور نداريم ولي به محض اينكه يك تجمع اعتراضي براي رسيدگي به اين وضعيت برگذار ميكنيم با يك تلفن يك خودروي انتظامي با 7 مامور مسلح بر سر ما نازل ميشوند!! پس اگر مامور ندارند اين ماموران چرا براي سركوب كردن حاضر هستن؟ پس معلوم است كه پاي پول و رشوه در ميان است.” اين كارگر زحمت كش در ادامه صحبتهايش افزود:“ دستاني در كار است كه نميگذارند خط ما پيش برود و ما به حقمان برسيم.اين كارفرما با تمام دارو دسته اش دادگاه را خريده است.ما به صراحت در دادگاه اعلام كرديم كه اگر دولت پايش را كنار بكشد و كاري نداشته باشد ما كارگران خودمان توان داريم كه حقمان را از گلوي اينها بيرون بكشيم.ما بارها اعلام كرده ايم كه اگر با زبان خوش حق ما را ندهيد ما دست به خشونت خواهيم زد. چون ما بالاخره بايد حقمان را از يك طريقي بگيريم .حرفهايي به ما ميزنند كه نمك به زخم ما ميپاشند. ميگويند برويد از قوه قضائيه نامه بياوريد كه اصلا شما كارگر اين كارخانه بوده ايد يا نه !!ما كه 18 سال در اين كارخانه كار كرديم,عرق ريختيم,جوانيمان را پير كرديم حالا با عوض كردن اسم كارخانه ديگر ما را به رسميت نميشناسند.مملكت ما صاحب ندارد.” وي افزود:“ روز شنبه هفته آينده اين كارخانه جديد كه راه انداخته اند قرار است شروع به كار بكند اگر ما را در اين بازگشايي مجددا به رسميت شناخته و استخدام كردند كه هيچ اما در غير اين صورت ما دست به خشونت و برگذاري اعتراض و تجمع خواهيم زد.براي ما چاره ديگري نگذاشته اند.هر چند كه ميدانيم به محض اينكه حرف بزنيم همه ما را جمع كرده و با خود ميبرند اما اين تنها راهي است كه براي ما باقي مانده است.وضعيت معيشتي اين 18 كارگر اخراجي به شدت وخيم است و از بين آنها فقط ما 4 نفر هستيم كه داريم اين موضوع را دنبال ميكنيم 14 نفر ديگر هر كس با نا اميدي به دنيال پيدا كردن شغل بخور و نميري رفته است.جالب قضيه اينجا است كه دادگاه بوم هن به حدي طرفدار خرم و دارو دسته اش است كه به صراحت به ما اعلام كرد اگر شما تجمع كنيد و دست به خشونت بزنيد و خون از دماغ خرم ريخته شود حساب كارتان با من است, اما نميداند كه ديگر كارد به استخوان ما رسيده و ديگر ترسي نداريم چون ديگر چيزي نداريم كه از دست بدهيم.ما اعلام كرديم شما هر كاري ميخواهيد بكنيد اما ما نميگذاريم به اين شكل بماند و بالاخره ما هر جور باشد حقمان را از اينها خواهيم گرفت.اگر شد با تهديد, اگر شد با ريختن در كارخانه و تظاهرات بالاخره حقمان راخواهيم گرفت.به تجربه اثبات شده است كه با خشونت است كه ميشود با اين دولت و دارودسته اش حرف زد زبان ديگري سرشان نميشود.ما تا الان صبر كرده ايم كه كار به اين جا نكشد .تا الان قصدمان اين بود كه با قانون پيش برويم.اما ديديم و شاهديم كه قانون يعني پول! يعني رشوه! اينها در صدد هستند كه ما بپيچانند چون پشتشان به قانون گرم است كه پشتيبان كارفرما است.” وي در ادامه گفت:“ دراين باره به محجوب هم مراجعه كرديم كه ايشان هم موافق اين بود كه حتي به قيمت ايجاد درگيري با كارفرما بايد به فكر برگذاري يك حركت اعتراضي باشيد.”
اين كارگر شريف در ارتباط با برگذاري تظاهرات سراسري 11 ارديبهشت به فرياد كارگر گفت:“ ما 18 سال است كه كارگر هستيم. هر سال هم براي رساندن خواسته ها و فريادهايمان در اين روز شركت فعال داشتيم.قانون در مملكت مامرده است و ما داريم به چشم ميبينيم.ما وظيفه داريم كه حرفمان را به كرسي بنشانيم و اين كار را خواهيم كرد.ما شركت خواهيم كرد.اينها كار خودشان را ميكنند ما هم كار خودمان را ميكنيم.
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران87.2.2
204- كارگران كارخانه كارخانجات توليدي تهران معترضند:
يكي از كارگران شاغل در اين كارخانه به فرياد كارگر گفت :“ روز پنج شنبه 29 فروردين جمعي از كارگران معترض شاغل در كارخانه “كارخانجات توليدي تهران” اقدام به نصب تراكتهاي اعتراضي بر روي ديوارهاي كارخانه نمودند. وضعيت بد معيشتي كارگران, عدم رسيدگيهاي لازم مديريت و سياستهاي غارتگرانه دولت در قبال جامعه كارگري محتواي اين تراكتها را در بر ميگرفت. ” اين كارگر شريف افزود:“ تراكتها به دستور مديريت و حراست كارخانه بلافاصله از روي ديوار جمع شد.”
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران87.2.2
205 - ديدار نماينده شوراي كارگري كارخانه ايده نگر قم با جهرمي ( وزير كار) بي نتيجه و مسكوت ماند!
روز پنج شنبه 30 فروردين جهرمي وزير كار دولت,براي بررسي وضعيت كارگران قم وارد اين شهر شده و با تعدادي از نماينده هاي كارگري ديدار كرد.نماينده كارگران كارخانه ايده نگر قم در پاسخ به اين سوال كه چه خواسته هايي از طرف جامعه كارگري قم با جهرمي مطرح گرديد و وي چه پاسخي به اين خواسته ها داد به فرياد كارگر گفت:“ رئيس اداره كار قم همراه جهرمي بود و اصلا اجازه حرف زدن به ما نميداد. يكسري نيروهاي خاص را همراه آورده بودند و ما اجازه حرف زدن نداشتيم.اما با همه اينها ما در ارتباط با سهام عدالت كارگران ,پايه حقوق كارگران و ميزان پائين بودن حقوق كارگر نسبت به سبد هزينه و نسبت به تورم بالا با وي وارد گفتگو شديم.ولي در در صحنه ديدار و نه تاهمين امروزهيچ جوابي به ما نداد و تنها كاري كه كرد حرفهاي ما را روي برگه نوشت و برد”.وي در ادامه افزود:“ اين وزير كار بيشتر طرفدار سرمايه دار است تا كارگر! ما حرفهايمان در روز 11 ارديبهشت فريادخواهيم زد چون تا الان كه جوابي نگرفتيم.”
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران۸۷.۲.۲
206 - کارگران ايران صدرا ؛ در انتظار آينده :
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 3 اردیبهشت 87: سرانجام كارگران اخراجى ايران صدرا از هفته پيش به كار سابق خود بازگشتند، اما هنوز معلوم نيست كه اين كارگران تا چه مدت در استخدام موقت اين شركت خواهند بود. بازگشت به كار كارگران اخراجى ايران صدرا پس از آن صورت گرفت كه واكنش هاى اعتراضى اين كارگران باعث شد تا پاى اعضاى شوراى تامين نيز به به اين ماجرا کشيده شود. پيشتر عيسى محمد كمالى از فعالان كارگرى استان بوشهر اعلام كرده بود كه در نتيجه حركت هاى اعتراضى 400 كارگر اخراجى ايران صدرا، شوراى تامين با مصوبه اى كارفرما را به باز گرداندن تمامى اين كارگران مكلف كرد. به موجب اين مصوبه مسوولان استانى نيز در مقابل متعهد شدند تا در ازاى بازگشت به كار كارگران، كارخانه ايران صدرا را از لحاظ تامين سفارش توليد مورد حمايت قرار دهند. درچند هفته پيش اعلام شد كه اين كارگران به دليل تغيير يافتن محل كار از سوى كارفرما، از امضاى قرارداد هاى جديد خوددارى كرده اند اما به گفته اسماعيل گوركى ، عضو كانون شوراهاى اسلامى كار استان بوشهر، تمامى اين كارگران با امضاى قرارداد هاى جديد در محل كار سابق و محل جديد مشغول به كار هستد. پيشينه اعتراضات کارگری در اين واحد به سال گذشته باز می گردد. در آخرين روزهاى كارى سال 86 ناگهان اعلام شد كه بيش از 400 كارگر قراردادى ايران صدرا به دليل اتمام مدت قرار داد و عدم تمايل كارفرما به تمديد قرارداد اخراج شدند. اين كارگران براى بدست آوردن كار سابق خود در روزهاى نوروز پس از آن درمقابل كارخانه و برخى نهادهاى استانى تجمع كردند و حتى در يك نوبت از ورود كارگران اخراج نشده به دورن كارخانه جلو گيرى كردند. در چند سال اخير اين چندمين بار است كه مديران كارخانه كشتى سازى و سكو سازى ايران صدرا در بوشهر هنگامى كه در صدد اخراج كارگران قرار دادى خود هستند با جلوگيرى مسولان استانى روبرو مى شوند. با وجود آنکه هربار پس از تهديد به اخراج کارگران، مقامات استانى استمرار سفارش هاى اين كارخانه را تضمين كرده اند اما به گفته مسوولان اين كارخانه تاكنون هيچ اقدام چشمگيرى در اين خصوص صورت نگرفته است. در زمان حركت هاى اعترضى اخير كارگران ايران صدرا يكى از مسوولان اين كارخانه در توجيه علت اخراج كارگران به خبرنگار دسترنج گفته بود: اين 400 نفر براى استمرار اشتغال ساير كارگران كارخانه اخراج شدند. به گفته اين مقام آگاه در كارخانه اى كه نزديك به هزار كارگر رسمى شاغل هستند تا زمانى كه كار نباشد و يا از ميزان سفارش ها بطور چشمگير كاسته شود، اخراج كارگران قراردادى امرى اجتناب ناپذير خواهد بود؛ حتى اگر كارگران اخراج شده از كارگران ماهر و متخصص باشند . كمالى نيز با تاييد اين اظهارت يادآور مى شود كه كارگران ايران صدرا از جمله هزاران كارگرى هستند كه از زمان متداول شدن استخدام كارگران موقت در مشاغل دائم، به دليل اتمام مدت قرار داد كار خود را از دست مى دهند. هرچند از نظر "كمالى" به دليل دائمى بودن ماهيت كار كارگران اخراجى ايران صدرا، اخراج اين كارگران امرى غير قانونی و غير انسانى است اما در مقابل مسولان ايران صدرا مدعى هستند كه بر خلاف دائمى بودن ماهيت كار در شركت هاى خودرو سازي، ماهيت كار كشتى سازى و سكو سازى سفارشى و غير دائمى است. صرفه نظر از اين اختلاف عقيده، كارگران اخراجى ايران صدرا در بوشهر تنها يك عقيده دارند و آن اينكه : اگر كارفرماى آنها حاضر به توليد باشد در كارخانه آنقدر كار وجود دارد كه هيچ كارگرى بيكار نماند. با اين حال هنوز معلوم نيست كه آيا قرارداد هاى اين كارگران پس از 3 ماه دوباره تمديد مى شود يا خير. زيرا با وجود وعده مسولان استانى هنوز از محل پروژه هاى نفتى سفارش جديدى به اين كارخانه محول نشده است.
207- اعتصابات معلمان در قلعه حسن خان و اسلامشهر:
به گزارش کانون صنفی معلمان: روز دوشنبه دوم ارديبهشت ۱۳۸۷در قلعه حسن خان اعتصابات معلمان بطور گسترده تر ادامه يافت،مدارس شهيد چمران،شهيد مطهری و شهيد آوينی به اعتصاب کنندگان پيوستند به اين ترتيب امروز در قلعه حسن خان معلمان مدارس شهيد عالمي، شهيد بابالو، اماحسين، خوارزمي،امام علی صبح و عصر، شهيد مطهري، شهيد چمران و شهيد آوينی بطور کامل در اعتصاب بودند. در ناحيه ی يک رباط کريم (بوستان و گلستان) اعتصابات گسترده تر شده و دربيشتر مدارس همه ی معلمان اعتصاب کرده اند. در اسلامشهر نيز در برخی از مدارس از جمله:امام رضا(ع) و مدرسه ی راهنمايی حافظ وبرخی ديگر از مدارس اعتصاب صورت گرفته است.
208 - نوآوري" در اخراج کارگران :
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 3 اردیبهشت 87 ؛ در سال "نوآوري و شکوفايي" کارگران شهرداري بجنورد به بهانه داشتن سن بالاي 35 سال اخراج شدند.يکي از کارگران شهرداري بجنورد در اين باره به دسترنج گفت: با اخراج اين کارگران، شمار کارگران اخراجي بجنورد از چند ماه گذشته تا کنون به 390 نفر رسيده ست.او گفت: شهرداري در اخرين اقدام غير قانوني و عجيب 20 کارگر را به بهانه داشتن سن بالاي 35 سال اخراج کرد.
اين کارگر اظهار داشت : شهرداري 370 کارگر با سابقه را با عنوان نيروي مازاد اخراج کرد اما پس از گذشت مدت کوتاهي 200 کارگر ساده را جايگزين اين کارگران ماهر کرد.
209- آزادي کارگر به شرط چشم‌پوشي از حقوق حقه :
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 3 اردیبهشت 87 ؛ کارگران لاستيک البرز با امضا اين تعهدنامه، متعهد شدند که ديگر در قبال اجحاف کارفرما و تضييع حقوق، گرسنگي، فقر و زبوني معترض نشوند و در مقابل ظلم واکنشي نشان ندهند. بيش از 30 کارگر معترض لاستيک البرز ساعت 8 ديشب با امضا تعهدنامه از پاسگاه احمدآباد مستوفي آزاد شدند.به گزارش خبرنگار دسترنج، با آزادي اين تعداد از کارگران، 10 کارگر ديگر در پاسگاه مذکور نگهداري مي‌شوند که از زمان آزادي آنها اطلاعي در دست نيست.بنابراين گزارش؛ دو عضو شوراي اسلامي کار کارخانه نيز در بين بازداشت شدگان هستند که يکي از آنها در يکي از مراکز امنيتي اسلامشهر محبوس است.يکي از کارگران آزاد شده به دسترنج گفت: کارگران با امضا اين تعهدنامه، متعهد شدند که ديگر در قبال اجحاف کارفرما و تضييع حقوق، گرسنگي، فقر و زبوني معترض نشوند و در مقابل ظلم واکنشي نشان ندهند.لازم بذکر است با پرداخت 2 ماه از حقوق کارگران لاستيک البرز، کارفرما همچنان 3 ماه حقوق و عيدي و پاداش به کارگران بدهکار است.
210- نگاهی به آنچه که گذشت :
به نقل از : سایت انجمن دفاع از کارگران و بیکاران در تاریخ 3 اردیبهشت 87
سارا سپهري
از امروز كه سوم ارديبهشت است تا روز جهاني كارگر تقريبا دو هفته زمان باقي است. روزي كه صداهاي ما به هم خواهد پيوست و مشتها گره خواهند شد و فرياد“ آزادي حق مسلم هر ايراني” سرداده خواهد شد. با اميد به هرچه باشكوهتر برگزار كردن آن روز! البته اگر نگاهي هر چند اجمالي به وضعيت خيزشهاي اجتماعي در سال گذشته و از شروع سال جديد بياندازيم بسا اميدوارتر خواهيم شد .

v در هفته اي كه پشت سر گذاشتيم 2هزار نفر از مهندسين و كاركنان و كارگران مزارع ني بر شركت نيشكر هفت تپه جلوي دفتر اين شركت دست به تجمع اعتراضي و تحصن زده و خواستار رسيدگي جدي به وضعيت خود شدند. چون تا بحال حقوق عقب افتاده آنها پرداخت نشده و رئيس اين شركت به وعدههايي كه داد عمل نكرد .
v همچنين اعتراضات خانواده كارگران كيانتاير همچنان ادامه دارد. پس از دستگيري كارگران كيانتاير، توسط نيروهاي سركوبگر امنيتي دولت، خانواده اين كارگران در مقابل به اصطلاح دادگاههاي ناعادلانه در چاردانگه دست به تجمع اعتراضي زدند و خواستار آزادي بيقيدو شرط همسران و پدرانشان شدند و گفتند آنان چيزي جز حقوق عقب افتاده خود نخواسته بودند. دولت ضد انساني و بي رحم علاوه بر بازداشت كارگران كيان تاير، 6مامور آتش نشاني كه از دستور يگان ويژه سرپيچي كرده و از ريختن آب جوش بر سر كارگران معترض كيان تاير خودداري كرده بودند را هم بازداشت كرده و اين ماموران شريف را در بازداشتگاه احمدآباد مستوفي بازداشت نمودند.
v اعتصاب كاركنان پالايشگاه نفت آبادان، كه از روز شنبه 87.1.24 شروع شده و تا همين امروز هم ادامه دارد نيز يكي از چشم گير ترين خيزشهاي مردم به جان آمده ميباشد. اين كارگران و كاركنان پالايشگاه در اعتراض به طرح واگذاري بخشهايي از پالايشگاه به مقامها و وابستگان غارتگر دولت تحت عنوان “خصوصي سازي” دست به اعتصاب زدهاند. كارگران به مسئولان پالايشگاه يك هفته فرصت دادند تا اين موضوع را تعيين تكليف كنند.
v كارگران معدن زغال سنگ قشلاق نيز، همچنان در اعتصاب و اعتراض بسر ميبرند. اعتراض آنها نسبت به كمبود حقوق و كار پيمانكاري بوده و خواستار استخدام رسمي در شركت هستند. اين كارگران معترض اعلام كرده اند تا پايان گرفتن شرايط نامناسب كارشان به اعتصاب ادامه خواهند داد چرا كه شرايط كاري كارگران پيمانكاري بسيار ناعادلانه بوده و سطح حقوق و مزاياي آنها با ساير كارگران معدن تفاوت بسيار دارد.
v همچنين كارگران تصفيه خانه آب طبس هم با اعلام افزايش دستمزدها در سال جديد توسط كارفرما اخراج شدند. يكي از كارگران گفت كه كارفرمايان از ضعف قانون و ضدكارگري بودن آن سوءاستفاده كرده و هر سال با اعلام نرخ دستمزد , كارگران قراردادي را اخراج ميكنند. البته پيشتر كارگران زحمتكش اين تصفيه خانه بخاطر دريافت نكردن حقوقشان اعتراض كرده بودند .

v چند نفر از كارگران كارخانه مرودشت نيز، بدليل فشارهايي كه روي آنان بود درخواست استعفا كردند. يكي از كارگران مرودشت در اين باره ميگفت با توجه به اينكه جمعي از كارگران را اخراج كردند، از ما بجاي كارگران اخراجي كار ميكشند ولي هيچ اضافهحقوقي به ما نميدهند. اين كارگران علت استعفاي خودشان را فشارهاي روحي اعلام كردند و گفتند كه همين حقوقي كه در حال حاضر به ما ميدهند، را بايستي صرف دوا و درمان كنيم.

v كارگران معدن گرافيت راميان در نزديكي آزادشهر نيز ، تا امروز دوماه حقوق و عيدي و سنوات دو سال گذشته را دريافت نكرده اند.
دوستان همراه,پس با اين نگاه اجمالي و كوتاه بايد كه بر باورمان بيافزاييم و براي گرفتن حق به يغما رفته مان از چنگال و از گلوي غارتگران بر مسند كفش و كلاه آهنين آماده كنيم.وعده ما روز جهاني كارگر
211- افزايش اعتراضات مردم علیه سیاستهای غارتگرانه حكومت :
به نقل از : سایت انجمن دفاع از کارگران و بیکاران در تاریخ 3 اردیبهشت 87 از : سارا سپهري
شهرهای مختلف میهنمان صحنه اعتراضات اقشار زحمتكش مردم علیه سیاست های غارتگرانه و سركوبگرانه حكومت است.از اول سال جديد در آباده، آزادشهر، زنجان، بردسیر كرمان، نجف آباد , خرم آباد و ساير شهرهاي ميهن شاهد اعتراضات اقشار مختلف مردم بودیم.
در شهرستان آباده در شمال استان فارس نزدیك به دو هزار تن از مردم بخش “ایزد خواست” نسبت به رهاسازی آب سد به سوی استان اصفهان، اعتراض كردند معترضان با تجمع در محل سد شعار می دادند،“ آب سد حق مسلم ماست”
در آزادشهر، جمعی از كارگران معترض معدن در مقابل دادگستری حكومتي تجمع اعتراضی برگزار كردند. این تجمع بعد از دستگیری 11 تن از كارگران زحمت كش و معترض این معدن برگزار شد. اعتراض و اعتصاب در این معدن از روز چهاردهم فروردین به جریان افتاد.
در زنجان رانندگان تاكسی دراعتراض به پایین بودن نرخ كرایه تاكسی در سال جاری در مقابل شهرداری این شهر تجمع كردند. تجمع كنندگان خواستار افزایش كرایه تاكسی ها متناسب با گرانی و تورم شدند. مأموران سركوبگر انتظامی به محل تجمع تاكسیرانان یورش برده و مانع ادامه اعتراض آنان شدند.
در “بردسیر” كارگران كارخانه قند در اعتراض به پرداخت نشدن شش ماه حقوق در مقابل استانداری دولتي در كرمان تجمع اعتراضی برگزار كردند. معترضان كه بیش از 200 نفر بودند گفتند از آبان ماه سال گذشته حقوق، سنوات و عیدی آنها پرداخت نشده و در وضعیت معیشتی بسیار سختی به سر میبرند.
در نجف آباد جمعی از دامداران زحمتكش و شريف در اعتراض به پایین بودن قیمت شیر در مقابل ساختمان جهاد كشاورزی تجمع كردند .
در خرم آباد شماری از مردم علیه اهانت مقام های حكومتی علیه مردم این شهر اعتراض كردند.تجمع كنندگان كه در مقابل ساختمان رادیو تلویزیون دولتي تجمع كرده بودند اعلام كردند پسر امام جمعه دولت در بروجرد طی مطلبی در نشریه ”پیغام بروجرد “به مردم خرم آباد اهانت كرده و آنها را بی بندوبار و بی فرهنگ معرفی كرده است.
همچنين در برازجان 120 كارگر اخراجي كارخانه گوني بافي تهران شفق تجمع اعتراضي برگذار كردند.اين كارگران شريف استان بوشهر با در دست داشتن نامه هاي اعتراضي خود مقابل استانداري تجمع كردند تا بالاخره معاون استانداري نامه هاي اعتراضي اين كارگران را گرفته وبه آنها گفت: استاندار الان نيست وتا آخرهفته نمي آيد!ولي كارگران سكوت نكرده و براي پيگيري كارشان به خانه كارگر برازجان مراجعه كردند.اين كارگران حدود يكماه يعني اسفند 1386 اخراج شدند . در همان زمان به استانداري براي شكايت مراجعه كردند و استانداري به آنها حق برگشت به كار داد ولي مديركارخانه بدليل اينكه مواد اوليه ندارد اجازه كاربه اين كارگران را نداده است.حقوق اسفندماه 1386 و همچنين سنوات وعيدي به اين كارگران زحمت كش داده نشده است و دربين اين كارگران, كارگراني هستند كه حدود20سال است كه سابقه كار دارند ولي بدون درنظر گرفتن هيچگونه مزايا حتي براي اين كارگران و فقط به دليل دفاع از كارگران اخراجي آنها هم اخراج شدند.
در عين حال بيش از 1400 کارگر کارخانه هاي توليدي 'فرنخ,مه نخ،نازنخ و بهداشتي مينا در اعتراض به عدم دريافت مطالبات و مشکلات شغلي دست به تجمع اعتراضي مقابل واحدهاي توليدي خود زدند.'عيد علي کريمي' فعال کارگري در قزوين با بيان اين خبر گفت: بيش از 400 کارگر شرکت 'بهداشتي مينا'در اعتراض به مشکلات کاري وشغلي خود در مقابل کارخانه دست به تجمع زدند.
همچنين دز سال جديد اعتراض کارگران نيشکر هفت تپه شكل تازه اي به خود گرفت. به‌گفتۀ يکي از اعضاي اتحاديۀ کارگران و همچنين رئيس اتحاديۀ کارگران اخراجي ايران، اين کارگران، 'ايزوله' هستند و به‌همين دليل امکان ارتباط و پيگيري اخبار در مورد اعتراض آنان به‌سختي صورت ميگيرد.يکي از کارگران اين کارخانه که به‌دليل شرايط امنيتي، از نام مستعار کوروش براي معرفي خود استفاده کرد،در يک گفتگو از شرايط سخت اقتصادي و نابرابري هايي گفته است که ماههاست بر وضعيت اين کارگران سايه انداخته وتماماًنيزناشي ازسياستهاي دولت ومديريت جديد اين شرکت توليدشکراست.اين کارگر کارخانۀ نيشکر هفت تپه، خواسته هاي کارگران را کاملاً منصفانهمي داندومي گويد:'يکي ازخواسته هاي اصلي ماحقوقي است که مدت دوماه است،دريافت نکرده ايم'.
در شهر صنعتي البرز نيزبيش از 30 کارگر کارخانه پارس واشر در اعتراض به تعطيلي کارخانه، در مقابل فرمانداري اين شهر تجمع کردند. يکي از کارگران در اين باره گفت: ما با مراجعه به کارخانه با درهاي بسته مواجه شديم و به همين دليل به فرمانداري رفته و تجمع کرديم تا توجه مسئولان را به مشکلاتمان جلب کنيم.او گفت:پارس واشر مشکل توليد و فروش نداشته اما حقوق کارگران چندين ماه است که پرداخت نمي شود.
در شهر قزوين 38 نن از کارگران کارخانه 'دروس ايران' با مراجعه به تشکيلات کارگري قزوين از عدم دريافت شش ماه حقوق معوقه خود خبر دادند و خواستار پيگيري نهادهاي صنفي شدند.يک فعال کارگري در قزوين گفت: کارگران'دروس ايران' طي اين مراجعه با بر شمردن مشکلات حقوقي خود خواستار دريافت کليه مطالبات و تغيير رويه در پرداخت دستمزد ها از سوي مديريت شدند.او گفت: اين واحد توليد کپسول آتش نشاني پيش از اين وابسته به بخش دولتي بوده و مشکلات کارگران از زمان واگذاري به بخش خصوصي اغاز شده است.
در اين ماه همچنين شاهد بوديم كه بيش از 100 کارگر قراردادي کارخانه " اشکان چيني" قزوين در اعتراض به عدم دريافت 6 ماه حقوق و مطالبات معوقه در مقابل اداره کار شهر البرز دست به تجمع اعتراض اميز زدند.يک فعال کارگري در قزوين گفت: مديريت اين واحد توليدي قرارداد هاي موقت 2 تا 3 ماه منعقد کرده و حقوق کارگران خود را با تاخير پرداخت مي کند.او گفت: شرکت مذکور از وضعيت مالي مناسبي برخوردار بوده و چندي پيش نيز از ميليارد ها تومان وام بهره برده است.
همچنين 50 کارگر کارخانه “آرد زابل” در اعتراض به عدم دريافت پنج ماه حقوق دست از کار کشيدند. 'محمدگل بامري' فعال کارگري در زابل گفت:دستمزد اين کارگران در حالي پرداخت نشده است که کارخانه با توليد انبوه در بهترين شرايط اقتصادي بسر مي برد.او افزود: کارگران در اعتراض به عملکرد مديريت دست از کار کشيده و با شکايت به مراجع قضايي کارخانه را به حالت نيمه تعطيل در آورده اند.
در شهر طبس نيز 1200 کارگر در معدن ذغال سنگ طبس حقوق اسفند ماه سال گذشته را هنوز در يافت نکرده و به اين وضعيت معترضند. 'غلامرضا محمدي' فعال کارگري در طبس گفت: علت دير کرد در حقوق پرداختي اين عده از کارگران بفروش نرفتن ذغال سنگ استخراجي معدن و مشکلات عديده مالي عنوان شده است.وي گفت: تاخير در پرداخت حقوق کارگران از نيمه دوم سال 86 تا کنون معدنچيان طبسي رابه شدت معترض کرده است.
كارمندان و كارگران شهرداري حميديه از توابع شهرستان اهواز نيز دست به اعتصاب زدند.آنها در اعتراض به پرداخت نشدن پنج ماه حقوق و مزاياي خود از رفتن به سر كار خودداري كردند.كارمندان و كارگران شهرداري حميديه كه قصد دارند در مقابل استانداري دولتي در خوزستان تجمع اعتراضي برگزار كنند، تهديد كردهاند تا حقوق و مزاياي آنها پرداخت نشود، به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
كارگران شريف شركت صنعتي دريايي ايران(صدرا) شعبه بوشهر نيز طي سال جديد با اعلام اينكه از اين شركت اخراج شده اند، براي ششمين بار مقابل ساختمان استانداري بوشهر اجتماع كردند و خواستار بازگشت به كار شدند.اين كارگران كه بيش از ‪ 200نفر بودند، افزون بر بازگشت به كار،توجه سران حكومتي براي رسيدگي به مشكلاتشان را ديگر خواسته خود اعلام كردند.همچنين اين كارگران با تجمع در مقابل كارخانه به نشانه اعتراض و نماد اتحاد از ورود ديگر كارگران و همكاران خود به كارخانه جلوگيري كردند.
212- دستگيری بيش از 550 نفر در کرمان :
به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 4 اردیبهشت 87؛ و به نقل ازگزارش "معاون اجتماعى و ارشاد فرماندهى انتظامى استان كرمان" از عمليات گسترده پليسی در کرمان در روز گذشته حاکی از بازداشت بيش از 550 نفر است. بر اساس اين گزارش در اثر يورش گسترده نيروهای پليس 71 نفر تحت عنوان "مزاحمان خيابانی", 400 نفر به عنوان پناهجوی اهل افغانستان, 81 نفر به عنوان سرباز فراری و 4 نفر به جرم نوشيدن مشروب دستگير شدند. عليرضا پريور همچنين گفت:" در روز گذشته 95 دستگاه خودرو و 280 موتورسيكلت متخلف نيز توسط مأموران پليس متوقف شدند.
213- گزارشی از اعتراض کارگران لاستیک البرز از شروع تا پایان:
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 4 اردیبهشت 87 ، اسماعیل محمدولی
روز اول بهمن ماه 86، مسافران جاده تهران-اسلام شهر کارگرانی را در محوطه کارخانه لاستیک البرز مشاهده کردند که در گروه های کوچک و بزرگ به دور آتش حلقه زده بودند. سرمای بی سابقه زمستان هنوز پابرجا بود. چند نفری از کارگران روی بام اتاقک نگهبانی رفته بودند و با پوشیدن پارچه سفیدی به شکل "کفن" سبکی متداول از اعتراض کارگران ایرانی را برای هر که تماشاچی باشد به نمایش گذاشته بودند. علت این اعتراض عدم دریافت چهار ماه حقوق و نيز تصميم کارفرما به انحلال كارخانه و اخراج كارگران بود. آن روز به غیر از ماموران نیروی انتظامی و عابران کسی شاهد این اعتراض نبود اما کارگران محل کارخانه را ترک نکردند. این اعتراض بیست روز به طول انجامید و در این مدت کارگران تنها برای استحمام و تعویض لباس به نوبت کارخانه را ترک می کردند و باز می گشتند. سرانجام با طولانی شدن اعتراض کارگران، فرمانداری اسلامشهر رسيدگي به خواسته هاي آنان را پذیرفت.
قرار بر این شد که کارفرمای کارخانه که دلیل تهیه نکردن مواد اولیه را نبود نقدینگی عنوان کرده بود با دریافت وامی تولید را از سر بگیرد و مطالبات معوقه کارگران پرداخت شود. اینچنین کارگران با لبخند پیروزی کارخانه را ترک کردند و به بیست شبانه روز تجمع اعتراض آمیز خاتمه دادند.
اما یک ماه گذشت، سال نو فرا رسید ولی خبری از وام و تولید و حقوق نبود. یک روز مانده به عید تنها بخشی از مزایای عیدی کارگران پرداخت شد تا لااقل خانواده های آنان نوروز را گرسنه نمانند. پس از تعطیلات سال نو کارگران هر از گاهی به صورت پراکنده در محوطه کارخانه تجمع می کردند امنا فهمیدن اینکه هنوز خستگی بیست شبانه روز اعتراض بی حاصل را با خود حمل می کنند کار دشواری نبود. دیگر کسی انگیزه سازماندهی و حتی شرکت در تجمع های اعتراض آمیز را نداشت. کارگران خسته و بدبین و مستاصل بودند. اما هنوز کارخانه را داشتند، کارگاه و ابزار تولید و دیوارهایی که اعلام میکرد: اینجا کارخانه لاستیک البرز است. اما 24 فروردین ماه وقتی قرار بود کارگران مثل هر روز یکی از همان روزهای طولانی بیکاری را در محوطه کارخانه سپری کنند، کارخانه بدليل بدهکاري به بانک و سازمان تامين اجتماعي پلمپ شد. کارگران که نزدیک به هشت ماه بود که حقوقی دریافت نکرده بودند اینک کارخانه را هم از دست رفته می دیدند. وقتی کارخانه نباشد، آینده ای نیست و دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی ماند پس اعتراض شکل دیگری به خود گرفت. صبح روز 24 فروردین ماه كارگران لاستيك البرز با برپا کردن آتش در خیابان و نشستن در مسیر خودروها باعث مسدود شدن مسير رفت و برگشت جاده تهران – اسلامشهر شدند. آنها که از وعده های مسئولان سرخورده شده بودند، می خواستند مردم را شاهد بگیرند. با دخالت نیروی انتظامی کارگران به داخل محوطه کارخانه گریختند و گمان می کردند در پس دیوارهای کارخانه امنیت دارند اما با غروب آفتاب و متفرق شدن تماشاچی ها اتفاق دیگری در راه بود. کارگرانی که هنوز در محوطه کارخانه تجمع کرده بودند و شعار می دادند ابتدا از ورود تعدادی بولدوزر و کامیون آتش نشانی تعجب کردند. اما چند دقیقه بعد که دیوارهای کارخانه تخریب شده بود و آنها نیز پس از محاصره و دستگیری، روانه پاسگاه "احمد آباد مستوفی " می شدند، دلیل حضور این ماشین های سنگین را متوجه شدند.
در جلسه علنی روز 25 فروردین ماه مجلس شورای اسلامی، علیرضا محجوب عضو فراکسیون کارگری مجلس با قرائت تذکري آيين نامه‌اي خطاب به وزير کشور، خواستار پاسخگويي وي در قبال برخورد ماموران نيروي انتظامي با کارگران کارخانه لاستيک البرز شد.در تذکر محجوب آمده بود: «حفظ کيان و قداست محيط کار بايد از آرمان‌هاي همه دستگاهها و خصوصاً ضابطين محترم قانون و پاسداران نظم و امنيت باشد اما حسب گزارشات واصله روز شنبه (24 فروردين ماه) با وجود اعلام قبلي کارگران مبني بر اينکه اگر حقوق معوقه آنها پرداخت نشود اقدام به تجمع و اعتراض خواهند کرد، نيروهاي انتظامي به دنبال مسدود شدن بخشي از جاده ساوه (تهران-اسلامشهر)، مبادرت به برخورد با کارگران و تخريب بخش‌هايي از ديوار کارخانه براي آرام کردن اوضاع نموده‌اند.»او در پايان تذکر داده بود «اين شيوه برخورد با کساني که ماههاست از عدم پرداخت حقوق خود به تنگ آمده‌اند مايه تاسف است و قطعاً عواقب سوء سياسي، اجتماعي و اقتصادي آن جبران‌ناپذير خواهد بود.»
روز دوشنبه 26 فروردین ماه خانواده های کارگران بازداشتی با تجمع مقابل دادگاه چهاردانگه و سپس پاسگاه احمد آباد مستوفی خواستار آزادی آنها شدند. همان روز مسوولان فرمانداري اسلامشهر از پرداخت شدن دو ماه از حقوق معوقه كارگران لاستيك البرز و پرداخت مابقي مطالبات كارگران ظرف چند روز آينده خبر دادند. تعدادی از كارگران لاستيك البرز نيز که در روز واقعه از محاصره ماموران فرار کرده بودند و در بازداشت به سر نمی برند نیز این ادعا را تایید کردند.
اما نکته جالب تاکید مسئولان فرمانداری بر بی تاثیر بودن اعتراض کارگران بود. آنها گفتند: «پرداخت حقوق کارگران پس از هشت ماه در راستاي تعهداتي بوده است كه اين اداره از سال گذشته در قبال حل مشكلات كارخانه متقبل شده است و هيچ ارتباطي با اعتراض 24 فروردین ماه كارگران اين كارخانه ندارد.»
تا ساعت 20 روز 26 فروردین ماه کارگران لاستیک البرز با امضای تعهد نامه آزاد شدند و تنها نظام علی نادری (عضو شورای اسلامی کار لاستیک البرز) همچنان در بازداشت به سر می برد که نیمه شب گذشته پس از تحمل ۱۱ روز بازداشت سرانجام آزاد شد.
214- بازداشت يک فعال کارگري، در آستانه روز کارگر:
به گزارش سایت خبری دسترنج در 4 اردیبهشت 87 ؛شيث امانی، فعال کارگری درکردستان ساعت ۱۳ امروز - چهارشنبه - با اجرائی شدن حکمش از سوی مراجع قضايی دستگير و روانه زندان مرکزی سنندج شد. ،اقبال رضائی، روزنامه نگار و فعال کارگری در سنندج با بيان اين مطلب گفت: حکم دادگاه سنندج در آستانه روز جهانی کارگر برای اين فعال کارگری به اجرا در آمده و برای اجرای اين حکم ،شيث امانی، امروز با مراجعه به نهاد قضايی خود را در اختيار ضابطان نيروی انتظامی قرار داده است. او گفت: پيش از اين دادگاه سنندج حکم ،شيث امانی و صديق کريمی، از فعالان کارگری کردستان را که در روز ۱۱ ارديبهشت ماه سال گذشته در جريان روز جهانی کارگر دستگير شده بودند ۲ سال و ۶ ماه تعيين کرده بود، اما دادگاه تجديد نظر اين مدت محکوميت را به ۶ ماه کاهش داد. او با اشاره باينکه ،صديق کريمی، ديگر کارگر محکوم در کردستان هنوز خود را معرفی نکرده گفت: حکم امانی با توجه به حبس ۴۵ روزه سال گذشته و سه ماه عفو مشروط به يک ماه و ۱۵ روز تقليل يافته است.
215- اخراج تعداد 200 تن از کارگران شاغل در کارخانه " چينی حميد" در قم : به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 5 اردیبهشت 87 ؛ "علی طالبی" فعال کارگری در قم به دسترنج گفت: مديريت علت بيکاری کارگران خود را خاموشی يکی از کوره های توليدی و تعمير آن عنوان کرده است. اوبا اشاره به اينکه کارگران اخراجی به مدت دو ماه تحت پوشش بيمه بيکاری قرار خواهند گرفت گفت: حقوق 350 کارگر شاغل در اين واحد چندين ماه است که پرداخت نشده که اين امر اعتراض گسترده کارگران را به همراه داشته است. "طالبی" گفت: کارگران "چينی حميد " در چند روز گذشته برای در يافت حقوق معوقه و اعتراض به اخراج 200 کارگر بارها دست به اعتصاب تجمع های اعتراضی در مقابل کارخانه زده اند. 216- تعطیلی کارخانه صنایع پمپ سمنان و بیکاری 40 کارگر: به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 5 اردیبهشت 87 ؛ با تعطيلی کارخانه "صنايع پمپ سمنان انرژی " 40 کارگر شغل خود را از دست دادند. "حسين طاهرزاده" فعال کارگری در استان سمنان به دسترنج گفت: اين واحد توليدی پمپ های شوفاژ در پی بدهی سنگين به ادارات و نهادهای دولتی از جمله دارائی تعطيل شده و کليه کارگران قراردادی با تسويه حساب از کار برکنار شدند. او گفت: مديريت اين واحد توليدی سعی داشت تا با تغييرنام کارخانه از پرداخت ماليات شانه خالی کند اما اخذ بدهی 300 ميليونی از سوی اداره دارائی مانع از ادامه کار کارخانه شد. "طاهر زاده" گفت: وزارت صنايع برای جلوگيری از تعطيلی اين واحد وارد عمل شده اما مديريت رقبتی به ادامه توليد در کارخانه ندارد. 217- بازداشت يک فعال کارگری در آستانه روز کارگر : به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 5 اردیبهشت 87 ؛ "شيث امانی" فعال کارگری درکردستان ساعت ۱۳ امروز - چهارشنبه - با اجرائی شدن حکمش از سوی مراجع قضايی دستگير و روانه زندان مرکزی سنندج شد. "اقبال رضائی" روزنامه نگار و فعال کارگری در سنندج با بيان اين مطلب به دسترنج گفت: حکم دادگاه سنندج در آستانه روز جهانی کارگر برای اين فعال کارگری به اجرا در آمده و برای اجرای اين حکم "شيث امانی" امروز با مراجعه به نهاد قضايی خود را در اختيار ضابطان نيروی انتظامی قرار داده است. او گفت: پيش از اين دادگاه سنندج حکم "شيث امانی" و "صديق کريمی" از فعالان کارگری کردستان را که در روز 11 ارديبهشت ماه سال گذشته در جريان روز جهانی کارگر دستگير شده بودند 2 سال و 6 ماه تعيين کرده بود ، اما دادگاه تجديد نظر اين مدت محکوميت را به 6 ماه کاهش داد. او با اشاره باينکه "صديق کريمی" ديگر کارگر محکوم در کردستان هنوز خود را معرفی نکرده گفت: حکم امانی با توجه به حبس 45 روزه سال گذشته و سه ماه عفو مشروط به يک ماه و 15 روز تقليل يافته است.218- تعداد 600 کارگر شاغل در دو واحد توليدی ايران ترمه وتهران پتو 8 ماه است که حقوق در يافت نکرده اند:به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 5 اردیبهشت 87 ؛ "علی طالبی" فعال کارگری در استان قم به دسترنج گفت: بيش از يک هفته است اين کارگران برای جلب توجه مسوولان استان به رفع مشکلاتشان و دريافت حقوق معوقه در مقابل ادارات دولتی و ساختمان کارخانه ها دست به تحرکات اعتراضی زده اند اما تا کنون پاسخی دريافت نکرده اند. او گفت: اگر چه دليل تاخير در پرداخت حقوق کارگران مشکلات مالی و رکود بازار گزارش می شود اما نبود برنامه مديريتی صحيح دليل اصلی مشکلات حقوقی کارگران است. "طالبی" بااشاره به اينکه عيدی کارگران تاکنون پرداخت نشده گفت: اين دو واحد توليدی پارچه و پتو توسط يک مالک و مديريت واحد اداره می شوند. 219- تعداد 700 تن ازکارگران شاغل در 7 شرکت پيمانی خدماتی طبس بيش از دو ماه است که حقوقی در يافت نکرده اند: به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 5 اردیبهشت 87 ؛ "غلامرضا محمدی" فعال کارگری در طبس در اين باره به دسترنج گفت: اين کارگران که اغلب در نهادهای دولتی چون شهرداري، بيمارستان و راه و ترابری شهرستان طبس مشغول بکار هستند از اسفند ماه سال گذشته تا کنون حقوقی دريافت نکرده اند. او گفت: بسياری از کارگران با قراردادهای کوتاه 2 تا 3 ماهه در شرکت های تامين نيروی انسانی (پيمانکاری) طبس مشغول بکار هستند که بدليل قراردادهای غير قانونی کوتاه مدت در هنگام اخراج از مزايای شغلی بهره مند نمی شوند . "محمدی" گفت: متاسفانه اعتراض و اعتصاب چند روز گذشته کارگران قراردادی برای دريافت حقوق ومطالبات گذشته نتيجه ای در برنداشته است
220- بحران در دو واحد توليدی ايران ترمه و تهران پتو ادامه دارد :
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 6 اردیبهشت 87 ؛ 600 کارگر شاغل در دو واحد توليدی ايران ترمه وتهران پتو 8 ماه است که حقوق در يافت نکرده اند. "علی طالبی" فعال کارگری در استان قم به دسترنج گفت: بيش از يک هفته است اين کارگران برای جلب توجه مسوولان استان به رفع مشکلاتشان و دريافت حقوق معوقه در مقابل ادارات دولتی و ساختمان کارخانه ها دست به تحرکات اعتراضی زده اند اما تا کنون پاسخی دريافت نکرده اند. او گفت: اگر چه دليل تاخير در پرداخت حقوق کارگران مشکلات مالی و رکود بازار گزارش می شود اما نبود برنامه مديريتی صحيح دليل اصلی مشکلات حقوقی کارگران است. "طالبی" بااشاره به اينکه عيدی کارگران تاکنون پرداخت نشده گفت: اين دو واحد توليدی پارچه و پتو توسط يک مالک و مديريت واحد اداره می شوند.
221- تعداد 5 تن از بازداشت شدگان مراسم سالگرد کشتار زندانيان سياسی در گورستان خاوران، همچنان در در زندان اوين نگهداری می شوند: به گزارش کميته دانشجويی گزارشگران حقوق بشردر تاریخ 6 اردیبهشت 87 ؛ : 5 تن از بازداشت شدگان مراسم سالگرد کشتار زندانيان سياسی در گورستان خاوران، همچنان در در زندان اوين نگهداری می شوند. طبق گزارشهای رسيده، ميثاق يزدان پناه، علی صارمي، محمد حسن نبوی و محمد علی منصوری چندی پيش پس از حدود 6 ماه حبس در بند 209 زندان اوين به بند 350 انتقال يافتند. علی صارمی که در جريان مراسم خاوران به ايراد سخنرانی پرداخته بود، حدود 20 سال را در جريان بازداشت های مختلف در زندان به سر برده است و هم اکنون در شرايط بلاتکليفی نگهداری می شود. گفتنی است پس از بازداشت علی صارمي، همسر وی نيز برای مدتی بازداشت و با قيد وثيقه از زندان ازاد شد. همچنين پس از بازداشت محمدعلی منصوری ، معصومه منصوری ، دختر وی و دانشجوی دانشگاه اميرکبير در تاريخ 3 آبان ماه پس از احضار به دادگاه انقلاب بازداشت و به مدت حدود 3 هفته در بند 209 زندان اوين نگهداری شد. محمد حسن نبوی ديگر بازداشتی اين گروه از سوی دادگاه به 4 سال حبس تعزيری محکوم شده است. در همين حال، الهام يعقوبی 30 ساله که در تاريخ 18 شهريور ماه گذشته پس از احضار به دفتر پيگيری وزارت اطلاعات بازداشت و به مدت 3 هفته در بند 209 به سر برده بود، هم اکنون برای تحمل محکوميت شش ماهه ی خود در بند 2 نسوان زندان اوين نگهداری می شود. محکوميت الهام يعقوبی در رابطه با پرونده ی همکاری وی با مجله "سرزمين آريايی" در سال 1384 است، که شعبه ی 31 دادگاه انقلاب شهر ری وی را به تحمل 6 ماه حبس تعزيری محکوم نمود.
222- تورم 40 درصدى برنج داخلى و نايابى شير :
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 6 اردیبهشت 87 ؛ گزارش هفتگى از وضعيت قيمت‌ها در سال جديد در 4 منطقه از تهران، که به صورت نمونه انتخاب شده است، حاکى از افزايش قيمت در5 قلم از کالاهاى اساسى و کاهش قيمت در 2 قلم از کالاها مي‌باشد. دومين گزارش از وضعيت قيمت برخى کالاهاى اساسى در سال جديد در چهار منطقه تهران حاکى از افزايش قيمت در 5 قلم از کالاها و کاهش قيمت در 2قلم از کالاها مي‌باشد. بيشترين افزايش قيمت اين روزها در برنج داخلى و لبنيات مشاهده مي‌شود. برنج داخلى با تورم 40 درصدى روبرو شده است که حاکى از نابسامانى در بازار برنج مي‌باشد. اين در حالى است که بعد از نايابى گوجه فرنگى و تخم مرغ حالا نوبت به لبنيات بخصوص شير و افزايش قيمت آن رسيده است. گفتنى است بازارهاى ميوه و تره‌بار نيز همچنان با افزايش قيمت گوجه فرنگى روبرو مي‌باشد.
223 - خبر فوري صبح امروز برای جلوگیری از مراسم اول ماه مه در پارک چیتگر بیش از هزار نفر از نیروهای امنیتی و انتظامی این پارک را به کنترل خود در آوردند
صبح امروز هزاران کارگر بنا بر سنت هر ساله که طی آن در آخرین جمعه قبل از اول مه در آبشار خور این روز را گرامی میداشتند عازم پارک چیتگر شدند تا با گرامی داشت اول ماه مه به استقبال این روز بروند.اما از اولین ساعات صبح امروز نیرهای امنیتی شامل نیروهای یگان ویژه، صدها موتور سوار با تجهیزات کامل و نیرهای انتظامی و اطلاعاتی تمامی دربهای ورودی پارک را بسته و به اتوبوسها و مینی بوسهای حامل کارگران اجازه ورود به پارک را نمیدادند.با اینحال جمعهایی از کارگران با پای پیاده و از نقاط مختلف وارد پارک شدند، اما در داخل پارک نیز نیروهای امینتی و یگان موتور سوار با تجهزات کامل حضور پیدا کرده و بطور مرتب در داخل پارک جمعیت را تحت نظارت داشتند. بدنبال این وضعیت جمعهایی از کارگران عازم پارک جهان نما در کرج شدند و هم اکنون صدها نفر در این پارک جمع شده اند و نیروهای انتظامی و امنیتی نیز بصورت گسترده ای در آنجا حضور دارند و از رفتن خانواده ها به نقطه ای که کارگران در آن جمع شده اند جلوگیری میکنند و در حال حاضر چند نفر از کارگران از طرف نیروهای امنیتی به نگهبانی پارک برده شده اند و مشغول مذاکره هستند.خبر های تکمیلی از مراسم پارک جهان نما متعاقبا به اطلاع عموم خواهد رسید. اتحادیه آزاد کارگران ایران 6/2/1387www.ettehade.netk.ekhraji@gmail.com
224- تشديد دستگيری ها، احضارها و تهديدات عليه فعالين کارگری در آستانه اول ماه مه :
به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران در تاریخ 7 اردیبهشت 87 ؛ در آستانه روز جهانی کارگر دستگيريها ،احضارها و تهديدات عليه فعالين کارگری شدت يافته است در استانه روز جهانی کارگر 11 اردبيهشت ماه دستگيريها، احضار به دادگاه انقلاب و تهديدات تلفنی و يا حضوری مامورين وزارت اطلاعات عليه فعالين کارگری شدت يافته. هدف از اين اعمال سرکوبگرانه ايجاد فضای رعب و وحشت برای ممانعت از برگزاری روز جهانی کارگر در روز 11 ارديبهشت ماه است. آقای ابراهيم گوهری از فعالين کارگری شرکت واحد تهران برای چندمين بار در طی چند هفته اخير به دادگاه انقلاب احضار شد. آقای گوهری می بايد روز دوشنبه 9 ارديبهشت ماه خود را به شعبه 14 دادگاه انقلاب معرفی کند او در رابطه با پرونده سازی که بازجويان وزارت اطلاعات در سال 1384 برای او درست کرده اند و قرار است توسط فردی بنام محمدی مورد محاکمه قرار گيرد. لازم به يادآوری است که آقای گوهري، ترابيان، مددی وتعدادی ديگر از فعالين شرکت واحد پس از اعتراضات گسترده برای داشتن سنديکای کارگری مستقل که از حقوق کارگران دفاع کند به دستور وزارت اطلاعات از کار کردن در اين شرکت منع شدند. آنها همچنين از دريافت حقوق ماهيانه و داشتن بيمه و ساير امکانات کارگری محروم هستند. مديريت شرکت واحد تهران بر روی خطوط خصوصی اتوبوس رانی در تهران فشار وارد می آورد تا از ادامه کار فعالين کارگری در اين خطوط ممانعت کند همچنين يکی از رانندگان منطقه 8 شرکت واحد تهران بنام آقای مسعود فروغی توسط کميته کار اين شرکت از تاريخ اول ارديبهشت ماه کار او به تعليق در آمد. همچنين در روز جهارشنبه 4 ارديبهشت ماه آقای شيث امانی يکی از فعالين کارگری بدليل شرکت در مراسم روز جهانی کارگر در سال گذشته دستگير و به زندان سنندج انتقال يافت. فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران،دستگيريها ، احضارها و تهديدات مامورين وزارت اطلاعات عليه فعالين کارگری برای ممانعت از برگزاری روز جهانی کارگر در ايران را محکوم می کند. و از سازمان جهانی کار خواستار دخالت برای پايان دادن به نقض سيستماتيک قوانين بين المللی کار در ايران و سرکوب کارگران است.
225- تجمع مردم مقابل فرماندارى اشنويه :
در تاریخ 7 ازدیبهشت 87 ، پارسيان نيوز نوشت: مردم شهرستان کردنشين اشنويه به نتيجه انتخابات معترضند. مردم اشنويه در حمايت از مهندس خضرى به خيابان‌ها ريخته‌اند و جلو فرماندارى تجمع کرده‌اند. مردم شديدا خواستار توجه با اين مسولين و اعزام بازرسين بي‌طرف از طرف مديران ارشد نظام هستند. ن حال، فخر على نيکبخت، مدير اجرايى ستاد انتخابات آذربايجان غربى تعداد واجدين شرايط شركت در انتخابات مرحله دوم را در حوزه نقده و اشنويه 118 هزار و 885 نفر خواند و افزود: على زنجانى حسنلويى با كسب 36 هزار و پنج راى از مجموع 71 هزار و 887 راى ماخوذه اين شهرسته عنوان نماينده منتخب اين حوزه شناخته شد.
226 – میزان 10 درصد کارگران ايران قرارداد دائم دارند:
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 7 اردیبهشت 87 ؛ دبير اجرايى خانه کارگر استان کرمانشاه گفت: يکى از بزرگترين مشکلات جامعه کارگرى پايين بودن حداقل دستمزد تعيين شده براى اين قشر و عدم همخوانى آن با تورم و اوضاع اقتصادى جامعه است. *حق خواربار در نظر گرفته شده برای کارگران ماهانه معادل قيمت خريد دو عدد کبريت است!جواد اکبرى افزود: حداقل دستمزد تعيين شده براى کارگران پاسخگوى معيشت حداقلى آنها نيست. اکبرى قراردادهاى موقت را از ديگر مشکلات جامعه کارگرى برشمرد و اظهار كرد: سالهاى متوالى است که مي‌گوييم کارگران بواسطه اين قرار دادهاى موقت امنيت شغلى ندارند، ولى هر دولتى که روى کار مي‌آيد وضع بدتر مي‌شود و اکنون کار بجايى رسيده که کمتر از 10 درصد کارگران کشور قرارداد دائم دارند. وى تصريح کرد: يکى ديگر از مشکلات جامعه کارگرى عدم نظارت دولت به پرداختى و حقوق کارگران است. متاسفانه در حال حاضر يکسرى قراردادهاى سفيد امضا متداول شده و کارگران نيز بعلت نيازمندي‌هايى که دارند به اين قراردادها تن مي‌دهند و با حقوق کمتر از آنچه که قانون مشخص کرده کار مي‌کنند. اکبرى با اشاره به پايين بودن ميزان حق مسکن و خوار و بار کارگران گفت: حق مسکن کارگران ماهانه 5000 تومان و حق خوار و بار آنها ماهانه 80 تومان در نظر گرفته شده که پول دو عدد کبريت است و اگر نباشد آبرومندانه تر است. وى شيوه پرداخت بن‌هاى کارگرى به صورت نقدى را نيز مناسب ندانست. وى خواستار توجه بيشتر مسئولين به جامعه کارگرى شد و افزود: البته اين خواسته به معنى عدم حمايت از کارفرمايان نيست و ما نيز مي‌دانيم بايد کارگاه توليدى وجود داشته باشند تا کارگران بتوانند در آن کار کنند. اکبرى با انتقاد از طرح اعطا تسهيلات به بنگاه‌هاى زود بازده، گفت: اگر اين تسهيلات صرف احداث واحدهاى توليدى بزرگ مي‌شد شاهد نتيجه بخشى بهترى بوديم. وى افزود: با تسهيلاتى که از اين محل در استان پرداخت شده بايد حداقل 50 هزار شغل ايجاد مى شد، ولى اکنون تنها 10 تا 15 هزار شغل آن هم بصورت موقت ايجاد شده است
*) 227- خشکسالی کشور را تهدید می کند!به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 7 اردیبهشت 87 ، بسیاری از کارشناسان نسبت به بروز خشکسالی وادامه آن درکشور هشدار داده و خواستار تدوین برنامه ای جامع برای مقابله با این پدیده طبیعی که پیامدهای زیان بار اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت، هستند. همین روزنامه طی گزارشی نوشت:“همراه با گرم شدن کره زمین میزان بارندگی درایران بین 20 تا 25 درصد کاهش پیدا می کند که همراه با به وجود آمدن ناهنجاری های اجتماعی است. با وجود اینکه امسال 15 استان کشور درگیر آسیب های ناشی از خشکسالی خواهند شد باز هم ایران آمادگی مقابله با این بحران را ندارد.“دراین گزارش ضمن انتقاد از نبود برنامه ای روشن از سوی رژیم جمهوری اسلامی ایران دربرابر پدیده خشکسالی از قول اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد تاکید می گردد:“ درحال حاضر می توان خشکسالی ها را با اطلاعات ماهواره یی دنبال کرد و به محض اینکه تشخیص داده شود، خشکسالی ممکن است پیش آید، برنامه ریزی های صورت گرفته را اجرایی کرد، ولی اکنون چنین برنامه ریزی درکشور ما وجود ندارد، همه خشکسالی ها به دنبال خود افزایش دما، افزایش سرعت باد و حمله آفات را دارند، کشور هیچگونه آمادگی دراین زمینه ندارد.“درعین حال کارشناسان بخش کشاورزی درآخرین ارزیابی خود از خشکسالی کشور اعلام داشته اند:“ الگوی مناسب درمقابل خشکسالی و شرایط بی آبی طراحی نشده و هیچ یک از ماشین آلات، بذر، نهال و جز اینهابا شرایط خشک کشور تطابق ندارد و این پیامدهای خشکسالی را گسترده و جدی وعمیق می سازد.“ درحال حاضر در برخی استان ها، کمیته ای تحت نام ستاد بحران برای مقابله با خشکسالی تشکیل گردیده ولی به گفته کارشناسان این ستادها از برنامه مدون وتسهیلات مالی لازم برخوردار نیستند. پدیده خشکسالی نه تنها سبب نابودی بخش بزرگی از چرخه تولید کشاورزی، دامپروری ایران می شود، بلکه امنیت غذایی مردم را به مثابه جز مهم امنیت ملی به خطر انداخته واز این نظر می تواند تاثیری زیان بار بر سرنوشت حال و آینده میهن ما داشته باشد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی