
اخبار مبارزات کارگران ایران ،
هفته سوم اردیبهشت ۱٣٨۷ ( مه ۲۰۰٨)
*) 294- وزير بارزگانی به خاطر گرانی ها در مجلس استيضاح می شود :
خبرگزارى فارس در تاریخ 15 اردیبهشت 87 گزارش داد: نماينده مشهد از تقديم طرح استيضاح مسعود ميركاظمى وزير بازرگانى به هيات رئيسه مجلس خبر داد. على عسگرى در حاشيه جلسه علنى امروز يكشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با اعلام اين خبر گفت: طراحان استيضاح معتقدند كه فردى از دولت بايد پاسخگوى گرانيهاى اخير باشد اما متاسفانه تاكنون هيچ كس در اين زمينه پاسخگو نبوده است. وى افزود: پيش از اين وزير بازرگانى با حضور در جلسه كميسيون اصل 90مجلس جهت گيريهاى اقتصادى دولت را عامل گرانيها ذكر كرد اما نمايندگان معتقدند كه وزارت بازرگانى وظيفه كنترل و نظارت بر بازار را برعهده دارد كه متاسفانه اين وزارتخانه به وظيفه ذاتى خود عمل نكرده و نمايندگان تصميم گرفتند تا وزير بازرگانى را استيضاح كنند.
*) 295- شرکتهای شل و رسپول از صنعت گاز ايران کنار ميکشند :
به گزارش صدای آلمان در تاریخ 15 اردیبهشت 87 اعلام شد :شرکتهای بزرگ نفتی رويال داچ شل و رسپول در تدارک کنارکشيدن از صنعت گاز ايران هستند. دليل کنارهگيری اين دو شرکت غربی "فشارهای سياسی از جانب ايالات متحده آمريکا" اعلام شده است. خبرگزاری رويترز روز شنبه ۳ ماه مه به نقل از روزنامهی اسپانيايی "اکسپانسيون" خبر داد که مسئولان شرکتهای نفتی شل و رسپول در حال مذاکره با مقامهای دولت ايران پيرامون فسخ يک قرارداد بزرگ استخراج گاز هستند. روزنامهی اسپانيايی دليل کنارهگيری اين دو شرکت غربی را "فشارهای سياسی از جانب ايالات متحده آمريکا" اعلام کرده است. پروژهی مورد بحث، قرارداد بهرهبرداری از فاز ۱۴ ميدان گاز پارس جنوبی است که به صورت "تفاهمنامه" اوايل سال ۲۰۰۷ ميان دولت ايران و دو شرکت شل و رسپول به امضا رسيد. اين دو شرکت برای امضاء قراداد نهايی خواهان فرصت مطالعه بودند اما در يک سال گذشته، عليرغم فشارها و درخواستهای مکرر دولت ايران، قرارداد نهايی به امضاء نرسيد. مبلغ اين قرارداد ۱۰ ميليارد دلار بود. روزنامهی اسپانيايی "اکسپانسيون" در ادامهی گزارش خود نوشته است که شرکتهای شل و رسپول اخيرا در جستجوی شرکای جايگزين برای ايران بودهاند و در همين ارتباط با کنسرن روسی گازپروم، شرکت نفتی هندی "اويل کورپ" و نيز شرکتهای چينی به مذاکره پرداختهاند. مديران شل و رسپول گفتهاند در صورت بهبود فضای سياسی بينالمللي، اين شرکتها مايلاند بارديگر در پروژههای ميدان گازی پارس جنوبی سرمايهگذاری کنند. به گزارش خبرگزاری رويترز، يک سخنگوی شرکت رسپول مايل نبود توضيح بيشتری دربارهی گزارش روزنامهی اسپانيايی ارائه دهد. گفته ميشود مسئولان شرکتهای شل و رسپول در يکسال گذشته از سوی مقامهای دولت آمريکا برای کنارهگيری از اين پروژه زير فشار بودند. مقامهای امريکا اين دو شرکت را تهديد کرده بودند که در صورت حضور در اين پروژه طبق قانون مصوب سال ١٩٩۶ عمل خواهند کرد. براساس اين قانون که در زمان رياست جمهوری بيل کلينتون تصويب شد، سرمايهگذاری بيش از ٢٠ ميليون دلار در صنعت نفت و گاز ايران مشمول تحريمهای دولت آمريکا خواهد شد. در سالهای اخير و در پی بالاگرفتن مناقشهای اتمی غرب با ايران بر سربرنامهی اتمی آن کشور، ايالات متحدهی امريکا ميکوشد از سرمايهگذاری کلان شرکتهای غربی در ايران جلوگيری کند. علاوهبر شرکت انگليسی-هلندی شل و شرکت اسپانيايی رسپول، شرکت فرانسوی توتال نيز برای بهرهبرداری از يک ميدان نفتی در جنوب ايران با مسئولان وزارت نفت به توافق رسيده بود اما قرارداد توتال نيز تاکنون نهايی نشده است. مقامهای وزارت نفت ايران پيشتر اعلام کرده بودند شرکتهای توتال، رويال داچ شل و رسپول به منظور توافق در خصوص توسعه دو ميدان نفتی و گازی در خليج فارس، تا ۱۱ خرداد سال ۱۳۸۷ فرصت دارند و اين مهلت تمديد نخواهد شد.
* ) 296 - افزايش بى سابقه قيمت برنج در استان برنج خيز مازندران:
به گزارش جمهوری اسلامی در تاریخ 15 اردیبهشت 87 ، آمده است : قيمت انواع برنج در استان برنج خيز مازندران متاثر از افزايش جهانى قيمت اين محصول به طرز قابل ملاحظه اى افزايش يافته است به طورى كه در حال حاضر قيمت برنج طارم محلى از مرز 22 هزار ريال در هر كيلوگرم در شالى كوبى ها گذشته است ! . در حالى كه اولين نشاى برنج در اراضى شالى زارى مازندران در نيمه دوم فروردين ماه امسال به زمين نشست اما با توجه به افزايش تقاضا و كاهش عرضه برنج توليدى سال گذشته قيمت انواع برنج در اين استان افزايش يافته است . به گزارش عصر ايران اين افزايش قيمت در مازندران در شرايطى صورت گرفته است كه اين استان برنج خيز از نظر ميزان توليد و سطح زيركشت حرف اول را در كشور مى زند و افزايش قيمت برنج استان طبعا به افزايش قيمت برنج در سرتاسر كشور خواهد انجاميد. كارشناسان امر خريد و فروش برنج دلايل اصلى افزايش قيمت اين محصول را افزايش قيمت جهانى آن و عرضه بسيار كم برنج در شالى كوبى هاى استان و تقاضاى زياد مردم ارزيابى مى كنند. اگر چه خبرهاى رسمى از افزايش قيمت برنج اعلاى شمال تا 22 هزار ريال در هر كيلوگرم حكايت دارد اما خبر مى رسد كه قيمت اين نوع برنج در فروشگاه هاى مازندران به بيش از 25 هزار ريال هم رسيده است . نايب رئيس شوراى اسلامى شهر نوشهر در اين رابطه مى گويد : در روزهاى اخير شاهد افزايش بى سابقه قيمت اين محصول در استان بوده ايم كه البته با همين قيمت بالا هم برنج مرغوب به سختى پيدا مى شود. , على اكبر اسماعيل نژاد , پيش بينى كرد : با توجه به كمبود بارندگى و خشكسالى امسال به احتمال زياد توليد برنج كاهش قابل ملاحظه اى خواهد داشت كه اين موضوع قطعا تبعات زيادى را به دنبال دارد كه يكى از آن ها افزايش بيشتر قيمت برنج خواهد بود.مديركل حوادث غيرمترقبه مازندران با ابراز نگرانى از وضعيت بارندگى در اين استان خاطرنشان ساخت : با وضعيت اخير توليد برنج در سال جارى دچار مشكلات عديده اى خواهد شد , . , بهزاد پورمحمد , افزود : افزايش قيمت برنج در اين روزها بيشتر از افزايش قيمت جهانى برنج و افزايش تقاضا نشات مى گيرد ضمن اين كه با كاهش توليد برنج شاهد افزايش قيمت آن خواهيم بود ,
297- کارگران،مزاحم اجراى اصل 44 قانون اساسى و دغدغه چگونگی اخراج کارگران:
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 15 اردیبهشت 87 ، آمده است ؛ کارگران کشور مزاحم اجراى اصل 44 قانون اساسى و خصوصى سازى واحدهاى دولتى تلقى ميشوند. "نوروزى" فعال کارگرى در استان اراک با بيان اين مطلب به دسترنج گفت: بسيارى از افرادى که از زمان واگذارى کارخانهها و واحدهاى توليدى صنعتى کشور، امور توليد و صنعت را در دست گرفتند، کارى از پيش نبرده و تنها به نيت تصرف زمين کارخانه و غارت اموال و دستگاههاى توليدى پا پيش گذاشتند. او گفت: البته در اين ميان، کارگران مزاحمان اصلى صاحبان بيکفايت کارخانه و سارقين صنعت، اقتصاد و اشتغال کشور به حساب ميآيند، زيرا چگونگى اخراج آنان، جايگزين دغدغه توليد و بهرهورى در کارخانه شده است. "نوروزى" گفت: زياندهى کارخانه، نوسازى و بازسازى واحد توليدى و نبود بنيه مالى از راحتترين راههاى اخراج و بيکارى دهها هزار کارگر شاغل در کشور است
5
298- ده ماه حقوق معوقه کارگران فولاد زيرد/4 ماه عدم پرداخت حقوق کارگران کروميکال مازندران :
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 15 اردیبهشت 87 ، آمده است : تکليف حقوق معوقه 10 ماهه مشخص نيست درحال حاضر مجموع مطالبات معوقه كارگران بالغ بر 10 ماه حقوق و ومزايا است كه هنوز مديريت در خصوص پرداخت آن اقدامى انجام نداده است. با گذشت چند ماه از آغاز عمليات بازسازى در كارخانه فولاد گزين يزد، كارگران اين كارخانه همچنان مشغول تعميرات خطوط توليد و كورههاى محل كار خود هستند. به گزارش دسترنج، محمد رضا جعفري، نماينده كارگران فولاد گزين يزد گفت: هنوز تعميرات كارخانه تمام نشده است. وى به نقل از مديران كارخانه گفت: حداقل چند هفته ديگر تا راهاندازى كارخانه فرصت باقيمانده است. وى ياد آور شد: درحال حاضر مجموع مطالبات معوقه كارگران بالغ بر 10 ماه حقوق و ومزايا است كه هنوز مديريت در خصوص پرداخت آن اقدامى انجام نداده است. كارخانه فولاد گزين از كارخانههاى سازنده قطعات خودور در استان يزد است. اين كارخانه از سال 85 تا اواخر سال گذشته به حالت تعطيل رها شده بود. اختلاف ميان سهامدارن از دلايل تعطيلى اين كارخانه عنوان شده است. 299 - کارگران"کروم کرميکال " 4 ماه بدون حقوق : به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 15 اردیبهشت 87 ، آمده است : حقوق و عيدى و پاداش اين کارگران در حالى پرداخت نميشود که کارخانه از توليد و بازار فروش مطلوبى برخوردار است. 107 کارگر شرکت توليدى" کروم کرميکال "مازندران 4 ماه است که حقوقى دريافت نکردهاند. "نصرالله در يابيگى" فعال کارگرى در مازندران در اين باره به دسترنج گفت: حقوق و عيدى و پاداش اين کارگران در حالى پرداخت نميشود که کارخانه از توليد و بازار فروش مطلوبى برخوردار است. او گفت: تاخير چندين ماهه در پرداخت حقوق حقه کارگران، اعتراض و خشم کارگران اين واحد توليدى مواد شيميائى را بهمراه داشته است.
300- هنوز به کارگرانی که در جریان برگزاری مراسم اول ماه مه در عسلویه بوشهر بازداشت شدهاند، اجازه ملاقات ندادهاند :
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ يکشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨۷ - ۴ می ۲۰۰٨ : اتحادیه کارگران آزاد ایران اعلام کرد: مسوولان قضایی و انتظامی، هنوز به کارگرانی که در جریان برگزاری مراسم اول ماه مه در عسلویه بوشهر بازداشت شدهاند، اجازه ملاقات با خانوادههایشان را ندادهاند. به گزارش دسترنج، جعفر عظیم زاده، رییس اتحادیه آزاد کارگران ایران گفت: خویشان و بستگان این سه کارگر که دست کم از روز گذشته تاکنون در بوشهر هستند، تنها توانستند با قاضی پرونده دیدار کنند. پیشتر این اتحادیه اعلام کرده بود که در جریان برگزاری مراسم اول ماه مه سه تن از اعضای این اتحادیه در منطقه عسلویه بوشهر توسط عوامل انتظامی دستگیر شدند. به گفته عظیم زاده، قاضی پرونده به خانوادههای کارگران بازداشت شده گفته است که برای دیدار عزیران خود تا زمان برگزاری دادگاه صبر کنند.
301- احضار 5 فعال کارگری نيشکر هفت تپه شوش به دادگاه انقلاب :به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران در تاریخ 15 اردیبهشت 87 : بنابه گزارشات رسيده از شرکت طرح نيشکر هفت تپه شوش ، 5 نفر از فعالين کارگری اين شرکت به دادگاه انقلاب دزفول احظار شده اند. فعالين کارگری که به دادگاه انقلاب احظار شده اند به نام های زير می باشند: فريدون نيکوفرد، علی نجاتي، جليل احمدي، محمد حيدری مهر و رمضان علی پور می باشند. فعالين کارگری فوق در روزهای اخير احظاريه ای از طرف دادگاه انقلاب دزفول در يافت نموده اند ، که می بايست 31 ارديبهشت ماه خود را به اين دادگاه معرفی نمايند. در پی اعتراضات گسترده سال گذشته که ابتدا در محوطه کارخانه و سپس به سطح شهر و در مقابل فرمانداری شوش کشيده شد، وزارت اطلاعات برای پرونده سازی اقدام به دستگيری و بازداشت فعالين کارگری در بازداشتگاه های خود در شوش و دزفول نمود. کارگران نسبت به پرداخت نشدن حقوق خود که چندين ماه به تعويق افتاده بود و ساير خواست های شان دست به اين اعتراضات زده بودند. در حال حاضر بيش از 2 ماه است که کارگران نيشکر هفت تپه حقوق دريافت نکرده اند. به تعويق افتادن حقوق 2 ماه کارگران شرايط سخت معيشتی برای خانواده های آنها بوجود آورده است. فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، پرداخت نکردن حقوق معوقه،پرونده سازي، فرآخواندن به دادگاه انقلاب برای محاکمه فعالين کارگری را محکوم می کند. و از سنديکاهای کارگری جهان و سازمان جهانی کار خواستار اقداماتی عملی برای پايان دادن به سرکوب کارگران در ايران است . 15 ارديبهشت 1387 برابر با 04 مه 2008
*) 302- فاجعه زيست محيطى اخير خوزستان،در 50 سال اخير بى سابقه بوده است.
به گزارش روزنامه سرمايه د رتاریخ 16 اردیبهشت 87 :امروز توفان شن و گردوغبار غليظ دوباره خوزستان را دربرگرفته، حساسيت ها و بيمارى هاى ريوى در ميان ساكنان اين استان روز به روز بيش تر مى شود. فاجعه زيست محيطى اخير خوزستان، وقوع توفان شن و گردوغبار غليظ به گفته كارشناسان در 50 سال اخير بى سابقه بوده است. رسانه هاى خبرى از جمله صدا و سيما و مطبوعات نيز كم تر درباره اين بحران اطلاع رسانى كرده اند اما شهروندان خوزستانى و كسانى كه بحران هاى زيست محيطى برايشان اهميت دارد فعاليت خود را در فضاى مجازي، وبلاگ ها و سايت ها آغاز كرده اند. اين روزها سايت هايى با نام ,كمك به خوزستان, و ,خوزنيوز, و وبلاگ هايى ديده مى شوند كه هر روز اخبار توفان شن را به همراه عكس هاى اين واقعه به صورت گسترده منتشر مى كنند. در اين سايت ها وضع كنونى خوزستان به تصوير كشيده شده، گردوغبار سرخ در خوزستان، كمبود هوا و استفاده از ماسك هاى تنفسى و حجم خاكى كه روى اشياى خانه ها خوابيده وهمچنين دلايل وقوع توفان مانند خشكسالي، از بين رفتن نخلستان ها در طول جنگ تحميلى در اين سايت ها مطرح شده است. در يك وب سايت چهار شهروند خوزستانى درباره حادثه اى كه گرفتار آن شده اند با يكديگر بحث مى كنند. يزدان پرست يكى از اين شهروندان است كه در همان ابتداى گفت وگو وضع را تشريح مى كند: ,از يك سال پيش تاكنون، هواى پاك نديديم. هر چه بود گردوخاك در هوا بود. ,ناسا, هم چند بار در سايت خود در اين باره عكس منتشر كرده است., و شهروند ديگر كه با نام وبلاگ خود ,گناهكار, در اين گفت وگو شركت كرده، مى گويد: ,اين جا هوا كثيف است يعنى در واقع هوايى وجود ندارد و هر چه هست گردوخاك است., بوى خاك همه جا به مشام مى رسد. به خاطر دماى بالا مجبوريم كولر گازى روشن كنيم كه از اين طريق خاك زيادى وارد خانه هايمان مى شود و فرقى نمى كند كه در خانه باشيم يا بيرون، موقع نفس كشيدن دهانمان پر از خاك مى شود., هر چند توفان هاى شن از صحراهاى عربستان و عراق وارد ايران مى شوند و اين بهانه اى است براى مسوولان دولتى كه از ريشه يابى كامل موضوع خوددارى كنند اما در ميان نوشته هاى اين وبلاگ ها انتقادهايى به دولت مى شود. انتقادهايى كه كارشناسان هم آن را مى پذيرند و اين كه با درختكاري، تثبيت شن هاى روان و ايجاد كمربند مى توان از شدت توفان هاى شن كاست., آيا اميدى به بهبود وضعيت كنونى هست؟ اين سوالى است كه يكى از شهروندان اهوازى در وبلاگ خود مطرح مى كند. در جواب هايى كه به اين سوال داده شده مطرح كرده اند كه تاسيس تشكل غيردولتى (ان.جى.او) ضرورى است. اين فاجعه اى است كه مردم بايد به دست خودشان آن را حل كنند چون آثار مخرب آن متوجه ساكنان است و كوتاهى دولت در اين باره هر لحظه براى خوزستانى ها خطرناك تر مى شود.
*) 303- متن بيانيه اعضاى هيات مديره کانون کارگردانان خانه تئاتر:
به گزارش ايسنا د رتاریخ 16 اردیبهشت 87:اعضاى هيات مديره کانون کارگردانان خانه تئاتر در گردهمايى شنبه شب اين تشکل صنفى متن بيانيه را درباره شرايط اين روزهاى تئاتر قرائت کرد. ديدگاه اين اعضا که متن بيانيه آن توسط رضا حامدى خواه به نمايندگى از کانون کارگردانان قرائت شد، آمده است؛ ,در اين روزهاى تلخ و سياه تئاتر ايران، برپايى جشن هاى تئاترى مى تواند تناقضى مضحک و در عين حال سوگمندانه باشد. شايد از اين روست که ,جشن بازيگر, به ,شب بازيگر, تغيير نام و ماهيت مى دهد و جشن نمايشنامه نويسان به نشستى تخصصى محدود مى شود. گويى در اين ميانه، سخن از جشن گفتن همچون سخن از درختان گفتن جنايت است، آن هم در روزگارى که تئاتر، خسته و زخم خورده و تحقير شده، تن خونينش را بر سنگ فرش بى عدالتى مى کشاند و خيره به افقى نامعلوم، آرزوى فرداى بهترى دارد؛ فردايى که کارگردان هايش را يک به يک از ميان برندارند، درهاى تالارها به عدالت براى شايستگان باز باشد. دسترنج شان در گيرودار مناسبات ادارى به يغما نرود و از همه مهم تر شناسنامه هاى ايرانى ايشان هم عرض و هم اندازه پاسپورت کارگردان هاى خارجى محترم شمرده شود. بگذريم... اما بياييد در روزگارى که سخن از درختان گفتن جنايت است، از درخت ترانه يى بسازيم به احترام ايستادگى ا ش، سايه سارش و سرپناهش... بياييد از جشن بگوييم. جشن رنج هاى بى دسترنج، جشن زخم هاى بى مرهم، جشن هق هق هاى بى صدا، جشن تلاش هاى بى فرجام، جشن فريادهاى ساکت، جشن لبخندهاى گمشده، جشن تئاتر ايران برشما مبارک،
304- فعالان کارگری و معلمان کشور، ما تشکیلات صنفی مستقل می خواهیم!
به گزارش سایت ادوارنیوزدر تاریخ يکشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨۷ - ۴ می ۲۰۰٨: عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی به مناسبت روز جهانی کارگر و همچنین روز معلم گفتگوهایی را با فعالان کارگری و همچنین فعالان صنفی معلم انجام داد. این گفتگوها به میزبانی سازمان دانش آموختگان برگزار شده و در روزنامه کارگزاران نیز انتشار یافته است. در این گفتگو ها آقایان ابراهیم مددی و سید داوود رضوی اعضای هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد، و همچنین علیاکبر باغانی، علیرضا هاشمی و نورالله اکبری از اعضای کانون صنفی معلمان ایران و سازمان معلمان ایران و همچنین عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان که خود نیز معلم است حضور داشته اند.متن این گفتگوها را به نقل از روزنامه کارگزاران می خوانیم:عبدی: من به عنوان کسی که به حرکت معلمان نگاه میکنم نمیدانم که اولویت مطالبات آنها چیست؟ شاید مسائل مدیریتی از جمله اولویتهای شما باشد که از سطح مدرسه تا سطوح بالاتر میتواند ادامه داشته یا اینکه اساسا اولویتهای دیگری در این رابطه مطرح باشد. البته ممکن است مسائل مالی یا چیز دیگر هم به عنوان اولویت مطالبات شما مطرح باشد. اکنون سوال این است که از میان این مشکلات، معلمان با چه مسئلهای به طور جدی درگیر هستند و راه تامین آن مطالبه را چه میدانند؟باغانی: یکی از عوامل تغییر و تحول فکری و اجتماعی در جامعه معلمان هستند. از اینرو باید بسیار زودتر به این نتیجه میرسیدند که معلمان قشر تاثیرگذاری هستند. به نظر من یکی از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و... معلمان هم این بود که بسیار دیر به آنها توجه شد. اگر زودتر به این نتیجه میرسیدند که معلمان میتوانند کمک کنند یقینا وضعیت به گونهای دیگر رقم میخورد. از سوی دیگر نگاه سیاستمداران به معلمان نیز اصلا نگاه درستی نبود. حلقهای که مانند زنجیر همه را به یکدیگر وصل کند در مورد معلمان مفقود بود. قشر معلم لااقل روی ۱۴ میلیون نفر دانشآموز از سطح ابتدایی تا دانشگاه تاثیرگذار هستند. چگونگی گسترش بسیاری از بحرانهای اجتماعی مثل اعتیاد و... به این قشر هم مربوط میشود. پیش از این فریاد میزدیم به خواستههای ما توجه کنید اما کسی توجه نمیکرد. وقتی معلمان متوجه شدند که نگاه به آنها ابزاری است و از سوی دیگر کسانی که در بطن و پایین جامعه هم بودند نگاه نادرستی نسبت به آنها داشتند، روشنفکران نیز نگاهی متناسب با وضعیت به آنها نداشتند از اینرو آنها ناچار شدند خود بهطور مستقیم وارد تحولات شوند. از سوی دیگر دیدیم که نگاه اصلاحطلبان نیز به معلمان درست نیست. آنها قصد دارند به نوعی با معلمان کنار بیایند. از این جهت قشر معلم تنها چاره را در آن دید که وارد عرصه اجتماعی شود. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم در راستای خواستههای صنفی، نگاهی معیشتی به معلمان داریم. چون این خواسته، خواستهای پایهای است. تا مادامی که دغدغه معیشتی انسانها تامین نشود نمیتوان وارد مسائل دیگر شد. از اینرو توجه به معیشت به عنوان مسئله پایهای است. تا مشکل معیشتی انسانها حل نشود آنها نمیتوانند وارد مسائل دیگر شوند. از اینرو معلمان باید بتوانند به راحتی زندگی خود را اداره کنند. در این راستا معلمان به آموزش دین و آزادی میپردازند. این دو مفهوم اکنون دستخوش تحولات بنیادین شده است. از اینرو ما به مشکلات معلمان ابتدا دیدگاهی معیشتی داریم و برای تحقق این خواستهها به صورت تشکیلاتی نگاه میکنیم. این مسئله در تمام کشور همینطور است. هدف ما دستیابی به معیشت برای یک زندگی استاندارد است.بعد از آن هم اولویت ما مسائل ارزشی است. ما قصد داریم بگوییم در تحولات سیاسی کشور و انقلاب تاثیر داشتیم اما اکنون فراموش شدهایم. به این سبب قصد داریم بگوییم ما یک میلیون انسان تاثیرگذار بودیم که اکنون فراموش شدهایم.هاشمی: نگاه ما در رابطه با چرایی حضور در صحنه ناشی از یک نوع بیتوجهی و نادیده گرفتن آموزش و پرورش و معلمان بوده و هست. اما در سالهای پس از انقلاب شاهد کاهش قدرت خرید معلمان بودیم. این مسئله در آموزش و پرورش بسیار پررنگتر مطرح شد. در این زمان مسائل ایدئولوژیک و... نیز در آموزش و پرورش بسیار پررنگتر مطرح شد. زمانی معلمان خواستههای خود را به دلیل جنگ کمتر مطرح میکردند. اما پس از جنگ این خواستهها بیشتر مطرح شد. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی و پایهای سبب شده بود که برخی به دنبال کارهای دیگر و پستهای دیگر بروند و برخی از معلمان نیز به دنبال کار دوم غیرآموزشی روی آورند. از سوی دیگر بسیاری از مسوولان دیگر سازمانها نیز زمانی آموزشی و پرورشی بودند اما هیچگاه تاثیری روی آموزش و پرورش و بالا بردن سطح رفاه آن نگذاشتند. اما پس از دوم خرداد «سازمان معلمان ایران» به دنبال نگاهی که برخی احزاب و گروهها به نگاه خاتمی داشتند که توسعه را انسانمحور میدانست، تشکیل شد. هدف آنان هم تاثیرگذاری بود. با شروع این مسئله بروز مسائل دیگری از جمله مسائل مدیریتی، ارزشی و... نیز کمکم مطرح شد. همچنین در دستگاه وزارت آموزش و پرورش مشاهده میشد که توجهی به تشکلها نمیشود از اینرو یکی از خواستههای آنان این بود که پست مشاور وزیر در امور تشکلها داشته باشیم یا خواستار تشکیل شورای عالی معلمان شدند. به مرور که در این زمینه جلوتر آمدیم مسائل دیگری هم مطرح شد تا جایی که بحث دستمزدها مطرح شد اما امروز این بحث در حال از دست دادن اهمیت خود است. امروز بر اثر فشارهایی که بر تشکلهای معلمان وارد شده است، اولویت اصلی را حیات تشکلها شکل میدهد. از اینرو هر چند میتوان گفت که مسائل اقتصادی از بدیهیترین خواستههای معلمان است اما این خواستهها از مسائل اقتصادی آغاز نشد و به مسائل دیگر تسری یافت.عبدی: ضعیف شدن بنیه اقتصادی مختص معلمان نبود بلکه تمام کارمندان شاهد چنین وضعیتی بودند شاید فقط شدت آن در معلمان بیشتر بود. اما مدیران سطح بالا در کشور اغلب از معلمان بودند. از اینرو چگونه بود که این بیتفاوتی به آموزش و پرورش بیشتر بود؟اکبری: ریشه مشکلات و عدم توجه به نگاه مسوولان، برمیگردد. زمانی برخی مطرح کردند که تنها راه ما توسعه علمی است. اما متاسفانه اگر به دقت نگاه کنیم میبینیم که در طول ٣۰ سال پس از انقلاب غیر از برنامه چهارم توسعه و چشمانداز ۲۰ساله که داناییمحور اعلام شده است، چندان به توسعه علمی توجه نشده است. برخورد با دانشجویان و استادان دانشگاه نیز نشان میدهد که هرگز برنامه کشور، توسعه علمی نبوده است. در پروسه توسعه علمی باید برای حاملان آن اندک امنیت شغلی ایجاد کرد. البته در ابتدا بخشی از این مشکلات ناشی از جنگ بود. اما نگاه دولت پس از جنگ نیز توسعه علممحور نبود. دولت خاتمی هم توسعه سیاسی را محور برنامههایش قرار داده بود. حتی این توسعه نیز چندان بر بنیان علمی استوار نبود. در این راستا معلمان نیاز به یک توافق حداکثری برای آغاز حرکت خود داشتند. این توافق ابتدا میتوانست در رابطه با مشکلات و نارساییهای اقتصادی حاصل شود. اما معلمان در این نیاز اولیه متوقف نشدند. بهطوری که اکنون به مسائل دیگری نیز توجه میشود. به عنوان مثال فربهی سازمان و عدم چالاکی آن و تمرکز بر امور سطح پایین هم وجود دارد. اکنون معلمان با این مسئله دست به گریبان هستند. این مسئله را در دولت فعلی هم شاهد هستیم که به عنوان مثال بسیاری از مدیران سازمان سابقههای غیرآموزشی دارند. از سوی دیگر میتوان این مشکلات را در مباحث علوم انسانی و مفاد درسی هم مشاهده کرد. چون معلمان نقشی در محتوای کتابها ندارند از اینرو برای آنان مسئلهای ناخوشایند تلقی میشود و میتواند به عنوان یکی از مطالبات آنها مطرح شود. این مسئله ریشه در یک نگاه تاریخی هم دارد. همچنین بحث ایدئولوژیک در آموزش و پرورش هم از مواردی است که باید به آن توجه کرد.مومنی: به نظر میرسد در سازمان آموزش و پرورش نگاه خوبی به مدرک علمی و معیارهای علمی وجود ندارد. همچنین جایگاه معلم در این سازمان بسیار سست است و اصلا به این مسئله توجهی نمیشود، ساختار آموزش و پرورش هم مناسب برای تحقق این اولویتها نیست. این مسئله را میتوان ایدئولوژیک قلمداد کرد از این جهت به نظر من جایگاهی که معلم در این سیستم دارد و نگاهی ابزاری که به او میشود عدم تکریم او را به دنبال میآورد. این مسائل را میتوان از جمله مشکلات اصلی به حساب آورد البته مشکلات اقتصادی هم اولویت مهمی است. در این سیستم، نظامی منطقی برای ارزشیابی حقوقی وجود ندارد.باغانی: معلم در جایگاهی قرار دارد که همه جامعه به او مینگرند. فقر ظاهری معلم هم بسیار زود خود را نشان میدهد. معلم نیاز بیشتری برای بیان مطالب و بر اساس اولویتهای روز حرکت کردن دارد. وقتی مسوولان چنین نگاهی به ما ندارند، حل کردن قضیه کمی مشکل خواهد شد. از اینرو از جمله خواستههای ما میتوان به استانداردسازی مدارس اشاره کرد. اگر این مشکل مرتفع شود تا حد زیادی فقر از چهره معلم زدوده خواهد شد. آزمایشگاه، کتابخانه و... در مدارس اغلب خالی است. در این بخش از نظام آموزشی فقر مطلق، حاکم است. همچنین فضای بهداشتی و ورزشی لازم وجود ندارد. این امکانات برای مدارس بسیار حیثیتی هستند و در دنیا رعایت میشود. از اینرو معلمها گمان میکنند که اگر زیر سایه این فقر، شخصیت آنان نیز گرفته شود دیگر چیزی برای آنها وجود نخواهد داشت. ما به این علت وارد عرصه شدیم.عبدی: به نظر شما مطالبات مادی معلمان چقدر است؟اکبری: بحث این نیست که معلمان حتما افزایش حقوق میخواهند. معلم به این مسئله فکر میکند که چرا حقوق یک لیسانسه مثلا در سازمان مدیریت و برنامهریزی باید دو برابر حقوق یک معلم لیسانسه باشد. به زبان دیگر هر دستگاهی قدرت چانهزنی بیشتری داشت یک نظام ویژه پرداخت برای خود گرفت. در سال ۱٣٨٣ طبق تحقیقاتی که کردیم بیش از ۱۶ نظام پرداخت حقوق وجود داشت. ما معلمان هم بر همین اساس گفتیم خواستار یک نظام پرداخت ویژه هستیم. در دولت خاتمی اعلام کردند که قرار است نظام پرداخت هماهنگ حقوق را اجرا کنند تا اینکه رسیدیم به نقطهای که اکنون در آن قرار داریم. اکنون بحث ما این نیست که حقوق بیشتری میخواهیم، بلکه نظر ما این است که طبق یک نظام هماهنگ که بر مبنای عدالت است حقوق بگیریم.عبدی: اما اگر هر طرحی هم تصویب شود نمیآید حقوق کارمندانی را که اکنون به نسبت شما حقوق بیشتری دریافت میکنند، کاهش دهد. بلکه باید تبعیض را از میان بردارد. به نظر شما نرخ رفع تبعیض در مورد معلمان چقدر است؟اکبری: اصلا بحث ما این نیست که ٣۰۰ هزار تومان به حقوق هر معلم اضافه کنید بحث این است که این افزایش هم قدرت خرید معلمان را بالا نمیبرد. بلکه ما میگوییم که هزینههای دیگر مثل بهداشت، مسکن و... را پایین بیاورید و تورم را هم افزایش ندهید. اگر بحث را اینگونه پیش ببریم خواهیم دید که حقوق پایه بسیاری از کارمندان با یکدیگر تفاوتی نمیکند. اما بسیاری از مزایایی که آنها میگیرند از حقوق ما هم بسیار بیشتر است.عبدی: اما یک مسئله دیگر که به چشم میخورد در مورد تعداد معلمان است. در تمام دنیا هر گروهی که تعدادشان بیشتر باشد حرفشان هم بیشتر به کرسی مینشیند. اما چرا در ایران جمعیتی که کمتر هستند بیشتر حرفشان به کرسی مینشیند. اگر به صورت مبنایی به ریشهیابی این مسئله بپردازیم شاید مسئله کمی بیشتر روشن شود. چرا هر چه جمعیت ما بیشتر باشد قدرت چانهزنی کمتری خواهیم داشت؟باغانی: این درست که در تمام دنیا هر چه تعداد اعضای یک دسته بیشتر باشد قدرت چانهزنی آنها بیشتر است، اما در ایران قیف وارونه است. در ایران هر چه کمتر باشیم تاثیر بیشتری خواهیم گذاشت چون اندیشمندان ما توجهی به اقشار نمیکنند. اکنون ما دنبال این هستیم که به ریشهیابی این مسئله بپردازیم. ما اکنون در همین راستا قصد داریم اثبات کنیم که تحت تاثیر هستیم. قبلا دولت نمیدانست که ما میتوانیم تاثیرگذار باشیم. ما با این کار خود در پی این هستیم که سهم خود را در جامعه به اثبات برسانیم. ما به این نتیجه رسیدهایم که تاثیرگذاری خود را باید به اثبات برسانیم. در ابتدای اعتراضات برخی به ما میگفتند چون شما در لایههای قدرت، لابی ندارید بنابراین موفقیتی در راستای مطالبات خود به دست نمیآورید، ما هم در مقابل گفتیم اصلا ما چیزی اضافهتر نمیخواهیم. همین بودجهای را که به عنوان حقوق شاغلین در وزارت آموزش و پرورش اختصاص مییابد به ما بدهند نه بیشتر و نه کمتر. در فروردین امسال با نفت بالای یکصد دلار حقوق را با ۴روز تاخیر پرداخت کردند. مشکل ما این است.هاشمی: همواره در کشور ما سازماندهیها از بالا انجام شده به همین علت نگاهها ابزاری بود. مثلا اکنون برخی نهادها در آموزشوپرورش ۶۰هزار عضو دارند. چرا؟ چون این عضویت برای آنها امتیاز میآورد.عبدی: این چه نوع امتیازاتی است؟ افزایش حقوق، اعطای گروه، اعطای درجه، اولویت در انتقالها و... از جمله تاثیرات همین است؟هاشمی: یک دورانی در زمان جنگ اولویت اول ما جنگ بود. در دولت بعدی هم بحثی در رابطه با توجه به خواستههای ما مطرح نشد. در دوران اصلاحات البته حقوق معلمان چندین برابر شد، اما فاصله تبعیض حقوقی معلمان با نمایندگان در حدی بود که نتوانست پاسخ لازم را به دنبال داشته باشد.باغانی: ما اکنون به دنبال اعمال حرکتهای منطقی هستیم. دهه اول انقلاب دهه جنگ است. دهه دوم دوران سازندگی و استقرار حاکمیت است. دهه سوم که مصادف با روی کار آمدن آقای خاتمی شد دهه اندیشه و تشکیلاتسازی بود. اکنون ما در آستانه دهه چهارم انقلاب قرار داریم. در این دهه توجه به فرهنگ باید در محوریت قرار گیرد. اکنون معلمان میخواهند به آموزش و فرهنگ بپردازند، اما برخی که درک درستی ندارند ما را متهم میکنند، اما در این شکی نیست که همه وارد عرصه فرهنگ شدهایم. از اینرو این دهه، دهه شخصیتسازی نیز خواهد بود.اکبری: دکتر عباسپور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به ما میگفت ما برای هر معلم در بودجه ۶۴۰ هزار تومان علاوه بر هزینههای دیگر به آموزش و پرورش اختصاص میدهیم. اما اینکه این مبلغ در کجا هزینه میشود ما هم نمیدانیم. در این رابطه به کمیسیون اصل ۹۰ هم شکایت کردیم.عبدی: بودجه به هر حال براساس حساب و کتاب خرج میشود. به نظر من این مسئله به شکلی نیست که اساسا نتوان متوجه محل هزینه شدن آن شد.اکبری: اعتراضات و پیگیریهای ما به هیچ نتیجهای نرسید. سازمان مدیریت و وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند چنین چیزی صحت ندارد اما طبق اعلام نظر مجلس، بودجه تصویبی برای وزارت آموزش و پرورش فقط برای پرداخت حقوق معلمان و کارکنان این وزارتخانه بهطور متوسط ۶۴۰ هزار تومان است. اما در راستای سوال قبلی شما که پرسیدید چرا تعداد زیاد بودن معلمان نتوانست حرف آنان را به کرسی بنشاند باید بگویم که معلمان هم به مشکلات سایر گروههایی که مطالباتی دارند دچار هستند. عمده بحث در این رابطه ناظر بر این است که در کشور ما حرکتهای جمعی مبتنی بر نهادهای مدرن شکل نگرفته است.باغانی: ما در رابطه با مخدوش بودن عدد و رقم شکایت کردیم. سازمان مدیریت و برنامهریزی معتقد بود که میانگین پرداخت حقوق به معلمان ۴۵۰ هزار تومان است اما براساس نظر وزارتخانه و محاسبات ما این نرخ ۲۷٨ هزار تومان بود. مقامات وقتی این سه رقم ۶۴۰، ۴۵۰ و ۲۷٨ هزار تومان را دیدند تعجب کردند. در همین راستا اکنون میبینیم که وزیر آموزش و پرورش هیچ ملاقاتی نمیدهد. در مورد این عدد و رقم بحث فساد اداری هم مطرح است. براساس آمار تعداد شاغلین در وزارتخانه یک میلیون و ٨۰ هزار نفر است و ۹۵ درصد بودجه ۷۵۰۰ میلیارد تومانی وزارتخانه هم برای پرداخت حقوق کارکنان، هزینه میشود. این قضیه باید روشن شود. معادله سختی هم نیست. اکنون تلقی جامعه این است که معلم دیگر فقیر نباشد. خط فقر در جامعه امروز ما ۷۰۰ هزار تومان و میانگین حقوق ما ۲۷٨ هزار تومان است. اکنون خواسته ما اجرای لایحه مدیریت خدمات کشور یا همان نظام پرداخت هماهنگ حقوق، حقالتدریس، همترازی، ارتقا، مدیریت انتخابی، استانداردسازی مدارس و دیگر قوانین مجلس است.عبدی: شما میتوانید خواستههای خود را با این توان تشکیلاتی به دست آورید؟هاشمی: توازنی بین حرکتها و خواستههای ما وجود ندارد...عبدی: این میتواند مشکل ایجاد کند. طرف مقابل شاید خیلی روی مطالبات مادی شما حساس نباشد اما گاهی توان برآورده کردن مطالبات مادی را ندارد، ولی از این نگران است که این مطالبه مادی به مسائل غیرمادی تسری یابد. مسئله اصلی کنش صنفی است که به مسائل غیرصنفی منتهی میشود. البته این تنها تقصیر معلمان نیست بلکه کل ساخت سیاسی با چنین مشکلی روبهرو است.مومنی: ساختار آموزشی ما با آموزش و پرورش گره خورده است. حتی آموزش عالی هم بهشدت به این ساختار وابسته است. به نظر من علت انتقاد به ساختار آموزشی ما دو دلیل عمده است. یکی از این دو دلیل عدم گستردگی لازم تشکیلات معلمان است. به عنوان مثال معلمان ما همین کانون صنفی را تنها در زمان اعتراض میشناسند. تشکیلات معلمان با بدنه اجتماعی خود ارتباط چندانی ندارد. از اینرو فکر میکنم تشکیلات معلمان با ساختار اجتماعی جامعه ارتباط ارگانیکی ندارد. در این شرایط مطالبات معلمان انباشته میشود و در زمان اعتراضات رویکرد سیاسی به خود میگیرد. به نظر من در چنین ساختاری نمیتوان به خواستههای معلمان پاسخ مناسب داد و باید خواستههای معلمان را قدم به قدم مطرح کرد...باغانی: من این ادعا را قبول ندارم. ما در همه استانها عضو داریم. در هر استان حداقل چند هزار نفر هستند که در این تشکیلات عضویت دارند اما هیچ چیزی در اختیار معلمان نیست. امکانات ملی در سطح کشوری نداریم. سوال من این است که چرا روشنفکران و تاثیرگذاران عرصه فکر و اندیشه به این خواستهها توجهی نکردهاند.عبدی: اینکه چرا دیگران به این امر نمیپردازند به این دلیل است که ابتدا باید متولی امامزاده حرمت آن را نگه دارد. به نظر من معلمها هم تعدادشان زیاد است و هم با جمعیت زیادی روبهرو هستند. آنها میتوانند به بیان مشکلات خود پرداخته و مردم را با مشکلات خود آشنا کنند. البته یکی از مشکلات آموزش و پرورش هم وابستگی به درآمدهای نفتی است. به نظر من مادامی که این مسئله حل نشود نمیتوان انتظار تحول در این بخش را داشته باشیم، چرا که در این شرایط نظام آموزش و پرورش فاقد حداقل رقابت است. به نظر من بهتر آن است که پول نفت را به سازمانهای منطقهای آموزش و پرورش بدهند.باغانی: سوال من این است که چرا روشنفکران از معلمان دفاع نمیکنند؟عبدی: به نظر من چون شما خودتان از جمله معلمان هستید نمیتوانید چنین درخواستی داشته باشید، چرا که از موضع ضعف تعبیر میشود اما افراد دیگر میتوانند این کار را انجام دهند. از سوی دیگر آموزش و پرورش در ایران بسته عمل میکند. تحقیق در مدرسه به اندازه تحقیق در یک پادگان سخت است.اکبری: شما اکنون حتی نمیتوانید آمار مردودیها را در طول ٣ سال اخیر پیدا کنید.باغانی: اولین مشکل ما عدم توجه به مجوزهای رسمی و فعالیت قانونمندی است که مجوز کانون استانها را لغو کردند. اعتقادی به کار تشکیلاتی وجود ندارد. مثلا مجوز کانون کرمانشاه را کاملا لغو کردند. این مشکل برای کانون تهران هم وجود دارد. مسئله دیگری که از جمله مشکلات ما تلقی میشود عدماستانداردسازی مدارس است. به نظر من مردم و خانوادهها باید این استانداردسازی را خواستار شوند. در سال آینده تحصیلی استاندارد را برای هر کلاس ٣٣ نفر اعلام کردند. در این صورت بسیاری از معلمان مجبور میشوند بسیار زودتر بازنشسته شده و کلاسهای زیادی منحل میشوند. ما امروز در مدارس، مددکار اجتماعی، پزشک و... نداریم. اینها برخی از مشکلاتی است که سطح تاثیرگذاری معلمان را پایین میآورد.مومنی: به نظر من بهترین کار این است ما کمی هم به گفتوگو در میان خود بپردازیم. انتقاد از خود بسیار مهم است. ما هیچ مفهومی از سازماندهی مدرن را در خود نهادینه و سازماندهی نکردهایم. از اینرو هیچ فعالیت مدنیای هم که درخور نام معلم و تشکیلات ما باشد انجام نمیدهیم. در پرداخت چنین هزینههایی بسیار خست به خرج میدهیم. به نظر من این مسئله بسیار مهم است که ما وقتی در میان خود به گفتوگوی انتقادی نمیپردازیم چگونه انتظار داریم که وزیر با ما گفتوگو کند. *) 305- گفتگوی عبدی با فعالان سندیکای اتوبوسرانی:عباس عبدی: اگر قرار باشد مشکلات کارگران را امروز در ٣ عنوان خلاصه کنید، به نظر شما مهمترین مشکل آنها چیست؟ آیا بحث دستمزد، قانون کار، امنیت شغلی یا چیز دیگری است؟مددی: تصور من این است تا مادامی که میلیونها کارگر ایرانی که طبق گفته وزیر کار ۱۵ میلیون نفر هستند، نقش وسیعی در صحنههای مختلف اجتماعی، سیاسی و... دارند اما از تشکیلاتی در حد استانداردهای جهانی محروم هستند، مشکلات کارگری ما ادامه خواهد داشت. در حالی که اگر طی ۲٨ سال گذشته آنچه در سازمانهای بزرگ و فراگیر جهان از جمله فدراسیون بینالمللی کار به عنوان استاندارد وجود داشت، بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و نهادینه شده بود، امروز وضعیت ما بسیار بهتر میشد.عبدی: این یکی از مشکلات است. فرض کنیم این تشکیلات وجود داشته باشد. از آن مرحله به بعد تشکیلات شما دنبال چه چیزی خواهد رفت؟مددی: امروز در قانون کار و یکی از بندهای حقوق بشر هم تاکید شده است که کارگران از حداقل درآمد معیشتی برخوردار باشند. در سالهای گذشته به این مسئله جامه عمل پوشانده نشده است. همه ساله نرخی از سوی وزارت کار اعلام میشود که به عنوان حداقل حقوق باید تامینکننده نیازهای خانوادهها باشد اما میدانیم که تامین نمیکند. این مسئله سبب ایجاد مشکلات دیگری در خانوادههای کارگری شده است. به عنوان مثال یکی از پیامدهای کاهش حقوق، اضافهکاری بیشتر کارگران بود که مشکلات روانی متعددی را برای خانوارها پدید آورد.امروز اگر به محلههای حاشیه شهرها که کارگری است نگاه کنیم، تاثیر دستمزد پایین و اضافهکاری و... را میبینیم. این طیف از جمعیت، حداقل حقوق را نیز دریافت نمیکنند.عبدی: البته این انتقاد شما وارد است. اما در قانون موارد دیگری هم وجود دارد که رعایت نمیشود. علت پایین بودن دستمزد را چگونه تحلیل میکنید. آیا کارفرما در حال استثمار کارگر است یا اینکه خیر. البته بسیاری معتقد به این تحلیل هستند که ساخت اقتصادی ما موجب بهرهوری پایین است و این همهچیز را پایین میآورد. از حقوق کارگر تا سود کارخانه و... تحت تاثیر همین مسئله هستند. مثل تفاوت درآمد یک کارخانه مشخص در ایران و سوئیس. به نظر شما کدام یک از این ۲ عامل، مسئله مهمتری تلقی میشود؛ دستمزد پایین یا ساخت اقتصاد و نظام بهرهوری در ایران؟مددی: نظام اقتصادی معیوبی که طی سالیان وجود داشت همواره خطاهای مدیریتی خود در اقتصاد و همچنین حجم عظیمی از ضربات را به قشر دستمزدبگیر و کارگران منتقل کرد؛ چرا که اقشار ضعیف بیشتر ضربه خورده و در معرض توفان حوادث قرار میگیرند. اما در شرایط حاکم یک عده سودجو از شرایط به نفع خود استفاده میکنند. به این علت من نیز معتقدم که شرایط نابسامان اقتصادی ضربه اصلی را به جامعه کارگری میزند و در کنار این امر هم صاحبان صنایع و بنگاههای اقتصادی بهره میبرند. همچنین صاحبان صنایع در مقابل بسیاری از حوادث پیشبینی نشده آنچنان که کارگران متضرر میشوند، با فشار اقتصادی مواجه نشدهاند. به عنوان مثال کسی که در سال ۱٣٨۴ قطعه زمینی را برای احداث یک بنگاه اقتصادی دریافت کرده است امروز سود فراوانی از محل تورم مستغلات و ماشینآلات نصیب او شده است. هرچند که کارگران همان بنگاه اقتصادی به نسبت سال ٨۴ در سطح زندگی بدتری قرار دارند. از این رو به گمان من اگر در یک شرایط نرمال قرار بگیریم و صاحبان صنایع هم در چنین شرایطی قرار گیرند، هم سود بیشتری نصیب صاحبان بنگاه میشود و هم اینکه کارگران سود بیشتری میبرند.عبدی: اینکه امروز هرچه تورم افزایش یابد طبقات ضعیف، فقیرتر میشوند درست، اما طبقات پولدار هم لزوما موافق تورم نیستند. مهمتر اینکه تورم ریشه در سیاستهایی دارد گاهی همان طبقات فقیر از آن سیاست حمایت میکنند ولی نمیدانند که تاثیر منفی دارد، مثل یارانه سوخت. بنابراین اگر فرض تحلیلی شما این باشد که مشکل امروز، استثمار کارگر است، او در قبال کارفرما جبههگیری میکند. اما اگر فرض این باشد که برخی سیاستها موجب پایین آمدن بهرهوری شوند، یقینا کارفرما هم از این سیاستها متضرر میشود. گرچه کارگر بیشتر متضرر خواهد شد. در این صورت ممکن است کارگر و کارفرما هر دو در یک جبهه با این سیاستها مخالفت کنند. اما اکنون باید پرسید که استثمار زمینه فشار بیشتر برکارگر را فراهم میآورد یا توسعه نیافتگی ساخت اقتصادی و تصمیمات غلط. البته در این روند کارگر بیشتر متضرر میشود ولی موضعگیری در این زمینه میتواند سمتگیری مبارزات کارگری در ایران را مشخص کرده و موضع دیگران در قبال فعالیتهای کارگری را نیز مشخص کند.مددی: البته میتوان گفت توسعه نیافتگی اقتصادی تاثیر بسیاری روی متضرر شدن کارگر میگذارد. اگر در شرایط اقتصادی دیگری عمل کنیم شاید شرایط بهتری نیز برای کارگران فراهم شود. به عنوان مثال این مسئله میتواند در رابطه با سیاستهای بانکی تاثیرگذار باشد.عبدی: منظورتان این است که کارفرما هم متضرر میشود؟مددی: بله. اما عمده فشار همواره روی کارگران است. من چون مسائل کارگری را در اولویت خود میدانم بنابراین معتقدم در این شرایط ضربه اقتصادی بر صاحبان بنگاهها چندان زیاد نیست و شاید این افراد چندان از بلبشوی اقتصادی هم ناراضی نباشند. به عنوان مثال تحت عنوان خصوصیسازی و کارآفرینی امتیازاتی اعطا شد که امروز مشخص شده است که به نوعی بر باد دادن منافع بود. در این شرایط کارگران باید فشارهای بیشتری را متحمل شوند. در سالهای اولیه پیروزی انقلاب و دوران جنگ همواره کارگران همچون دیگران تحت فشار اقتصادی قرار داشتند، اما این دوران ویژهای بود. امروز هم بر اساس برنامههایی که بعدا معلوم میشود بیحساب و کتاب بوده، کارگران متضرر میشوند. از این رو به نظر من اگر کارگران در سازمانها و تشکلهای فراگیرتری سازماندهی میشدند توان جلوگیری از بسیاری ضررهای ملی را داشتند.عبدی: در این بحث شکی وجود ندارد. از آنجا که کارگران همواره در شرایط نامناسب اقتصادی زندگی میکنند از این رو کم شدن اندکی از درآمد کارگران هم بسیار سخت خواهد بود. اما سرمایهدار ممکن است تنها کمی از درآمدش کم شود. همچنین در این مسئله که تشکیلات کارگری میتواند جلوی ضرر را بگیرد شکی نیست. اما سوال من ناظر بر امر دیگری بود. مسئله این است که آیا فعالیت و تشکیلات کارگری در درجه اول علیه کارفرما است یا علیه سیاستهای غلط اقتصادی. البته بسیاری این ۲ را یکی میگیرند که اشتباه است چرا که میبینیم بسیاری از صاحبان صنایع هم به این سیستم اقتصادی معترض هستند. از این رو پاسخ به سوال من در واقع جهتگیری کلی تشکیلات کارگری را نشان میدهد. سوال دیگر من این است که به نظر شما وضعیت کارگران در موسسات دولتی بهتر است یا در بخش خصوصی و منشا این تفاوت در چیست؟ به زبان دیگر کارگران دوست دارند در بخش خصوصی شاغل شوند یا در بخش دولتی؟مددی: عمده مشکلات کارگری مثل دستمزد پایین، عدمامنیت شغلی و... در بخش خصوصی بیشتر خود را نشان میدهد. امروز در سازمانهای دولتی ما هم حتی تشکیلات کوچک کارگری وجود ندارد. در دولت فعلی بسیاری از تشکیلات کوچک هم در مقابل دانش قرار گرفتهاند چه رسد به تشکیلات مستقل کارگری. اصولا شوراهای اسلامی کار طی سالهای اخیر پس از اینکه دوره آنها خاتمه یافت، زمینه تشکیل مجدد آن مهیا نشد. اکنون در این شرایط در ادارات کار هم هیات ۷ نفره حضور دارند که نمایندگان کارگران در این هیاتها از کارگران بازنشسته بوده و محافظهکار هستند. از این رو به نظر میرسد بهطور عمومی در جاهایی که دولت حاکم است عموما حداقلهای قانون کار رعایت میشود. اما در بنگاههای خصوصی این وضعیت مناسب نیست. البته در برخی بنگاهها هم وضعیت به شکلی است که بسیاری از دستمزدبگیران دوست دارند چنین وضعیتی داشته باشند.عبدی: شما فکر نمیکنید از آنجا که این بنگاه یک بنگاه مدرن اقتصادی است طبیعتا باید عملکرد و دیدگاهی مدرن نیز داشته باشد که به نفع کارگر است؟مددی: ممکن است. اما عموما به دلیل تعهداتی که در دولتها وجود دارد، کارگران از استخدام در شرکتهای دولتی بیشتر استقبال میکنند. امنیت شغلی کارگران نیز در موسسات دولتی بهتر است. در بسیاری موارد وقتی قرار است شرکتها و موسسات دولتی واگذار شود نگرانیهای کارگران آغاز میشود. طبق مطالعات سازمان بینالمللی کار در برخی کشورها خصوصیسازی منجر به بهتر شدن وضعیت کارگران شده است و در بسیاری از کشورها خصوصیسازی منجر به بدتر شدن شرایط شد، از جمله در ایران که به دلیل وضعیت بد اقتصادی این مسئله پررنگتر شده است.عبدی: با این حساب برداشت شما نسبت به خصوصیسازی چیست؟ آیا اصولا مخالف این امر هستید یا مصداقا مخالف هستید. از این رو میتوان پرسید موضع شما در قبال خصوصیسازی در حال و آینده چیست؟مددی: در ۱۵۰ سال گذشته مسائلی از جمله بیمه، مرخصی سالانه و... در رابطه با حقوق کارگران مطرح شده است اما اگر طبق قانون خصوصیسازی بخواهیم به عقب برگشت کنیم و بسیاری از حقوق اساسی بشر را نادیده بگیریم نمیتوان از این امر استقبال کرد. اما اگر غیر از این باشد هر انسانی از این امر استقبال میکند. به عنوان مثال در شرکت واحد اتوبوسرانی به بهانه یک اعتصاب، خصوصیسازی صورت گرفت. اما بسیاری از افرادی که به عنوان مدیر بخش خصوصی حضور یافتند از کارکنان سابق و بازنشسته دستگاههای خاص هستند. از دیگرسو رانندگان هم همچنان بلاتکلیفند و اتوبوسهای خصوصی شده هم بهرهوری لازم را ندارند. یعنی همچنان مسافران به صورت ایستاده و سرپا توسط اتوبوسها جابهجا میشوند، بهداشت اتوبوسها تغییری نکرده و بسیاری از مسائل دیگر. در این شرایط هر عقل سلیمی معتقد است که وضعیت سابق بهتر بود چرا که فقط یک بلیت ۲۰ تومانی اخذ میشد. اما اکنون کرایه چند برابر اخذ میشود ولی شرایط همان است که بود. از سوی دیگر مقام قضایی و مقامهای راهنمایی و رانندگی اعلام میکنند راننده اتوبوس حق گرفتن بلیت از مسافر را ندارد. اما از آن طرف به راننده میگویند اگر فلان مقدار بلیت نیاوری...عبدی: یعنی میتوان گفت خصوصیسازی وقتی به ایران میآید، به سرنوشت فاجعهباری دچار میشود. تا جایی که بسیاری از افرادی که مدافع خصوصیسازی هستند این نوع خصوصیسازی را قبول ندارند. اما اگر اکنون شما بخواهید طبق کنوانسیون حقوق کارگران به موارد نقض حقوق آنان اشاره کنید به کدام یک از موارد اشاره خواهید کرد؟مددی: تعدادی مقاولهنامه بینالمللی تحت عنوان «حقوق بنیادین کار» وجود دارد که از جمله آن میتوان به ممنوعیت کار کودک، عدمکار سخت زن، عدمتبعیض به علت فکر و اندیشه و... اشاره کرد. در این مقاولهنامهها ۲ ماده وجود دارد که صریحا به عدمدخالت کارفرما، دولت و پلیس در تشکیل تشکیلات کارگری تاکید میکند. در سال ۱٣٨۴ که کارشناسان سازمان بینالمللی کار به ایران مسافرت کردند پیشنویس مقدماتی آزادی تاسیس تشکیلات کارگری به امضای مسوولان وقت وزارت کار درآمد و در ماده ۱۰۴ برنامه چهارم توسعه تصریح شد و قرار بود به اجرا درآید. اما این مسئله تا امروز تحقق نیافته است. در حالی که آزادی تاسیس چنین تشکیلاتی در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است و کارگران میتوانند به تاسیس تشکیلات صنفی بپردازند اما تاکنون از این حق محروم بودهاند. این حق در قانون کار مورد تاکید قرار نگرفت، از این رو این قانون ناقض اصل ۲۶ قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است. از سوی دیگر کارگران در مجلس هیچ نمایندهای ندارند. از سویی طرفداران خصوصیسازی در ایران در رابطه با حقوق کارگران سکوت میکنند. اگر قرار است ما مدافع خصوصیسازی باشیم از آن طرف باید با اصل رعایت حقوق جمعی نیز موافق باشیم.عباس عبدی: اما بر اساس همین قانون هم کارفرما معتقد است در ایران اخراج کارگر خیلی سخت است. آنها میگویند این مسئله موجب میشود کارگر آنطور که باید و شاید کار نکند. نظر شما در این رابطه چیست؟مددی: به هر حال بنگاههای اقتصادی به تغییر در شیوه تولید روی میآورند از این رو لازم است در این رابطه فرآیند متصلب اقتصادی جامعه را نیز در نظر گرفت. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که خانوادههای کارگران به حال خود رها شوند. به عنوان مثال در راستای خصوصیسازی، مالک جدید پول خرید یک دستگاه اتومبیل «پراید» را به کارگر داده و او را اخراج میکند و میگوید برو مسافرکشی کن. آن زمینی هم که این فرد به واسطه تملک کارخانه از آن خود کرده است، اکنون دیگر بسیار گرانقیمت شده و او به ثروت نجومی دست یافته است. این در حالی است که ثروت عمومی باید در خدمت عموم جامعه باشد. اما متاسفانه در کشور ما کارگران به همراه دیگر مزدبگیران نیروی کار خود را میفروشند و در این فرآیند متضرر میشوند. اگر قرار است بنگاههای اقتصادی تغییر تولید یا تغییر کاربری بدهند، نباید تلخی آن برای کارگران و خانوادههای آنها باشد.عبدی: در جوامعی مثل آمریکا تعداد بیکاران کم هستند و اغلب نیز تحت پوشش بیمهای قرار دارند اما در ایران درصد بیکاری زیاد است و حجم بالایی از این بیکاران هم افرادی هستند که تازه میخواهند به عنوان نیروی کار جدید وارد بازار کار شوند. شما فکر میکنید یک سندیکای کارگری برای این افراد چه کاری میتوانند انجام دهند. چرا که همواره بین کسانی که کار و شغل دارند با کسانی که بیکار هستند، رقابتی نیز وجود دارد؟مددی: در ایران حرکت جدیدی ظهور یافته است که میتوان نام آن را جنبش کاریابان دانست. آثار و نتایج این جنبش نیز به شکلهای مختلف در جامعه خود را نشان میدهد تصور من این است که اگر سندیکاها سازوکارهای مناسبی داشته باشند میتوانند تاثیر لازم را بر صاحبان قدرت جهت یافتن راهحل مشکلات جامعه بگذارند، به عنوان مثال اگر برخی روشها کمکی به حل بیکاری نمیکند اتحادیههای کارگری میتوانند فشار بیاورند تا این روند ادامه نیابد. به عنوان مثال میلیونها تن کالا از چین وارد کشور میشود. اگر جلوی ورود این کالاها گرفته شود یقینا تا حدی به تقویت تولید و کاریابی کمک خواهد کرد.عبدی: به نظر شما اگر بخواهیم جنس چینی را در ایران تولید کنیم آیا کارفرما میتواند حقوقی بر مبنای حقوق چین پرداخت کند؟ این کالاها حتی گاهی که حجیماند، اما ارزان نیز هستند. به نظر شما علت گران تمام شدن قیمت تمام شده کالا در ایران سطح دستمزد است یا پایین بودن سطح بهرهوری یا تکنولوژی پایین؟مددی: تاثیر عامل دستمزد را در قیمت تمام شده کالا اقتصاددانان تعیین میکنند که رقم پایینی است. امروز بسیاری از بنگاههای اقتصادی ما از نبود بازار فروش ناراضی هستند و این به معنای آن است که قشر کارگری ما قدرت لازم را برای خرید ندارد. این بخش هرچند که مربوط به مشکلات کارگری است اما این فقر عمومی چه منشأیی دارد. به این سوال نیز باید پاسخ داد.رضوی: در ایران نظارت در معنای دقیق کلمه و سیاستهایی که دولت اعمال میکند وجود ندارد. همچون فردی که در یک مدرسه درس میخواند اما کارنامهای اخذ نمیکند. از سوی دیگر اکنون در تمام دنیا این بحث را پذیرفتهاند که یک تشکیلات مستقل کارگری که بدون دخالت دولت شکل گرفته باشد، میتواند به کارفرما نیز کمک کند. به نظر من نبود تشکیلات مستقل نتیجه چنین وضعی است که امروز دچار آن هستیم.عبدی: شکی نیست که امروز کارفرما نیز باید متوجه شده باشد که در نبود تشکیلات مستقل کارگری متضرر میشود چون این تشکیلات به دنبال تحقق خواستهها و برنامههایی است که سطح بهرهوری را بالا خواهد برد.رضوی: بله. در صورت تحقق این امر و حضور تشکیلات فراگیر و مستقل، کارگر با آگاهی کار میکند. اما اکنون مشاهده میکنیم که در بنگاهها و موسسات دولتی ما کارگر معتقد است همین که سر صبح به محل کار خود آمده، خود به خود وظیفهای که برایش متصور بوده است را انجام داده است.عبدی: بله. اما اگر چین و ایران را با هم به این صورت مقایسه کنیم دچار تناقض میشویم. چینیها درآمد بسیار بالایی ندارند...مددی: شما ببینید که سطح رفاه چین در ۱۰ سال گذشته چقدر بالا آمده است. ما هیچکدام از آن رفاه برخوردار نیستیم و همچنین کار هم نداریم. چین اکنون سالانه رشدی معادل ۱۰ درصد دارد. اما در ایران وضعیت چگونه است؟ به نظر من آن فرآیند ملی که سبب رشد ۱۰ درصدی چین میشود، در ایران وجود ندارد.عبدی: سوال من در رابطه با اینکه مشکل ما در کجاست نیز ناظر بر همین بحث بود؛ یعنی بیگانگی کارگر با سیستم اقتصادی. البته ممکن است برخی کارگران وضع بهتری به نسبت چین داشته باشند اما آن حس را که کارگر چینی دارد، کارگر ایرانی ندارد. سرمایهداری هم که حتی سود میبرد، فاقد چنین حسی است و...ابراهیممددی: بله. کارگر چینی بهطور آگاهانه به دستمزد پایین راضی است. چرا؟ چون قصد فتح بازار جهانی را دارد. اگر در ایران هم چنین حسی ایجاد شود یقینا مردم ایران و کارگران ما برای تحقق آن مایه خواهند گذاشت. سابقه چنین امری هم وجود دارد، مثل ٨ سال جنگ با عراق. اما اکنون به دلیل برخی برنامه و سیاستهای لرزان فاقد چنین حسی هستند.
306- چند خبر کارگری :
اعتصاب 300 کارگر شرکت "کاشی رویال" سمنان
اعتصاب بیش از 300 کارگر شرکت" کاشی رویال" در استان سمنان که از روز یکشنبه 15 اردیبهشت ماه آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد.
کارگران شرکت" کاشی رویال" که 3 ماه حقوق و برخی مزایای معوقه خود را دریافت نکرده اند، علیرغم وعده های کارفرمایان، بر ادامه اعتصاب تا دستیابی به خواستهایشان تاکید دارند.
تجمع کارگران کارخانه"یخچالسازی" در مقابل استانداری لرستان :
بیش از 150 کارگر کارخانه "یخچالسازی" لرستان امروز دوشنبه 16 اردیبهشت ماه، در مقابل استانداری این استان تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
کارگران شرکت کننده در این تجمع، ضمن بستن خیابان منتهی به استانداری لرستان، با سردادن شعارهایی خواستار بازگشت به کار و پرداخت مطالبات معوقه خود شدند.
لازم به ذکر است که به دنبال واگذاری کارخانه "یخچالسازی" لرستان به بخش خصوصی، بسیاری از کارگران این واحد اخراج شده اند.
آزادی یکی از کارگران بازداشت شده مراسم روز جهانی کارگر در عسلویه:
"سعید حضرتی" یكی از 3 کارگر بازداشت شده مراسم روز جهانی کارگر در منطقه"عسلویه"، آزاد شد.
در حال حاضر "جوانمیر مرادی" و "طه آزادی" که عصر روز پنجشنبه اول ماه مه روز جهانی کارگر از سوی ماموران جمهوری اسلامی دستگیر شدند، همچنان در بازداشت به سر می برند و تحت بازجویی قرار دارند.
307- ممنوع الملاقات بودن دستگيرشدگان روز جهانی کارگر:
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 16 اردیبهشت 87 :هنوز به کارگرانی که در جريان برگزاری مراسم اول ماه مه در عسلويه بوشهر بازداشت شدهاند، اجازه ملاقات با خانوادههايشان را ندادهاند. اتحاديه کارگران آزاد ايران اعلام کرد: مسوولان قضايی و انتظامي، هنوز به کارگرانی که در جريان برگزاری مراسم اول ماه مه در عسلويه بوشهر بازداشت شدهاند، اجازه ملاقات با خانوادههايشان را ندادهاند. جعفر عظيم زاده، رييس اتحاديه آزاد کارگران ايران گفت: خويشان و بستگان اين سه کارگر که دست کم از روز گذشته تاکنون در بوشهر هستند، تنها توانستند با قاضی پرونده ديدار کنند. پيشتر اين اتحاديه اعلام کرده بود که در جريان برگزاری مراسم اول ماه مه سه تن از اعضای اين اتحاديه در منطقه عسلويه بوشهر توسط عوامل انتظامی دستگير شدند. به گفته عظيم زاده، قاضی پرونده به خانوادههای کارگران بازداشت شده گفته است که برای ديدار عزيران خود تا زمان برگزاری دادگاه صبر کنند.
308- تجمع کارگران مقابل استانداری لرستان :
به گزارش سایت آفتاب در تاریخ 16 اردیبهشت 87 :يک منبع آگاه از تجمع کارگران يخچالسازی لرستان در برابر استانداری اين شهر خبر داد. با واگذاری اين کارخانه به بخش خصوصی بسياری از کارگران اخراج شدهاند، اين در حالی است که صبح امروز کارگران اين کارخانه که بيش از 150 نفر بودند با سردادن شعارهايی خواستار بازگشت به کار خود و پرداخت مطالبات معوقه بودند. بنا به اين گزارش کارگران دست نوشتههايی حمل ميکردند که روی آنها نوشته شده بود:, ای کاش ما هم مردم عراق و لبنان بوديم تا خانواده دولت محسوب شويم,. گفتنی است کارگران با بستن خيابانهای منتهی به استانداری لرستان شعارهای ,مسئولين بيغيرت گرسنهايم گرسنه, سر دادند. در عين حالتا زمان انتشار اين خبر نيروی انتظامی خرمآباد در محل حاضر شده است اما مداخلهای در اين رابطه نداشته است. با اين حال پيگيريهای خبرنگار آفتاب برای دريافت اطلاعات موثق از مسئولان استانی منجر به نتيجه نشد. روابط عمومی استانداری لرستان طی تماس تلفنی خبرنگار آفتاب، با رد نکردن اين موضوع به اظهار اين نکته که من جلوی درب استانداری نرفتهام بسنده کرد. آريانپور مسئول روابط عمومی استانداری لرستان در ادامه گفت: ,چرا تا به حال اخبار شهر ما را منعکس نکردهايد. الان هم دليلی ندارد از اين اخبار اطلاع داشته باشيد.
309- اعتصاب و تحصن دانشجويان دانشگاه بيرجند :
به گزارش سایت خبرنامه اميرکبيردر تاریخ 16 اردیبهشت 87:"دانشجويان دانشگاه بيرجند از دو روز قبل و در اعتراض به مشکلات رفاهی و نبود امکانات آموزشی و صنفی اقدام به تحصن کردند تا بدين ترتيب مراتب اعتراض خود را به مسوولان مرکز نشين اعلام نمايند". اين بخشی از اظهارات يکی از دانشجويانی است که دراين تحصن حضور داشته است. اين دانشجو می افزايد: "ما به نحوه اداره دانشگاه نيز اعتراض داريم. از نظر ما نحوه اداره اين دانشگاه مطلوب نيست و خارج از استانداردهای آموزشی است". اعتراض دانشگاه بيرجند اما در زمانی رخ می دهد که پيش از آن و در طول هفته ی گذشته ديگر دانشگاه های کشور هم شاهد اعتراض های فراوانی بوده است. علاوه بر دانشگاه سهند تبريز که در پی اقدام يکی از مسوولين دانشگاه در بی حرمتی به يک دختر دانشجو زمينه های اعتراض دانشجويان فراهم شد، در دانشگاههای ديگر از جمله بابل، زاهدان، شيراز، علامه و چند دانشگاه ديگر نيز دانشجويان اقدام به برگزاری تحصن های اعتراضی کردند. اينک دانشجويان دانشگاه بيرجند هم در اعتراض به مشکلات صنفی از قبيل شلوغی خوابگاه ها، کيفيت نا مطلوب غذای سلف سرويس و کمبود امکانات رفاهی اقدام به برگزاری اين تجمع اعتراضی کرده اند. اما در کنار اين مساله و به گفته يکی از دانشجويان حاضر در تجمع: "هدف ديگر ما در اين تجمع اعتراض به آغاز شديد و گسترده برنامه اسلامی سازی دانشگاه ها و همچنين اعلام همبستگی با دانشجويان معترض ديگر دانشگاه های کشور است که در دو هفته گذشته در اعتراض به سر می بردند". تجمع دانشگاه بيرجند ابتدا به دعوت شورای صنفی اين دانشگاه برگزار شد و بيش از هزار نفر از دانشجويان در آن حضور يافتند؛ اما در ادامه با تشکيل شورای متحصنين وارد فاز ديگری شد و از يک تجمع زود گذر فراتر رفت. اين تجمع که از صبح روز شنبه ۱۴ ارديبهشت آغاز شده، هم اکنون با اعتصاب غذای خشک ۳۰ نفر از دانشجويان ادامه دارد. به گفته يکی از دانشجويان، وضعيت جسمانی چند تن از اعتصاب کننده ها هم بسيار وخيم است. اين در حالی است که شورای متحصنين پايان تحصن خود را منوط به حضور شخص وزير علوم در دانشگاه کرده است. رئيس دانشگاه بيرجند به همراه هيات رئيسه دانشگاه در اين تجمع حاضر شدند ولی از آنجا که خواسته ی دانشجويان حضور شخص وزير علوم است تحصن همچنان ادامه دارد. يکی از فعالين دانشجويی دانشگاه بيرجند می گويد: "نيروهای امنيتی خارج از دانشگاه از جمله بسيج و وزارت اطلاعات که همواره توسط حراست در جريان امور قرار می گيرند و اعضای آنها به دعوت حراست به راحتی وارد دانشگاه می شوند فشارهای بسياری به برخی از متحصنين و شورای متحصنين وارد آورده اند ولی دانشجويان برای رسيدن به خواسته های به حق خود، يعنی بهبود وضعيت صنفی-رفاهی همچنان به تحصن خود ادامه خواهند داد". نيروهای امنيتی و لباس شخصی در طول چند روز گذشته در ساعت های مختلف اقدام به فيلمبرداری از تحصن دانشجويان کرده اند.
*)310- توسل رييس بانک مرکزی به "بخش خصوصی" برای حذب حمايت از بسته سياستی و نظارتی اين بانک :
به گزارش روزنامه "سياست روز" در تاریخ 16 اردیبهشت 87؛ که ديدگاههای آن به دولت احمدی نژاد نزديک است و آشکارا حامی گسترش نفوذ نظاميان و پاسداران در قدرت دولتی است, جلسه شنبه شب مظاهری رييس بانک مرکزی با گروهی از اعضای "اتاق بازرگانى و صنايع و معادن ايران" را گامی در جهت مقابله با مخالفان اين بسته در درون دولت توصيف کرد. اين روزنامه با اشاره به اعلام محالفت صريح وزير کار با بسته سياستی و نظارتی بانک مرکزی در سرمقاله خود با عنوان "اتحاد بانك و بخش خصوصى" نوشت:"ديدار ديروز طهماسب مظاهرى با صاحبان صنعت و تجارت ايران در قالب نهاد غير دولتى و قدرتمند اتاق بازرگانى و صنايع و معادن ايران احتمالا مى تواند به اين معنى باشد كه آقاى رئيس براى پيشبرد اهداف و برنامه هاى انضباطى خويش به بخش خصوصى و توان آن متوسل شده و قصد دارد از زبان اتاق با كسانى كه بسته سياستى و نظارتى را عامل ايجاد ركود اقتصادى مى دانند، مقابله كند." "سياست روز" اين رويکرد مظاهری را نشانه ناتوانی وی در کسب همراهی اعضای کابينه دانست و نوشت: "در حقيقت پس از آن كه رئيس بانك مركزى نتوانست كابينه را براى اجراى اين بسته با خود همراه سازد، اكنون دست به دامان اتاق و بخش خصوصى شده تا آنان گواهى دهند كه اين سياست ها نه فقط منجر به ركود نخواهد شد بلكه اصولا براى ايجاد رونق اقتصادى وجود و اعمال انضباط در رفتار اقتصادى ضرورى است." 16ارديبهشت:کارگران نيشکر هفت تپه بار ديگر اعتصاب کردند
311- گزارش: ابوالفضل عابدينی مسئول واحد کارگری فعالان حقوق بشر در ايران :بر اساس گزارشات رسيده صبح امروز دوشنبه 16/2/87 بيش از 2000 نفراز کارگران شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه در اعتراض به عدم تحقق خواسته ها مطالبات وعده داده شده از سوی مديران شرکت جلوی درب مديرعامل کارخانه تجمع کردند. طبق گفته برخی از فعالان کارگری دراين شرکت، واردات بی رويه شکر، پرونده قضايی اعتصابات کارگری هفت تپه، عدم پرداخت حقوق سه ماهه گذشته، عدم توجه به مسايل رفاهی کارگران و عدم توجه به آينده صنايع شکر در خوزستان از عمده ترين مسايل مورد اعتراض کارگران هفت تپه می باشد. اين اعتصاب در شرايطی آغازشده است که پنج فعال کارگری و يک روزنامه نگار طی روزهای گذشته به اتهام تحريک کارگاران هفت تپه به اعتصاب و تبليغ عليه نظام به دادگاه انقلاب دزفول احضار شده اند. گفته می شود طی روز های آينده قرار است، کارگران ساير بخش های نيشکر هفت تپه نيز در اين تجمع شرکت کنند.
*) 312- ديوان عدالت اداری مصوبه افزايش پلكانى معكوس حقوق كاركنان دولت را باطل اعلام کرد :
به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 16 اردیبهشت 87؛ ديوان عدالت ادارى مصوبه دولت براى افزايش پلكانى معكوس حقوق كاركنان دولت را باطل اعلام كرد و بر افزايش حقوق كاركنان شاغل و بازنشسته به نسبت يكسان و متناسب با نرخ تورم تاكيد كرد. به گزارش خبرنگار اجتماعى فارس، سال گذشته موسيالرضا ثروتي، عضو كميسيون اجتماعى مجلس نسبت به مصوبه دولت براى افزايش پلكانى معكوس حقوق كاركنان دولت در سال 86 شكايت كرد كه ديوان عدالت ادارى پس از بررسيهاى لازم طى روزهاى اخير اين مصوبه را باطل اعلام كرده است. متن حكم ديوان عدالت ادارى به شرح زير است: 1_ ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگى جمهورى اسلامى ايران مصوب 1383 دولت را موظف كرده است حقوق كليه كاركنان اعم از شاغل و بازنشسته را در طى برنامه چهارم و در ابتداى هر سال براى تمامى رشتههاى شغلي، متناسب با نرخ تورم افزايش دهد. 2_ طبق بند (ك) تبصره 19 قانون بودجه سال 1386 كل كشور دولت موظف است در سال 1386 در اجراى ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ايران نسبت به افزايش ضريب حقوق كاركنان و بازنشستگان با استفاده از منابع موجود در رديفهاى پيشبينى شده براى هر دستگاه اقدام كند. وليكن متأسفانه بر اساس تصويبنامه شماره 11008/ت 37150 هـ مورخ 28/1/1386 ضريب جدول حقوق كاركنان و بازنشستگان 5درصد افزايش يافته است. و اين در حالى است كه نرخ تورم اعلام شده توسط مراجع ذيصلاح بيش از ضريب فوق الذكر است. با عنايت به شرح فوق تصويبنامه مورد شكايت خصوصاً بندهاى يك، 2 و 6 آن مغاير با ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه و بند (ك) تبصره 19 قانون بودجه سال 1386 است و ابطال مصوبه مذكور را دارد. مديركل دفتر امور حقوقى دولت در پاسخ به شكايت مذكور طى نامه شماره 108761/1996 مورخ 22/8/1386 اعلام داشته است، 1_ مطابق ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه، تكليف دولت، افزايش حقوق كاركنان و بازنشستگان ,متناسب, با نرخ تورم است، افزايش متناسب با نرخ تورم متفاوت از افزايش معادل نرخ تورم است و وجود احكام و موازين قانونى ديگر در اين زمينه از جمله موارد زير رعايت قانون در تصويب بندهاى يك و 2 مصوبه ياد شده را تأييد ميكند. 1- الف) قانونگذار هر گاه نظر به افزايش حقوق به ميزان نرخ تورم داشته، با عبارات متفاوت و به صورت صريح اين مطلب را بيان داشته است كه آخرين مورد آن ماده 125 قانون مديريت خدمات كشورى است كه پس از تعيين ضرايب حقوق به ميزان ريال مقرر ميدارد، ,... و در سالهاى بعد حداقل به اندازه نرخ تورم كه همه ساله از سوى بانك مركزى اعلام ميشود، افزايش مييابد., همچنين در ماده 3 قانون برنامه سوم توسعه كه متضمن حكمى مشابه ماده 150 قانون برنامه چهارم بود، بلافاصله پس از عبارت ,متناسب با نرخ تورم, عبارت ,و حداقل مساوى با آن, درج شده بود در حالى كه عبارت اخير در ماده 150 قانون برنامه چهارم نيامده است. بديهى است اگر عبارت ,متناسب با نرخ تورم, دلالت بر افزايش ,به ميزان نرخ تورم, داشت، نيازى به درج عبارت ,و حداقل مساوى با آن, نبود. خصوصاً كه ادامه عبارت و متن ماده 30 برنامه سوم در خصوص مطابقت افزايش با نرخ تورم و تامين مابهالتفاوت در فرض ,افزايش كمتر از نرخ تورم, در ماده 150 درج نشده است. ب) مصوبه مورد اعتراض از مصاديق مصوبه داراى بار مالى است و به صراحت بند (ز) تبصره 20 قانون بودجه صدور اين قبيل مصوبات منوط به آن است كه بار مالى آن قبلا تامين شده باشد در غير اين صورت عمل دستگاه اجرايى در حكم تعهد زايد بر اعتبار بودجه است. بر همين مبنا نيز بوده است كه در بند (ك) تبصره 19 قانون بودجه 1386 كه در آن به اجراى ماده 150 قانون برنامه چهارم تصريح شده، تكليف دولت به افزايش ضريب حقوق كاركنان و بازنشستگان به طور مطلق نيامده بلكه مقيد به عبارت ,با استفاده از منابع موجود در رديفهاى پيشبينى شده براى هر دستگاه, شده است. ج) نكته قابل توجه اينكه دولت در بند (6) مصوبه مورد اعتراض علاوه بر افزايش موضوع بندهاى يك و 2 تصويبنامه، پرداخت فوقالعادهاى را نيز به كاركنان دولت و بازنشستگان پيشبينى كرده است. 2- بند 6 مصوبه مورد اعتراض بر اساس اختيار قانونى دولت موضوع ماده 6 قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت به تصويب رسيده و به موجب آن پرداخت فوقالعاده به كاركنان دولت پيشبينى شده است. طبيعى است در چارچوب اين ماده، هيئت وزيران هم حق تصويب اصل فوقالعاده را دارد و هم در جزئيات و ميزان آن اختيار تصميمگيرى دارد. بنا به مراتب تقاضاى رد شكايت را دارد. هيئت عمومى ديوان عدالت ادارى با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسى و انجام مشاوره با اكثريت آراء به شرح آتى مبادرت به صدور رأى ميكند., رأى هيئت عمومى ,الف- به صراحت ماده 150 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى اران دولت موظف شده است كه حقوق كليه كاركنان و بازنشستگان دولت را طى برنامه چهارم و در ابتداى هر سال براى تمامى رشتههاى شغلى متناسب با نرخ تورم افزايش دهد. نظر به اينكه معنى و مفهوم واژه (متناسب) چه در لفظ و چه در اصطلاح مبين وجود تساوى و تناسب بين دو يا چند نسبت معين و مشخص است و حكم قانونگذار در باب ضرورت افزايش حقوق كليه كاركنان و بازنشستگان متناسب با نرخ تورم نيز مفيد لزوم رعايت تناسب بين افزايش تورم و افزايش حقوق كاركنان شاغل و بازنشسته به نسبت يكسان است. بنابراين بندهاى يك و 2 تصويب نامه شماره 11008/ت 37150 هـ مورخ 28/1/1386 هيات وزيران در خصوص افزايش ضريب جدول حقوق موضوع ماده 33 قانون استخدام كشورى از واحد 432 به 454 و همچنين افزايش 5 درصد به حقوق بازنشستگى و وظيفه اشخاص مذكور در بند 2 مصوبه به لحاظ عدم تناسب آن با نرخ تورم اعلام شده از طرف بانك مركزى در سال 1386 به ميزان 7/13 درصد و عدم تساوى نسبت افزايش حقوق كاركنان شاغل با حقوق بازنشستگان خلاف هدف و حكم مقنن تشخيص داده ميشود. ب- حكم مقرر در ماده 6 قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت مصوب شهريور ماه 1370 متضمن تفويض اختيار وضع فوقالعادههاى خاص به هيات دولت به منظور تطبيق وضع كاركنان دستگاههاى مشمول مقررات خاص و جذب و نگهدارى نيروى مناسب براى مشاغل تخصصى و مديريت است. بنابراين بند 6 مصوبه مورد اعتراض كه در جهت ايجاد تعادل نسب در ميزان حقوق و مزاياى مطلق كاركنان دستگاههاى اجرائى متضمن وضع و برقرارى فوقالعاده تحت عنوان فوقالعاده تعديل است. انطباقى با مدلول ماده 6 قانون فوقالذكر و اهداف مقنن به شرح آن ماده ندارد. بنا به جهات فوقالذكر بندهاى يك و 2و 6 مصوبه مورد اعتراض مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران و ماده يك و بند يك ماده 19 و ماده 42 قانون ديوان عدالت ادارى مصوب سال 1385 ابطال ميشود., 313- جوانمیر مرادی و طه آزادی را به اداره اطلاعات بوشهر منتقل کردند:
شش روز پس از بازداشت جوانمیر مرادی و طه آزادی هنوز به خانواده های آنان در مورد اتهاماتشان پاسخی نداده اند
شش روز از بازداشت جوانمیر مرادی و طه آزادی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران میگذرد. جوانمیر مرادی و طه آزادی به دنبال اقدام برای برگزاری مراسم اول ماه مه در عسلویه که از سوی اتحادیه آزاد کارگران ایران فراخوان شده بود بازداشت شده و در این مدت در اختیار اداره اطلاعات عسلویه بودند و تا کنون علیرغم پیگیریهای مکرر خانواده آنان، هیچگونه پاسخی از سوی مقامات قضایی عسلویه در باره اتهامات جوانمیر و طه به آنان داده نشده است.
بر اساس خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران از لحظه بازداشت جوانمیر و طه، دستهای آنان را از پشت دسبند زده و تا کنون این دستبندها را باز نکرده اند.
بنا به گفته فوزیه خالصی همسر جوانمیر مرادی، به جوانمیر اجازه استفاده از عینک داده نشده و همین امر باعث شده تا سلامتی چشمان وی در معرض آسیبهای جدی قرار بگیرد بطوریکه چشمان وی بشدت قرمز و دچار ورم شده است. همچنین در مدت شش روز گذشته از دادن داروهای درمانی جوانمیر نیز که باید روزانه از آنها استفاده کند خودداری کرده اند.
بنا بر آخرین اخبار دریافتی امروز ساعت 16 بعد از ظهر جوانمیر مرادی و طه آزادی را از اداره اطلاعات عسلویه به اداره اطلاعات بوشهر منتقل کردند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران شدیدا نگران وضعیت جوانمیر مرادی و طه آزادی است و قوه قضایی دولت جمهوری اسلامی را مسئول سلامتی روحی و جسمی جوانمیر مرادی و طه آزادی میداند و از تمامی سازمانهای کارگری و نهادهای حقوق بشری می خواهد تا هر چه فوری تر مراتب اعتراض شدید خود را در باره وضعیت جوانمیر مرادی و طه آزادی به دولت جمهوری اسلامی ایران ابراز دارند.
جوانمیر مرادی و طه آزادی همچون شیث امانی و سایر بازداشت شدگان مراسم های اول ماه مه در ایران هیچ جرمی جز برگزاری مراسم روز جهانی کارگر مرتکب نشده اند و باید فورا و بی قید و شرط آزاد گردند.
رونوشت به آی تی یو سی
اتحادیه آزاد کارگران ایران 17/2/1387
http://www.ettehade.net/
k.ekhraji@gmail.com
*) 314- نماينده مجلس:آمار دولتی کاهش بيکاری "جای تامل" دارد، روسای کارخانه ها به جای توليد سرمايه های خود را به بخش مسکن انتقال می دهند:
به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 16 اردیبهشت 87 ؛ "غلامرضا مصباحيمقدم" نماينده مجلس هفتم که در عين حال برای مجلس هشتم هم "انتخاب" شده است در سخنانی در "ميزگرد اقتصاد تشكلهاى دانشجويى" آمارهای مربوط به کاهش بيکاری که از سوی دولت ارائه می شود را زير سوال برد و در پاسخ به اين پرسش که "آيا ايجاد اشتغال كه دولت از آن به عنوان هدف افزايش نقدينگى ياد ميكرد تحقق يافته است يا خير؟" گفت:"گزارشهاى دولت ميگويد كه آمار بيكارى به 10 درصد كاهش يافته است اما به اعتقاد بنده اين آمارهاى ارائه شده نيز جاى تأمل دارد." مصباحى مقدم افزود: "برخى از پولهاى طرحهاى زودبازده به سمت خريد مسكن رفته است چرا كه اگر قرار بود افرادى كه از اين تسهيلات استفاده ميكنند به طرحهاى زودبازده پايبند بمانند نميتوانستند اين درآمدهاى شيرين را بهدست آورند، لذا اين كار نيز خود موجب تشديد تورم شده است." به گزارش فارس وى همچنين گفت: متأسفانه رؤساى كارخانهها در شرايط كنونى به جاى آنكه به افزايش توليد بيانديشند به انتقال سرمايههاى خود به بخش مسكن اقدام ميكنند لذا با شرايط تورمى شرايط افزايش عرضه و ايجاد اشتغال نيست بلكه شرايطى است كه ناگزير منابع به سمت واسطهگرى منحرف ميشود.
- کمبود آب آشاميدنی در 120 شهر و6 هزار روستای کشور: 315(*
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 17 اردیبهشت 87؛عضو كميسيون كشاورزى مجلس تصريح كرد: در حالى كه سال گذشته 21 ميليارد متر مكعب آب سطحى داشتيم، امسال بيش از 14 ميليارد متر مكعب آب نداريم، به نحوى كه كارشناسان برآورد كردهاند 120 شهر و 6 هزار روستا امسال با كمبود آب آشاميدنى مواجه مى شوند. راهب در گفتوگو با ايسنا، با اشاره به خشكسالى سال جارى اظهـار كرد: سال گذشته برفى كه در زمستان باريد در اثر گرماى فروردين ماه آب شد و از بين رفت و به نظر ميرسد كه كاهش شديد آب در محصولات باغى و زراعى و حتى آب آشاميدنى تاثير خود را بگذارد. وى از تشكيل ستاد بحران در استانهاى شمالى كشور خبر داد و اظهار كرد: در حال حاضر ستاد بحران توسط استانداران شهـرهاى شمالى تشكيل شده و در حال پيشبينى راهكارها و تمهيدات پيشگيرانه است. راهب تشكيل ستاد بحران را دستور رئيس جمهور در سراسر كشور عنوان كرد و گفت: در گيلان و مازندران به خاطر شاليكاري، اين ستاد زودتر تشكيل شده و هم اكنون در حال تنظيم آب و استخرهاى ذخيره آب است.
*) 316- قيمت شکر با جلسه شبانه دلالان افزايش يافت:
به تاریخ سایت دسترنج در تاریخ 17 اردیبهشت 87 ؛ طي نشست پنج شنبه شب هفته گذشته 10 نفر از دلالان و واردکنندگان شکر خام که براي تباني در احتکار اين محصول برگزار شده بود، قيمت هرکيلو شکر از روز شنبه 50 تومان افزايش يافت.يک مقام مطلع در يکي از بزرگترين واحدهاي توليد شکر که وابسته به وزارت جهاد و کشاورزي نيز ميباشد درگفتوگو با برنا، با اشاره به افزايش ناگهاني قيمت شکر در بازار گفت: در جلسه شبانه دلالان بزرگ و واردکنندگان شکرخام تصميم گرفته شد تا همه شکرهاي توليدي جمعآوري شده و به مرور با قيمت بالاتر در بازار عرضه شود.وي با اشاره به نارضايتي توليدکنندگان شکر از دولت به دليل عدم حمايتهاي توليدي لازم تصريح کرد: اين امر باعث شد تا دلالان شکر از اين فرصت سوءاستفاده کرده و با خريد شکر از کارخانههاي توليدي، به قصد فروش آن با قيمت بيشتر، آنها را در انبار احتکار کنند.به گفته اين مقام مطلع، اين گروه براي عملي شدن خواسته خود با يکي از شرکتهاي وابسته به وزارت جهادکشاورزي نيز مذاکراتي انجام دادهاند تا با کمک اين شرکت بازار سياه شکر را در کشور به وجود آورند.پيش از اين جمعي از کارگران شرکت دولتي تصفيه نيشکر هفت تپه در استان خوزستان طي نامهاي سرگشاده به مسئولين با اشاره به وجود مافياي شکر در کشور تاکيد کرده بودند اين مافيا بر سياستهاي دولت تأثير ميگذارد و دولت را متهم به عدم حمايت از شرکتهاي توليدي ميکند.
*) 317- افزايش 350 درصدي قيمت برنج با دستور شفاهي رئيس کل :
به گزارش برنا در تاریخ 17 اردیبهشت 87 ؛ با دستور شفاهي رئيس کل گمرک قيمت برنج وارداتي از تني 350 به 1300 دلار افزايش يافت. براساس دستور شفاهي هاشم رهبري، رئيس کل گمرک که روز شنبه 14 ارديبهشت 87 به کليه گمرکات ابلاغ شد، قيمت کليه برنجهاي وارداتي از تني 350 به 1300 دلار افزايش يافته و مابه التفاوت اين اختلاف قيمت نيز دريافت و به خزانه واريز شودبه گزارش برنا، براساس دستور شفاهي هاشم رهبري، رئيس کل گمرک که روز شنبه 14 ارديبهشت 87 به کليه گمرکات ابلاغ شد، قيمت کليه برنجهاي وارداتي از تني 350 به 1300 دلار افزايش يافته و مابه التفاوت اين اختلاف قيمت نيز دريافت و به خزانه واريز شود.براساس اين دستور کليه واردکنندگان برنج که از 8 ماه پيش اقدام به واردات اين محصول کردهاند نيز مشمول اين بخشنامه شده و بايد مابه التفاوت قيمت برنج وارداتي را بپردازند.دستور شفاهي رئيس کل گمرک در حالي به کليه گمرکات ابلاغ شده است که افزايش 350 درصدي تعرفه واردات اين کالا تاثير مستقيمي بر روي قيمت تمام شده برنج وارداتي خواهد داشت.براساس ماده 10 و 11 قانون حقوق گمرکي و ماده 121 آئيننامه اجرايي ارزش هر کالا در گمرک بايد توسط دفتر ارزش تعيين شده و توسط معاون گمرک ابلاغ شود، اين در حالي است که دستور شفاهي رئيس کل گمرک اساسا در دفتر ارزش تعيين نشده است.رئيس کل گمرک در حالي اين دستور شفاهي را ابلاغ کرده است که بررسيهاي لازم در خصوص تعيين قيمت برنج وارداتي در بازارهاي جهاني صورت نگرفته است
*) 318- عشاير به دليل کمبود علوفه مجبور به فروش دام شدند :
به گزارش برنا در تاریخ 17 اردیبهشت 87 ؛ مديرعامل صندوق حمايت از سرمايهگذاري عشاير از وضعيت نامساعد عشاير کشور خبر داد وگفت: اختصاص 3 ميليارد توماني اعتبار پيشبيني شده ميتواند مشکل عشاير را در تامين جو و علوفه مورد نياز برطرف سازد.مرتضي ذوالانواري درگفتوگو با برنا اظهار داشت: فروش دام مازاد بر نياز عشاير و تامين علوفه در شرايط خشکسالي از عمده مشکلات عشاير کشور است.مديرعامل صندوق حمايت از سرمايهگذاري عشاير عمق خسارات وارده به عشاير را بالا دانست و افزود: با توجه به کمآبي، ميزان استحصال جو و علوفه در سال جاري چشمگير نبوده و عشاير با کمبود شديد علوفه مواجه هستند.وي اعتبارات صندوق حمايت از سرمايهگذاري عشاير را محدود و معادل 3 ميليارد تومان عنوان کرد وگفت: با توجه به خسارات وارده و محدوديت منابع صندوق، 3 ميليارد تومان اعتبار دولتي جهت ساماندهي وضع موجود درخواست شده است.به گفته مديرعامل صندوق حمايت از سرمايهگذاري عشاير در صورت اختصاص اين ميزان اعتبار، ميزان تسهيلات پرداختي صندوق به 5 ميليارد تومان افزايش مييابد.ذوالانواري رفع مشکل کمبود علوفه از محل منابع داخلي را منوط به تامين اعتبار مورد نياز دانست و تصريح کرد: بسياري از عشاير به دليل کمبود علوفه مجبور به فروش دام مازاد خود شدهاند، اين درحالي است که دام جزء اصلي معيشت و درآمد عشاير محسوب ميشود.وي با اشاره به تامين 25 درصد ازگوشت قرمز کشور از طريق عشاير افزود: به طور قطع ادامه روند فعلي ضمن تهديد زندگي عشاير، تاثيرمستقيمي در تامين گوشت قرمز کشور خواهد داشت.اين مقام مسئول در صندوق عشاير با تاکيد بر جلوگيري از فروش زودرس دام عشاير بيان کرد: با وجود اعلام شرکت پشتيباني امور دام مبني بر خريد دام عشاير به دليل پايين بودن قيمت خريد، بسياري از عشاير رغبتي به فروش دام خود ندارند.
319- معلمان مقابل آموزش و پرورش تهران تجمع كردند:
به گزارش سایت سرمايه در تاریخ 17 اردیبهشت 87 :تعدادى از معلمان شهر تهران ديروز در مقابل سازمان آموزش و پرورش شهر تهران تجمع كرده و مطالبات خود را مطرح كردند. چند تن از اعضاى كانون صنفى فرهنگيان در هفته هاى گذشته ضمن ديدار با مسوولان سازمان آموزش و پرورش شهر تهران خواستار برگزارى مراسم خود در محوطه حياط يا سالن اجتماعات سازمان شده بودند، ولى با وجود موافقت رييس سازمان جمعيت 100 نفرى معلمان ديروز با درهاى بسته روبه رو شدند. در اين مراسم، قريشيان از اعضاى كانون صنفى فرهنگيان نسبت به سخنان عليرضا على احمدى وزير جديد آموزش و پرورش واكنش نشان داد: ,على احمدى اعلام كرده است كه بيش تر معلمان كشور بى سواد هستند، ايشان بايد بابت اين گفته خود از معلمان عذرخواهى كنند., در اين برنامه كه برادران دكتر خانعلي، معلم شهيد نيز حضور داشتند، اجازه نصب پلاكارد به معلمان داده نشد و سخنرانان، بدون بلندگو، مطالبات فرهنگيان را اعلام كردند.
320- کارگران کوره هاى آجرپزى به قدر جان کندن زندگى مى کنند:
به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 17 اردیبهشت 87 :بنفشه سام گيس:از صورتش فقط دو تا چشم پيدا است. سر و صورت را با دستمال و روسرى چنان پوشانده که از غبار خاک و ماسه معلق در امان باشد. خشت هاى خام را که زير آفتاب خشک شده، رديف به رديف جمع مى کند و روى هم مى چيند تا نوبت پخت شان برسد. پوست دستش را لمس مى کنم. مثل پوسته خشت هاى ناپخته يى که روى زمين مى چيند پرترک و زمخت است. يک ماه است که عروس شده، دو هفته است که از تايباد به تهران آمده و يک هفته است که در کوره آجرپزى کار مى کند. هر روز، دو نوبت؛ 6 صبح تا 12 ظهر، 3 بعدازظهر تا 7 غروب. ,خانه پدرم که بودم کار نمى کردم. مى خوردم و مى خوابيدم. شوهرم گفت که بايد کار کنم چون زندگى نمى چرخد., شوهرش را دوست دارد. ,اگر دوستش نداشتم که از خانواده ام نمى کندم بيايم اينجا توى غربت., راست مى گويد. اگر دوستش نداشت که زير آفتاب دائمى که به مغزش مى تابيد، نمى ايستاد و خاک و شن را نفس نمى کشيد آن هم وقتى به ازاى 10 ساعت کار هيچ مزدى نمى گيرد چون سنش کمتر از سن قانونى است و هنوز بچه به حساب مى آيد. از کار دست مى کشد و راهى خانه مى شود تا غذاى ظهر را آماده کند. ,آبگوشت درست مى کنم. شوهرم آبگوشت دوست دارد. مى خورد و جان مى گيرد., من در سربالايى ايستاده ام و او در گودى. دستم را دراز مى کنم. ,دستم خاک خالى است. دستت خاکى مى شود., دست کوچک و زمخت و زبرش را در دستم فشار مى دهم و او مرا از شيب شن نرم دنبال خود مى کشد. به دالان باريک و بى سقفى مى رويم که سمت راستش دره است و سمت چپش 15 در آبى رنگ و يعنى 15 خانه. که هر خانه يک اتاق 4 ، 5 مترى است براى يک خانواده. پارچه گلدار را از جلوى يکى از آن 15 در کنار مى زند و کليد مى چرخاند و نور و خاک، همزمان به تاريکى اتاق هجوم مى برند؛ اتاقى که بوى پياز و صابون و فرش نو مى دهد. مى گويد که هيچ يک از وسايلش را نياورده. کف اتاق يک فرش ماشينى پهن شده و گوشه يى يخچالى است و گوشه يى ديگر رختخواب هاى روى هم چيده شده. جلوى آينه قاب پلاستيکى که به ديوار آويزان است، مى ايستد و به آهستگى پارچه پيچيده دور سر و صورت را باز مى کند. خاک در هوا پرواز مى کند و به سرعت پارچه را به هم مى پيچد که خاک بيشتر از آن به هوا نرود. صورتى نحيف و کودکانه که حالا به لبخند نشسته از پشت دستمال و روسرى پيدا مى شود. به موهاى نرم و سياه رنگش شانه يى مى کشد و پيراهن گلدارى به تن مى کند. - اسمت چه بود؟ - خاطره. - گفتى چند سالت است؟ - 17 سال. پشت پاسگاه نعمت آباد زمين به قد 70 هزار متر دهان باز کرده و 100 زن و مرد در آن گودال خاک و شن به قدر جان کندن از ساعت 3 نيمه شب کار مى کنند تا ظهر که دو ساعت استراحت دارند و دوباره کار مى کنند تا غروب. کارشان خشت زدن است. از خاک سياه که با آب مخلوط شده و ورز داده اند، بغل بغل برمى دارند و توى قالب چهارتايى مى ريزند و با يک تکه چوب سر قالب را صاف مى کنند و قالب را که وزنش به 20 کيلو هم مى رسد يک تقه مى زنند و روى داغى زمين خشت ها را رها مى کنند. اين کار هر روز آنها است. به ازاى هزار خشت که روى زمين چيده شده 8 هزار تومان مزد مى گيرند. فرقى نمى کند که يک خانواده با هم هزار خشت بزنند يا يک نفر از آن خانواده، هزار تا خشت زده باشد. مزد هزار خشت 8 هزار تومان است. بچه ها هم به حساب نمى آيند. چون قانون کار، کار کودکان کمتر از 15 سال را ممنوع کرده است. اما اگر ساناز 12 ساله خشت هايى را که پدرش زده از روى زمين جمع نکند چه کسى کمک خواهد بود آن هم بدون آنکه مزدى بخواهد؟ پدر مى گويد؛,مى دانى ساناز يعنى چه؟, - نه. - چرا تو حتماً مى دانى. - نه. - ساناز يعنى گل سرخ. همين گلى که دست ساناز است. ساناز و مادر به پدر کمک مى کنند. هر دو خشت جمع مى کنند، دست هاى هردوشان هم ترک خورده و پينه بسته است. مادر- فاطمه- 30 ساله است. به غير از ساناز 5 بچه ديگر هم دارد که هيچ کدام مدرسه نمى روند. - نان دادن 6 تا بچه سخت نيست؟ - از اين خانم بپرس. يعنى از فاطمه بپرسم که چرا 6 تا بچه آورده. کار در کوره آجرپزى يک شغل فصلى است. 6 ماه هست و 6 ماه نيست. از اول فروردين تا آخر شهريور هست چون آفتاب است و باران و برف نيست. باران که بگيرد از اوايل پاييز، خشت زنى تمام است. آن موقع وقت کوره است و خشت هايى که 6 ماه روى هم چيده شده، مى رود توى همان کوره هايى که از ميدان بهمن که راهى جاده ساوه بشوي، مى توانى هيکل ناموزون شان را ببينى که چطور در دل آسمان قد کشيده اند. کوره هايى که عمرشان حداقل 60 ، 70 سال است. حالا که کوره ها با گاز مى سوزند. تا 10 ، 15 سال قبل که سوخت کوره ها نفت بود همان دودکش هاى قدبلند، دوده مى گرفت و کارگر کوره آجرپزى بايد ماهى يک بار در آن قبر عمودى مى خزيد و 40 متر ارتفاع را کورمال بالا مى رفت که دوده پاک کند... از دور مکعب هاى زردرنگى مى بينى که همان آجرهاى پخته شده هستند. خشت هايى که در دماى 1200 درجه پخته شده و در انتظار مشترى است. کوره ها، ساختمان هاى يک طبقه يى است تودرتو که پر از دهليز است. هم الان که خاموش است گرما را در دل خودش حبس مى کند. سقف کوره سوراخ هاى کوچکى دارد به اندازه يک نعلبکى. راهى براى خروج گاز کوره. و سقف کوره گل و خاک تفتيده است و کارگرهاى کوره پزي، کترى آب جوش و قابلمه غذايشان را روى همان سوراخ مى گذارند تا جوش بيايد و بپزد. چند سال پيش هم سقف يکى از کوره ها که ترک دار بود و سست شده بود، فرو ريخت و کارگر روى سقف، افتاد توى دل آتش. مى گفتند که تقصير کارفرما بوده که نديده سقف چطور شکم داده و بايد سقف را تعمير مى کرد... کارگرهاى کوره پزخانه اگر خانوادگى کار کنند، مى توانند روزى 5 هزار تا خشت بزنند. يعنى روزى 40 هزار تومان، يعنى ماهى يک ميليون تومان. خيلى ثروتمندند؟ آره. به خصوص وقتى يادشان بيفتد که 6 ماه از سال هيچ درآمدى ندارند و معلوم هم نيست که براى سال بعد، کوره دار صدايشان کند. شهريور که تمام مى شود، اتاق 4 ، 5 مترى را خالى مى کنند و اسباب حقير و ناچيزشان را به دوش مى کشند و راهى روستا مى شوند. شش ماه انتظار و شمردن روزها که دم دماى اسفند، دوباره از کار وعده بگيرند و مطمئن باشند که براى شش ماه بعدشان خرج نان دارند... صاحب کوره پزي، به نظر آدم بدى نيست. يک جورهايى باهاشان همدردى مى کند. پيرمرد 40 سال است که کوره پزى دارد و بيمه هم نيست و بازنشستگى هم ندارد و به تمام راه و روش هاى خشت زنى و آجرپزى آشنا است؛ ,بدبختند. اگر بدبخت نبودند که سراغ اين کار نمى آمدند. چه کاري؟ از صبح تا شب گل و خاک را مشت کنى و قالب بگيرى. با 5 ، 6 سر عائله توى چهار متر جا بخورى و بخوابى و از کله سحر تا بوق سگ جان بکنى براى چقدر مزد؟ براى چه اميدي؟ بازرس وزارت کار مى آيد و مى گويد اگر کارگر ندارى مى توانى تا 40 نفر کارگر افغانى بگيرى. مى گويم پدر من، هموطن خودم بيکار و گرسنه مانده، بروم افغانى بياورم؟ اينها هم خوب و بد دارند. آنها از من خوش شان نيايد، من از آنها خوشم نيايد سال بعد کار تعطيل است. اما آن که کارى باشد پول ايام بيکارى اش را هم مى دهم که مطمئن باشم مال خودم است. الان هم 100 تا کارگر کارى دارم., 100 نفرى که آخر تابستان 35 تن خشت تحويل مى دهند. غبار خاک که به صورت مى نشيند مثل زالو هرچه نم به دهانت باشد مى مکد و ناهيد، از صبح که خشت زنى را شروع مى کند يک تکه قره قروت هم به دهانش مى اندازد که تا ظهر دهانش نخشکد. ناهيد 20ساله است و دو سال است که خشت مى زند. با دست هايش کوت گل را بغل مى زند و توى قالب مى اندازد و با چوب سر قالب را صاف مى کند و برادرش با يک قالب خالى مى آيد و ناهيد قالب بعدى را پر مى کند.6 صبح تا 12 ظهر روى دو زانو مى نشيند. همه شان مى نشينند. ,استخوان درد دارم. کمردرد. دست درد. همه جايم درد است. از رطوبت خاک و سنگينى گل و خستگى و بدبختى., بالاى دره که مى ايستم، اندام هاى کوچک و نحيفى که دور سر و صورت شان پارچه پيچيده اند در گل و خاک و شن دولا و راست مى شوند و روى زمين چمباتمه مى زنند و آفتاب به سرشان مى تابد. آن کورسوى رنگ قرمزى که محو و کمرنگ، چشمک مى زند شاخه گلى است که اعضاى انجمن حمايت از حقوق کودکان به پاس روز کارگر تقديم شان کرده است. کوره پزدار مى گفت؛ ,شما اولين کسانى بوديد که به اين کارگرها گل داديد. تا به حال يک نفر از همين وزارت کار نيامد بگويد حاجى بيا با هم کمک کنيم دردى از اين بدبخت ها حل شود. من بهشان اتاق مى دهم. يخچال مى دهم. بيمه شان مى کنم، بچه شان را مدرسه مى فرستم اما تمام کارهاى من براى 6 ماه است. باقى چي؟ بقيه سال را چطور زندگى کنند؟, از همه شان که نه، حداقل از نصف شان پرسيدم. - از اين زندگى راضى هستي؟ - نه. اين زندگى نيست. راست مى گويند؟ زندگى که شب و صبحش معلوم نيست. خوشى و ناخوشى اش، بودن و نبودنش. پولى که مى گيرند فقط بابت طى کردن يک روز اضافه تر است. اين هم حکايت آنهاست ديگر...
*) 321- تعداد 15ميليون ايرانى زير خط فقر:
به گزارش سایت سرمايه در تاریخ 17 اردیبهشت 87 : معاون اقتصادى معاونت برنامه ريزى و نظارت راهبرى رييس جمهورى گفت: ,طبق شاخص اقتصادى اعلام شده حدود 20 درصد جمعيت زير خط فقر هستند. اين شاخص براى جامعه اسلامى كه اخوت حرف اول را مى زند خوب نيست. اين با وجودى است كه دولت هر سال چهار تا پنج هزار ميليارد دلار كالاهاى اساسى را توزيع مى كند اما باز نيز گروهى بهره مند نيستند., على عسگرى در ميزگرد اقتصاد تشكل هاى دانشجويى در محل نهاد نمايندگى مقام رهبرى در دانشگاه ها افزود: ,همچنين بيش از 60 درصد درآمد در اقتصاد دست 20 تا 30 درصد جمعيت است و بقيه درآمد دست افراد ديگر است و اين همان توزيع نابرابر فرصت هاست., براساس اعلام معاون اقتصادى معاونت برنامه ريزى و نظارت راهبرى رييس جمهوري، 14 تا 15 ميليون نفر زير خط فقر هستند و اين اظهار نظر تاييدكننده ديدگاه كسانى است كه معتقدند 15 ميليون فقير داريم و آمار 9 ميليون نفرى تعداد فقرا كه برخى نهادهاى دولتى اعلام كرده اند خوشبينانه است و آمار واقعى فقرا بيش از اين رقم است. در عين حال برخى كارشناسان معتقدند كه تعداد 14 تا 15 ميليون نفر فقير اعلام شده توسط على عسگرى معاون اقتصادى معاونت برنامه ريزى و نظارت راهبرى رييس جمهور، شامل تعداد افرادى است كه زير خط فقر خشن هستند و تعداد فقرا حدود 50 درصد جامعه است و 70 درصد جامعه با 40 درصد امكانات و درآمد كشور زندگى مى كنند و اين شكاف شديد طبقاتى و توزيع درآمد نامناسب باعث شده كه افراد فقير افزايش يابند و طبقه متوسط كوچك شود و گروهى كوچك با درآمد بالا و امكانات زياد و اكثريت با درآمد كم و فقر زندگى كنند. بنا به نظر برخى كارشناسان، تعداد فقرا بين 9 تا 15 ميليون اعلام شده است. عده اى از صاحب نظران تعداد افراد زير خط فقر خشن يا گرسنگى را دو ميليون نفر و افراد زير خط فقر را 15 ميليون نفر اعلام كرده اند. طبق برنامه هاى دولت، مرجع رسمى اعلام خط فقر كشور، وزارت رفاه است اما به عقيده كارشناسان، با وجود تلاش هاى صورت گرفته به علت مشكلات ساختارى و نبود آمار و سيستم شناسايى افراد فقير، وزارت رفاه در سال گذشته و در سال جاري، رقم خط فقر را مشخص نكرده است. باوجود اعلام آمارهاى متفاوتى كه از سوى كارشناسان در مورد خط فقر اعلام شده و برخى از كارشناسان خط فقر مطلق را در تهران 395 و در مناطق شهرى 160 هزار تومان اعلام كرده اند، وزير رفاه اعلام كرده كه خط شديد فقر 28 هزار تومان در ماه يا يك دلار در روز است و اعلام خط فقر و فقر نسبى دردى را دوا نمى كند و ما بايد خط فقر خشن را تعريف كنيم.
322- اعتصاب گسترده در شرکت طرح و نيشکر هفت تپه :
به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران در تاریخ17 ارديبهشت 1387 برابر با 06 مه 2008 : بنابه گزارشات رسيده از طرح نيشکر هفت تپه شوش ،از روز گذشته اعتصاب و اعتراضات گسترده ای در شرکت آغاز گرديده است. کارگران امروز صبح سه شنبه از ساعت 07:00 صبح در محوطه صنعتی شرکت روبروی دفتر مديريت کل دست به تجمع زدند .تعدادکارگرانی که در اين اعتراضات و اعتصاب شرکت دارند بيش از 3000 نفر تخمين زده می شود.در حال حاضر تمامی قسمتهای شرکت در اين اعتصاب شرکت دارند که از جمله آنها قسمتهای اداري، بهره برداری و گشاورزی می باشند و همۀ فعاليتها اين شرکت متوقف گرديده است. کارگران در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق معوقه 2 ماه اخير خود دست به اعتصاب زده اند خواسته های کارگران شرکت کننده در اين اعتصاب به قرار زير می باشد: پرداخت حقوق معوقه 2 ماه اخير پايان دادن به پرونده سازيها و احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب برکناری مدير عامل شرکت که آخوندی بنام يعقوب شفيعی و اعضای هيئت مديره اين شرکت برکناری رئيس حراست شرکت فردی بنام زيبداری که در سرکوب، جاسوسی و پرونده سازی عليه کارگران نقش مستقيم دارد همچنين روز گذشته کارگران از ورود ابوالعباسی معاون مدير عامل شرکت ممانعت کردند. در حال حاضر تعدادی از افراد لباس شخصی وزارت اطلاعات در محوطه شرکت حضور دارند . فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، پرداخت نکردن حقوق معوقه کارگران و احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب را محکوم می کند. و از سازمان جهانی کار خواستار مداخله برای پايان دادن به نقض سيستماتيک حقوق کارگران در ايران است
- تجمع بيش از 2500نفراز بازنشستگان و معلمان كرمانشاه : 323
http://www.kalam-ma.blogfa.com/انجمن فرهنگيان آزاد:روز دوشنبه 16/ارديبهشت/1387 بيش از 2500نفراز بازنشستگان و معلمان كرمانشاه درمقابل سازمان آموزش و پرورش اين شهرستان تجمع كردند.اين ششمين بار است كه معلمان وبازنشستگان كرمانشاه در طول ماههاى اخير تجمع مى كنند وهربار با وعده اى تازه از سوى مسئولين دست از تجمع مى كشند، در هفته ى گذشته آقاى امينى رئيس سازمان آموزش وپرورش كرمانشاه در جمع تجمع كنندگان قول داد،كه چنانچه طرح دوفوريتى مجلس مبنى بر پرداخت نقدى پاداش پايان خدمت بازنشستگان تصويب و اجرا نشود،خود وى نيز براى تجمع در جلوى مجلس با اتوبو س تا تهران آنان را همراهى خواهد كرد. امروزتجمع كنندگان خواستار آن شدند كه آقاى امنيى دست كم به يكى از قول هايش عمل كند. تجمع كنندخواستار پرداخت بى قيد و شرط پاداش پايان خدمت خود به طور نقدى بودند. تجمع كنندگان همچنين به مسئولين يادآور شدند،كه تا دريافت حق وحقوق خودتا ريال آخر همچنان به تجمع ادامه خواهند داد. همچنين پرسش فرهنگيان كرمانشاه و فرهنگيان ايران از مسئولين كشور اين است كه چرا بايدپرداخت حق و حقوق معلمان همواره با هياهو وجنجال رسانه اى همراه باشد؟ آقاى امينى رئيس سازمان آموزش و پرورش كرمانشاه طى پيامى از تجمع كنندگان خواست كه براى گرفتن حق خود به تهران رفته و در جلوى مجلس تجمع كنند.
324- دبير خانه كارگر قم: نيمي از جامعه كارگري زير خط فقر هستند :
به نقل از سایت ، انجمن دفاع از کارگران و بیکاران در تاریخ 17اردیبهشت 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر قم گفت: در شرايط كنوني نيمي از جامعه كارگري كشور زير خط فقر زندگي ميكنند. علي طالبي در گفتگو با خبرنگار فارس در قم با تبريك فرارسيدن 11 ارديبهشت روز جهاني كارگر اظهار داشت: كارگران همواره براي تامين معيشت خود با مشكلات مختلفي روبرو بودهاند و درآمد آنها فقط نيمي از مخارج آنان را تامين كرده است. وي افزود: در گذشته به قشر كارگر بيشتر توجه ميشد، اما امروز شاهد هستيم كه توجه به قشر كارگر كمتر شده و مشكلات اين قشر نيز به تبع آن افزايش يافته است. دبير اجرايي خانه كارگر قم، متناسب نبودن ميزان افزايش حقوق با نرخ تورم، عدم وجود زمينه براي اضافه كاري و كمرنگ شدن نقش مجامع كارگري در دفاع از حقوق كارگران را از مشكلات مهم اين قشر عنوان كرد. وي ادامه داد: متاسفانه امروز شاهد هستيم كه به دليل درست اجرا نشدن قانون كار، كارگران از امنيت شغلي برخوردار نيستند و در اين ميان حداقل حقوق كارگران نيز رعايت نميشود. طالبي با اشاره به وضعيت درآمد كارگران تصريح كرد: امروز ميتوان گفت كه بيش از نيمي از جامعه كارگري زير خط فقر زندگي ميكنند. وي با اشاره به فعاليت حدود 150 هزار كارگر بيمه شده در استان قم گفت: بيش از دو برابر اين رقم، كارگران بيمه نشده در مراكز مختلف در استان قم فعاليت ميكنند كه از مزاياي قانوني و حداقل حقوق خود بيبهرهاند و اين مشكل در بخش بانوان و جوانان حادتر است.
*) 325- واردات برنج سال ۸۶ معادل سه سال مصرف:
روزنامه سرمايه به تاريخ 18 ارديبهشت 87 نوشه ؛ آنچه در اقتصاد كشور روي داده است وراي اقتصاد جهاني است و نبايد با معادلات جهاني مسايل كشور را حل كرد. بازار آشفته برنج، عرضه نامناسب، افزايش تقاضا و رشد سريع قيمت ها از ضعف مديريت بازرگاني دولت نشأت مي گيرد و به هيچ طريق نمي توان مشكل اين بازار را ناشي از افزايش قيمت هاي جهاني دانست. حتي با در نظر گرفتن افزايش قيمت هاي جهاني، قيمت هاي كنوني بازار را نمي توان توجيه كرد چرا كه قيمت هاي جهاني با افزايش 50 درصدي به يك هزار دلار در هر تن رسيده است در حالي كه قيمت برنج هاي وارداتي كه در بازار داخل به فروش مي رسد سه برابر قيمت هاي جهاني است. عده اي سودجويان افزايش هزينه حمل و نقل، عوارض و عوامل ديگر را عامل اين اختلاف قيمت عنوان مي كنند در حالي كه با احتساب تمام هزينه هاي وارده قيمت برنج وارداتي نبايد بالاتر از 1500 تومان به فروش برسد در صورتي كه اكنون برنج پاكستاني در بازارهاي كشور به 500ر3 تومان در هر كيلو نيز رسيده است. از سوي ديگر سال گذشته دولت يك ميليون و 600 هزار تن برنج وارد كشور كرده و بخش عمده اي از اين واردات به دليل اين كه بيش از تقاضاي موجود بوده در داخل انبارها ذخيره شده است و ميزان برنج موجود براي مصرف سه سال كشور كافي است.در حالي كه همين برنج ذخيره شده نيز توسط دلالان احتكار شده و در زمان افزايش تقاضا و قيمت با نرخ هايي تا سه برابر قيمت واقعي به مصرف كننده عرضه مي شود .بنابراين آشفتگي هايي كه اكنون دامنگير اين بازار شده است را نبايد نتيجه افزايش قيمت هاي جهاني دانست در عين حال افزايش قيمتي كه توسط گمرك براي برنج هاي وارداتي اعلام شده است طبق وظايف قانوني گمرك صحيح بوده و بايد براي تعيين دقيق نرخ تعرفه ها، قيمت واقعي هر كالا مشخص شود كه اين قيمت نيز هيچ ارتباطي به قيمت هاي بازار ندارد و نبايد تاثيري در قيمت نهايي داشته باشد.تعرفه چهار درصدي برنج حتي با افزايش قيمت پايه محصول وارداتي به قدري ناچيز است كه به هيچ وجه قابل تاثيرگذاري نخواهد بود اما دلالان و محتكران از كوچك ترين فرصت ها نيز براي افزايش منفعت خود استفاده مي كنند كه نرخ هاي كنوني نيز نتيجه سوءاستفاده آنان از اخبار افزايش قيمت هاي جهاني و ... است.در اين ميان وزارت بازرگاني بايد نظارت همه جانبه اي بر توزيع اين كالا داشته باشد تا به مصرف كننده اجحاف نشود؛ كاري كه تاكنون به دليل ضعف در سيستم انجام نشده است.
*) 326- توقف اجراي گاف بزرگ گمرک درباره برنج :
به گزارش سایت رجا نیوز در تاریخ 18 اردیبهشت 87؛ معاون وزیر بازرگانی گفت: افزايش 350 درصدی ارزش وارداتي برنج که با دستور شفاهی رئيس کل گمرک صورت گرفت، یقیناً اشتباه بزرگ در تصمیمگیری بود که با پیگیری صورت گرفته از اجرای این دستور جلوگیری شد.محمدصادق مفتح در گفتوگو با رجانیوز، این تصمیم گمرک را "کج سلیقگی" خواند و افزود: وقتی گمرک به این بهانه که برنج خارجی 4 برابر شده تعرفه واردات برنج را 4 برابر میکند، علامتهای اشتباه به بازار داخلی ما میدهد مبنی بر اینکه برنج خارجی 4 برابر شده پس امکان 4 برابر شدن افزایش قیمت داخلی نیز وجود دارد. در حالیکه قیمت برنج خارجی به هیچ عنوان 4 برابر نشده است.وی اثر تخریب روانی در بازار و افزایش قیمت تمام شده برنج وارداتی را 2 اثر سوء این دستور ارزیابی کرد و اظهار داشت: این کار یک موج تورم و گرانی ایجاد کرد.مفتح در پاسخ به این سؤال که آیا این موج گرانی و تورم ناشی از این دستور فروکشی خواهد کرد، گفت: اینطور کارهای تخریبی به سرعت تأثیر خود را میگذارد ولی تا تنش حاصل از آن بخواهد فروکش کند، زمان میبرد.وی با بیان اینکه اگر بخواهیم خوشبین باشیم، میگوییم که یک اشتباه صورت گرفته است، افزود: اعتراض خود را به گمرک منعکس کردیم اما وقتی نتیجهای حاصل نشد، با آقای سعیدلو در میان گذاشتیم و در نهایت از آن ناحیه حل شد.معاون وزیر بازرگانی همچنین گفت: واقعیت این است که ما در موضوع برنج با یک بحران جهانی روبهرو هستیم و قیمتهای جهانی بالا رفته است.وی با بیان اینکه در کاهش قیمت جهانی کاری از دست ما بر نمیآید، افزود: مکلف هستیم که موانع ایذایی برای واردات را به حداقل برسانیم و با تسهیل واردات، قیمت برنجی را که به دست مردم میرسد، کاهش دهیم.مفتح در ادامه اضافه کرد: باید مشکلاتی را که در گمرک وجود دارد، برطرف کنیم تا واردات به اندازه کافی و با حداقل هزینه صورت بگیرد که واردات تسهیل شود و التهاب روانی که در بازار به وجود آمده فروکش کند.وی با بیان اینکه بخش خصوصی را به واردات ترغیب کردیم، گفت: ثبت سفارش و سایر مراحل کار به راحتی در حال انجام است که با تمهیدات صورت گرفته ورود برنج آسانتر و ارزان خواهد شد. وزارت بازرگانی در حال رایزنی با دولت است که مقدماتی فراهم شود تا بتواند برنج میان برخی اقشار مانند کارمندان، کارگران، نیروهای مسلح و اقشاری که بیشترین آسیب را از افزایش قیمت ها دیدهاند، توزیع شود که مراتب این تصمیم طی چند روز آینده اعلام خواهد شد.معاون وزیر بازرگانی یکی از دلایل افزایش قیمت داخلی برنج را سودجویی و دلالی برخی افراد دانست و درخصوص اقدامات وزارت بازرگانی برای مقابله با این سوداگریها گفت: به سازمان تعزیرات ابلاغ شده تا به شناسایی و معرفی این افراد به مراجع قضایی مبادرت کند.وی همچنین خاطرنشان کرد: عدهای با عرضه نکردن کالا یک کمبود مصنوعی در بازار ایجاد میکنند و قیمت را بالا میبرند. سازمان تعزیرات باید انبارها را در سطح کشور شناسایی کند و اگر کسی برنج انبار کرده، مکلف به عرضه آن شود و اگر تمکین نکرد با ابزاری که در قانون پیش بینی شده است، نسبت به مصادره برنج و توزیع آن به قمیت مناسب اقدام شود.مفتح در خاتمه اظهار داشت: تصمیم گرفته شده بود دیگر کالابرگ برنج اعلام نشود اما با توجه به شرایط جدید در حال بررسی هستیم که یا کالابرگ سراسری اعلام خواهیم کرد یا یک توزیع هدفمند را در اقشاری که سطح درآمدی پایینتری دارند، آغاز میکنیم.
- کارخانه آتش می زنند، ساختمان های مسکونی می سازند:327
به گزارش سایت دسترنج در تاریخ 18 اردیبهشت 87؛ آتش سوزی مشکوک کارخانه قند ورامین در تاریخ 24 اسفند سال گذشته، به بهای بیکاری 400 کارگر با سابقه این کارخانه تمام شد.شنیده ها حاکی از تغییر کاربری کارخانه "قند ورامین" به واحدهای مسکونی است. آتش سوزی مشکوک این واحد تولیدی در تاریخ 24 اسفند سال گذشته، به بهای بیکاری 400 کارگر با سابقه این کارخانه تمام شد.
به گزارش خبرنگار دسترنج؛ این واحد دولتی پیش از آتش سوزی دچار بحران بوده و مدیریت این کارخانه بیش از سه ماه دستمزد کارگران خود را پرداخت نکرده بود و به نظر می رسد آتش سوزی به منظور ظاهر سازی برای بیکاری 400 کارگر صورت گرفته است.
بنابر این گزارش؛ پیش از آغاز این حریق که 20 ساعت به درازا کشید، 100کارگر مجبور به ترک محل کار خود شده بودند.
یکی از کارگران کارخانه قند ورامین در این رابطه به دسترنج گفت: کارخانه به طور کامل تخریب شده و اخباری از نقل مکان این واحد به نقطه ای دور دست به گوش میرسد تا در زمین کارخانه ساخت واحد های مسکونی آغاز شود.
به نظز می رسد این شیوه تعطیلی کارخانه مخصوصا در صنعت قند و شکر راه حلی تازه برای شانه خالی کردن از بحرانی است که با واردات بی رویه شکر اینک به اوج خود رسیده است.
- بيش از سه هزار کارگر شرکت نيشکرهفت تپه ازروزدوشنبه دست به اعتصاب زده اند:328
خبرنامه اميرکبير در تاریخ 18 اردیبهشت 87 گزارش داد ؛ بيش از سه هزار کارگر شرکت نيشکر هفت تپه از روز دوشنبه دست به اعتصاب زده اند. اعتصاب جديد کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در درجه اول در اعتراض به پرداخت نشدن دو ماه حقوق معوقه شان صورت گرفته است. در اين اعتصاب که روز سه شنبه نيز ادامه يافت، کارگران مطالبات ديگری هم داشته اند که عبارتند از، پايان پرونده سازی و احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب، برکناری يعقوب شفيعي، مدير عامل شرکت نيشکرهفت تپه، وهمچنين اعضای هيات مديره اين شرکت و برکناری رييس حراست شرکت که به گفته کارگران نقش مستقيمی در سرکوب، جاسوسی و پرونده سازی عليه کارگران دارد. اين اعتصاب همانند بسياری از اعتصاب های گذشته در اين شرکت بزرگ انعکاسی در رسانه های داخل ايران نداشته است. بويژه که برخی از سايت ها، همانند شهاب نيوز، پيش از اين نوشته بودند که اعتراض های اين کارگران، جنبه سياسی و امنيتی يافته است. در اين خصوص، در جريان اعتصاب های گذشته کارگران شرکت نيشکر هفت تپه که در اکثر موارد، تمامی ۵۰۰۰ کارگر آن را در بر گرفته است، برخوردهای امنيتی - قضايی گسترده ای با نمايندگان و فعالان کارگر انجام شده است. از جمله، فريدون نيکوفر، جليل احمدي، علی نجاتي، محمد حيدری مهر و قربانعلی رمضان پور به همراه ابوالفضل عابديني، خبرنگاری که اعتصاب های کارگران را تحت پوشش خبری قرار داده بود، در آبان ماه گذشته بازداشت شدند و پس از سپردن وثيقه، آزاد شدند. بر اساس گزارش ها، اين پنج کارگر و يک روزنامه نگار برای دريافت احکام دادگاه انقلاب احضاريه دريافت کرده اند و بايد در روز ۳۱ ارديبهشت به دزفول بروند. در همين زمينه، کارگران شرکت نيشکر هفت تپه با انتشار بيانيه ای در روز جهانی کارگر، روز اول ماه مه، خواستار پايان پرونده سازی و احضار فعالان کارگری شده بودند. چشمان بسته دولت در برابر مافيای شکر هزاران کارگر شرکت نيشکر هفت تپه در دو سال گذشته، بارها اقدام به اعتصاب کرده اند تا حقوق معوقه شان را دريافت کنند. کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در اعتصابات گذشته خود، همچنين خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و حق تشکيل سنديکا شده بودند. کارگران اعتصابی اين شرکت دراعتصاب های قبلی خود، در حدود دو سال گذشته از دولت محمود احمدی نژاد خواسته اند که با مافيای شکر درايران مبارزه کند، زيرا به گفته آنان، اين موضوع باعث رکود و ورشکستگی کارخانه های توليد شکر در ايران شده است. در همين ارتباط، عباسعلی زالي، وزير پيشين کشاورزی و رييس سابق مرکز آمار ايران، روز ۱۵ اسفند سال گذشته با انتقاد از سياست های دولت محمود احمدی نژاد در زمينه واردات، به روزنامه اعتماد گفت: واردات بی رويه شکر، ۳۲ کارخانه قند و هفت کارخانه نيشکر را از چرخه توليد خارج کرده است. اينگونه انتقادها در حالی به دولت وارد می شود، که برخی از اقتصاددانان اشاره می کنند که بحث مافيای شکر، جديد نيست و در گذشته نيز اين موضوع مطرح بوده است. اما به گفته آنان، دولت های پيشين اجازه ورود به اين محدوده را به خاطر دخالت برخی از افراد ذی نفوذ در واردات شکر نداشتند. اين اقتصاددانان می افزايند که همان افراد که شماری از روحانيون محافظه کار در ميان آنها به چشم می خورند، اکنون جزو حاميان سرسخت محمود احمدی نژاد هستند و اين موضوع باعث شده است که وی چشمان خود را بر روی پرونده مافيای شکر ببندد. واردات بی رويه شکر توسط دولت، عدم خريد تضمينی توليدات شرکت های توليد کننده و پايين آوردن تعرفه کمرگی توسط دولت، از جمله مواردی محسوب می شدند که در بيانيه روز جهانی کارگر توسط کارگران شرکت نيشکر هفت تپه نيز مورد انتقاد قرار گرفته بودند.
329- معلمان استان زنجان طومارى اعتراضی امضا کردند :
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 18 اردیبهشت 87:جمعى از فرهنگيان استان زنجان با امضاى طومارى اعلام کردند: عليرغم وعدههاى مكرر وزير آموزش و پرورش و مسؤولان استان درخصوص پرداخت مطالبات معلمان در هفته معلم، با پايان يافتن اين ايام، هنوز هيچکدام از آنها، مطالبات سالهاى قبل خود را دريافت نکردهاند. منطقه زنجان، در بخشى از اين طومار که به امضاى جمع کثيرى از معلمان استان رسيده، آمده است: ما امضاكنندگان اين طومار، جمعى از معلمان استان زنجان هستيم كه عليرغم وعدههاى مكرر وزير آموزش و پرورش و مسؤولان آموزش و پرورش استان، هنوز مطالبات سالهاى قبل خود از قبيل اضافه كارها، پاداش مناطق محروم، مرخصى استفاده نشده ، معوقه حق جذب فوق ليسانسها و... را دريافت نكردهايم. در بخشى ديگر از اين طومار ذکر شده است: اين وضعيت در حالى است كه بارها همكاران ما به مسؤولين آموزش و پرورش استان و حتى به مسؤولين ذيربط در استاندارى هم مراجعه كردهاند اما تاكنون نتيجهاى حاصل نشده است. فرهنگيان استان در پايان با اشاره به پيگيريهاى مسالمت جويانه ، اعلام كردند: مسؤوليت هرگونه تبعات ناخوشايند اين بيتوجهيها برعهده مسؤولانى خواهد بود كه تاكنون به زعم خويش ما را با شعارهاى گوناگون و وعدههاى پوچ مشغول داشتهاند و منتظرند كه پايان سال تحصيلى فرا رسد و معلمان متفرق گردند و حق مسلم قانونى و شرعى آنان را مشمول زمان كنند.
330 - بعد از اعتصاب كارگران پروفيل ساوه دو نفر از فعالين كارگرى بازداشت و50 نفر اخراج شدند:به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 18 اردیبهشت 87: بعد از اعتصاب كارگران پروفيل ساوه در اسفند ماه سال گذشته و توافقات انجام شده بين كارگران و كارفرما كه در صورت جلسهاى در همان شب اعتصاب انجام يافت، متأسفانه كارفرما به كليه تعهدات خود پشت پا زد و ضمن شكايت به دادگسترى از دو نفر از فعالين كارگري، منجر به بازداشت آنها شد و پس از آن آنها را از كار بركنار كرده و تاكنون نيز بيش از 50 نفر از پرسنل آن كارخانه را نيز اخراج كرده و باعث شده است جو هراس و التهاب در كارخانه ايجاد شود و كارگران ديگر را نيز تهديد به اخراج كرده است. اين كارگران اخراجى كه از 2 تا 15 سال سابقه كار دارند، اكثرا به بيمارى شغلى مبتلا ميباشند. ديسك كمر، افت شنوايي، آرتروز زانو، خرابى ريه، افسردگى شديد روحى و بيماريهاى گوارشى رايج كارهاى سخت و زيان آور كارخانجات نورد و پروفيل ساوه هديه ناقابل به زحمتكشان توليد ميباشد كه متاسفانه در حال حاضر هيچ فريادرسى ندارند. آيا كارگرانى كه در اين كارخانه طى 30 سال گذشته هيچ تشكل صنفى نداشتند و فقط يك نماينده قانونى كارگر را در روز 13 اسفند مطالبه ميكردند، حقشان اخراج است و اينکه با قراداد موقت كار ذبح شرعى شوند.!!!!!
331- تجمع فرهنگيان خراسان جنوبی در اعتراض به عدم پرداخت پاداش پايان خدمت:
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 19 اردیبهشت 87: فرهنگيان خراسان جنوبى امروز با تجمع در سازمان آموزش و پرورش استان به آنچه كه آن را رعايت نكردن حقوق معلمان از سوى مسؤولان ناميدند، اعتراض كردند و خواستار پرداخت پاداش پايان خدمت خود شدند. يكى از اين معلمان با اشاره به اين كه از 22 وزارت خانه موجود در كشور تنها آموزش و پرورش اين پاداش را پرداخت نكرده است، خواستار رسيدگى به اين موضوع شد. وى گفت: بهترين سالهاى زندگى خود را در محرومترين روستاها با حداقل حقوق و امكانات خدمت كردهايم و هماكنون كه در سالهاى پايانى خدمت به آموزش و پرورش هستيم، انتظار همكارى مسؤولان را در اين امر داريم. معلم ديگرى ضمن اعتراض به پرداخت نشدن حقوق 9 ماهه پايان خدمت فرهنگيان، و با طرح اين سؤال كه پاسخگوى نياز معلمان كيست؟ و چه كسى به مشكلات ما بايد رسيدگى ميكند؟ گفت: طومارى از مشكلاتمان را براى مقام معظم رهبرى ارسال كردهايم. وى افزود: تا بر طرف شدن مشكلات فرهنگيان، به اين تجمع ادامه خواهيم داد. گفتنى است: تجمع فرهنگيان خراسان جنوبي، تا ظهر ادامه داشت و اين در حالى است كه هيچ يك از مسؤولان به اعتراضاتشان پاسخ نگفتند.
*) 332- گفتگو با ابراهيم مددی:جنبش کارگری همواره متحد جنبش زنان بوده است:
به گزارش سایت تغيير برای برابری در تاریخ 20 اردیبهشت 87 :ابراهيم مددي، نايب رييس سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه است. سنديکايی که چند سال پيش از اين به همت کارگران شرکت واحد دوباره احيا شد و تاکنون به رغم تمامی فشارها به فعاليتاش ادامه داده است. هرچند در اين مدت بسياری از فعالين اين سنديکا طعم بازداشت و زندان را چشيدند و اينک با پروندههای باز و در حال رسيدگی مواجهند و نيز منصور اسالو، رييس هيات مديرهی آن در زندان است. به بهانهی گراميداشت روز کارگر در هفته ،هم پيمان برای برابری با کارگران، گفتگويی کردهام با مددی در ارتباط با ارتباطی که زنان کارگر با اهداف کمپين يک ميليون امضا دارند و نقشی که ميتوانند در پيشبرد اين جنبش اجتماعی داشته باشند. آقای مددی! با توجه به اينکه بيش از يک سال و نيم از آغاز فعاليت کمپين يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيضآميز ميگذرد ميخواهم از شما به عنوان يک فعال کارگری بپرسم که اين کمپين چقدر توانسته ذهن شما را درگير کند؟ من با يک مقدمه به سوال شما پاسخ ميدهم. اصولن از بدو پيدايش جنبش کارگری در جامعهی بشري، مسئلهی برابری حقوق زنان و مردان جزو خواستها و در دستور کار اين جنبش بوده است. کما اينکه پيدايش تاريخ ۸ مارس به جنبش عدالتخواهانهی کارگری وصل ميشود و کارگران در زمينهی تساوی حقوق بين زن و مرد پيشروی ديگر اقشار و طبقات اجتماعی بودهاند؛ آنچنان که در تاريخ مبارزات کارگری اين موضوع به صورت عينی مشاهده ميشود. بنابراين کارگران در همهی جوامع از تساوی و برابری حقوق زنان و مردان دفاع کرده و ميکنند. در جريان تحولات اجتماعی نوين کشور ما هم اگر نقطهی آغاز آن را انقلاب مشروطيت در نظر بگيريم با جستجو در تاريخ متوجه ميشويم که پا به پای پيدايش نهضتهای سنديکايی کارگری برای احقاق حقوق کارگران، نهضتهای تساويخواهی و برابريطلبی زنان هم شکل ميگيرد و در آن مقطع تاريخی و شرايط اجتماعی هم بروز و ظهور پيدا ميکند. معمولن اين دو جنبش در تاريخ ما با افت و خيزهايی که داشتهاند در کنار هم بودهاند اگرچه جنبش کارگری وسعت و گسترش بيشتری داشته است. در سالهای اخير هم که جنبش ايجاد نهادهای مردمی و مدنی از جمله نهادهای سنديکايی کارگری شروع شده است ما شاهد بودهايم که پا به پای اين حرکت، حرکتی هم از سوی خواستاران برابری حقوق زن و مرد آغاز شده است که به صورت طبيعی کسانی که در نهادهای مدنی و جريان تلاشهای اجتماعی حضور دارند با حرکت اخير زنان ايران آشنا هستند. از جمله سنديکای کارگران شرکت واحد به عنوان يک نهاد مردمی مستقل که از بطن کارگران بروز و ظهور پيدا کرده است همواره مدافع حقوق مساوی زنان و مردان در همهی زمينهها بوده است و از جريان کمپين يک ميليون امضا هم در حد توان خودمان حمايت کردهايم و تصورمان بر اين است که هر حرکتی که به سود تساوی و برابری انسانها در جامعه شکل ميگيرد، يک حرکت انسانی و قابل دفاع است. يکی از نقدهايی که متوجه اين حرکت ميشود اين است که خواستهای کمپين يک ميليون امضا، خواستهای زنان طبقهی کارگر نيست. به نظر شما آيا آنچه به عنوان مطالبات کمپين مطرح ميشود، يعنی تغيير قوانين تبعيضآميز خواست زنان طبقهی کارگر هم نيست؟ به نظر ميرسد مطالباتی که وجود دارد برای اقشار و طبقات مختلف اولويتبندی داشته باشد. برای طبقات فرودست اجتماعي، طبقات محروم و زحمتکش مسائل معيشتی و اقتصادی اولويت بيشتری دارد. البته در لايههای زنانی که به نسبت از شرايط بهتر اقتصادی برخوردار باشند دغدغههايی مطرح است که بايد از جانب جامعه به آنها پاسخ داده شود. به هر جهت در مطالبهی حقوق عمومی که مربوط به همهی انسانها ميشود مانند حق زندگي، حق آموزش، حق برخورداری از مواهب اجتماعی برای طبقات و اقشار مختلف نميتوان تمايزی قائل شد. آنچنان که امروز مسائل محيط زيست و آلودگی آب و هوا برای همهی اقشار و همهی طبقات اعم از فقير و پولدار، دارا و ندار، سياه و سفيد و زن و مرد و هر گرايش و مذهبی دارای اهميت و يک موضوع تمام بشری است. در مورد کمپين يک ميليون امضا که هدف خودش را برابری حقوق زن و مرد قرار داده به نظر ميرسد اگر از طرف کسانی که اين حرکت را حمايت کردهاند و در اين جهت زحماتی هم ميکشند و دچار مشکلاتی هم شدهاند، به خواستههای به حق لايههای فرودستی جامعهی زنان بيشتر توجه شود به اين دليل که ما مسائل و مشکلات بيشتری در آن لايهها ميبينيم شايد که کار بهتر و گستردهتر پيش برود. بايد تلاش بشود که هر کسی در هر نهاد اجتماعی که کار ميکند با گستردهترين افرادی که خواهان آن حقوق هستند تماس بگيرد و در واقع شعارهای درست و منطقی خودشان را به لايههای گستردهتری نفوذ و رسوخ بدهند. همانطور که در فعاليتهای کارگری در چند سال اخير اتفاق افتاد حضور کارگران فعال موجب شد مبارزهی کارگری واقعيتر شود و ديگر به فعالان کارگری محدود نشود. فکر نميکنيد حضور زنان کارگر در کمپين يک ميليون امضا ميتواند موجب اين شود که صدای آنان نيز شنيده شود؟ بله! اگر شرايطی به وجود بيايد که زنان کارگر که روزه به روز هم بر تعداد آنها افزوده ميشود با کمپين يک ميليون امضا ارتباط برقرار بکنند، اين کمک ميکند به بهبود اوضاع اجتماعی زنان. اما به نظر ميرسد که کسانی هم که در اين جنبش فعال هستند بايد تلاش خودشان را در نزديکی به جامعهی کارگری زنان که مشکلات زيادی هم متوجه آنهاست، انجام دهند. چون زنان کارگر بايد مشکلات مردان کارگر را تحمل کنند و علاوه بر آن مشکلات ديگری را هم که به واسطهی زن بودن دارند را مضاعفتر تحمل کنند. در ضمن برای زنان کارگر امروز امنيت شغلی آنها، معيشت آنها و درآمد آنها اهميت بيشتری دارد. به اين ترتيب به نظر ميرسد که کنشگران جنبش زنان بايد توجه بيشتری را به اين طبقه از زنان جامعهی ما نشان بدهند و با يک ارتباط دو سويه بتوانند در گسترش فعاليتهای خودشان در لايههای فرودست جامعهی زنان موفق شوند. آقای مددی! سنديکای شرکت واحد به عنوان بخشی از جنبش کارگری که به دليل اينکه همهی کارگران شرکت واحد مردان هستند، ساختاری مردانه دارد چه ارتباطی ميتواند با کمپين يک ميليون امضا به عنوان بخشی از جنبش زنان داشته باشد؟ به هر جهت سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای مدني، سازمانهايی که از لايههای پاييندست اجتماعی تشکيل ميشوند خود به خود يک نوع همگرايی و کشش را به سمت همديگر دارند. ساختار کارگری شرکت واحد عمدتن مردانه است و ما در اين بخش اخيرن شاهد بوديم که تعدادی از زنان راننده هم برای خطوط اتوبوسرانی در مناطق ويژهيی در نظر گرفته شدهاند. ما اميدواريم که اين امر گسترش پيدا کند و ما در شرکت واحد شاهد حضور بيشتر زنان باشيم. ما اگرچه مستقيمن در مورد مسائل زنان از نوع فعاليتهای کمپين تلاشی نداشتهايم اما در گفتارها و جلسات خودمان همواره همکارانمان را دعوت کردهايم به رعايت حقوق همسرانشان و هميشه خواستار اين شدهايم که اگر برای حقوق کارگری تلاش ميکنند بايد برای حقوق همسرانشان و به طور اعم حقوق زنان هم تلاش و فعاليت بيشتری انجام بدهند و نگرشهای خودشان را در زمينهی رعايت حقوق زنان به سطح بهتری ارتقا بدهند. در اين زمينه هم ما موفقيتهايی را به دست آوردهايم و تلاشمان اين است که خانوادههای کارگران سنديکايی را هرچه بيشتر با مسائل اجتماعی آشنا بکنيم تا بتوانيم در فعاليتهايمان بهتر حرکت کنيم. زنان آگاه به مسائل اجتماعی و آشنا به حقوق اجتماعی هم در خانواده منشا خير خواهند بود و هم در صحنهی اجتماعی. ما هم از اين پديدهی مثبت در فعاليتهايمان هميشه بهره بردهايم و آن را به کار ميبنديم.
- بحران در کارخانه "آونگان" اراک شدت يافت :333
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 20 اردیبهشت 87 ؛ بيش از 700 کارگر کارخانه آونگان اراک بدون دريافت حقوق و مطالبات، با تعطيلى يک ماهه کارخانه در بلاتکليفى و بيکارى بسر ميبرند. يکى از کارگران شرکت آونگان اراک در اين باره به دسترنج گفت: متاسفانه کارگران آونگان با وجود مراجعه به مقامات مسوول استان و انجام اعتراضات و تجمعات گسترده، هنوز به خواستههاى حقوقى و شغلى خود دست نيافتهاند. او گفت: تمامى مشکلات اين واحد توليدى نمونه در خاورميانه بدليل واگذارى و خصوصى سازى بدون برنامه بوده که طى آن با توقف چرخه توليد کارخانه، وضعيت شغلى صدها کارگر در هالهاى از ابهام فرو رفته است. اين کارگر با اشاره به تجمع اعتراضآميز کارگران آونگان در روز کارگر گفت: در صورت عدم پرداخت مطالبات و بازگشايى کارخانه، دست به تجمع اعتراضآميز مجدد خواهيم زد.
*)344- مافيای قاچاق سيگار، طرفدار حقوق بازنشستگان و معلمان (!) از آب درآمده است؟
به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 20 اردیبهشت 87 ؛ به نقل از سايت "تابناک" نزديک به محسن رضايی که اخيرا احمدی نژاد با اشاره تلويحی به او در سخنانش در قم, او را عامل اصلی قاچاق سيگار معرفی کرده و سپس سايت های نزديک به احمدی نژاد با اشارات صريحی نام دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام را ذکر کرده بودند, در ادامه واکنش نسبت به اين مساله و در حالی که بالاخره اصل ماجرای قاچاق سيگار و جزئيات آن مسکوت گذاشته شد, ضمن حمايت از حکم "ديوان عدالت اداری" در مورد لغو مصوبه افزايش پلکانی حقوق يک باره طرفدار حقوق معلمان و بازنشستگان از آب درآمده است. خبر "تابناک" به نحوی تنظيم شده است که گويا دست اندرکاران آن پيش از اين هيچ اطلاعی از کشمکش های مجلس, دولت, شورای نگهبان در رابطه با مصوبه نداشته اند و گويا فقط پس از صدور اين حکم بوده که برای "تابناک" مشخص شده است که :"دولت دستمزد ميليونها کارمند خود را کمتر از آنچه قانون مشخص کرده، پرداخته و مجلس نيز به جای تذکر درباره اين اقدام، سکوت اختيار کرده است!" معلوم نيست مافيای قاچاق سيگار چه ارتباطی با حقوق بازنشستگان و معلمان دارد. در رابطه با اين موضوع برای اطلاع بيشتر از جزئيات گزارش مشروح روشنگری را در لينک زير بخوانيد: http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20080506021354.html*) 335- اصل "خبر" بازتاب: با صدور حکم ديوان عدالت اداری مشخص شد در سال ٨۶، دولت دستمزد ميليونها کارمند خود را کمتر از آنچه قانون مشخص کرده، پرداخته و مجلس نيز به جای تذکر درباره اين اقدام، سکوت اختيار کرده است! به گزارش خبرنگار ,تابناک,، روز گذشته ديوان عدالت اداری برخی بندهای مصوبه دولت درباره ضريب افزايش حقوق کارکنان و بازنشستگان دولت را ابطال کرد؛ مصوبهای برای مدت دوازده ماه تمام در سال ٨۶ اجرايی شد. بنا بر ماده ۱۵۰ برنامه چهارم توسعه ,دولت موظف است حقوق کارکنان و بازنشستگان دولت را طی برنامه چهارم و در ابتدای هر سال برای تمامی رشتههای شغلی متناسب با نرخ تورم افزايش دهد,، اما دولت در سال ٨۶ تنها به ميزان ۵ درصد حقوق کارکنان خود را افزايش داد، در حالی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی نرخ تورم سال ٨۵ را که مبنای اعمال ضريب افزايش حقوق کارکنان دولت در سال ٨۶ بوده، ۱٣ درصد اعلام کرده است. هرچند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی را اشتباه و غيرواقعی دانست و اين نرخ را بيش از ۲۲ درصد اعلام کرد. به هر حال اکنون دولت بر اساس مصوبه غيرقانونی خود، حقوق دوازده ماه کارکنان خود را پرداخت کرده و جالب آنکه مجلس شورای اسلامی و به ويژه رئيس مجلس ـ که مسئول تطبيق مصوبات دولت با قوانين است ـ در برابر اين عمل غيرقانونی چشم فرو بسته و نه تنها اقدام قانونی برای ابطال و جلوگيری از اجرای آن نکردند که حتی تذکر موثری هم به دولت همسوی خود ندادند و سکوت اختيار کردند. اين در حالی است که برنامه چهارم توسعه مصوبه مجلس هفتم است که در آغاز تشکيل در سال ٨٣ به بررسی و تصويب آن پرداخت. اکنون نيز با گذشت يک ماه و نيم از سال ٨۷، دولت ميزان افزايش حقوق کارکنان و بازنشستگان خود را اعلام نکرده است. هرچند در فروردين ماه برخی اين رقم را به نقل از دولت ۶ درصد اعلام کردند که اما انتقادهايی را به دنبال داشت دولت ناگزير اعلام کرد هنوز تصميمی در اين باره نگرفته است. هماکنون دولت موظف به اصلاح مصوبه باطل شده خود است تا متناسب با نرخ تورم سال ٨۶ نسبت به پرداخت مابهالتفاوت حقوق کارکنان و بازنشستگان خود اقدام کند اما با توجه به بسته شدن بودجه ٨۷، محل تأمين اين هزينه خود بحثی جدی است که احتمالا نياز به مصوبهای جديد دارد، البته در صورتی که دولت تصميم به پرداخت سهام عدالت به جای حقوق معوقه کارکنان در سال ٨۶ نکند؛ همان اقدامی که برای پرداخت سنوات پايان کار کارکنان کرده است! به هر روي، دولت موظف به اجرای برنامه چهارم توسعه و قانون است، هرچند انتقادهايی نسبت به برخی مفاد و مواد آن داشته باشد، بنابراين، تا زمانی که نسبت به اصلاح آن از مجاری قانونی اقدامی نکرده، ملزم به اجرای آن است. مجلس شورای اسلامی نيز بايد هم از بعد قانونگذاری و هم از بعد نظارتی خود بر اجرای قوانين، به وظيفه محوله خود بپردازد و آنچه روابط بين قوا را مستحکم ميکند، اجرای درست قانون است.
336- تجمع اعتراضی در جنوب تهران به دليل گرانی قيمت برنج :
به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 20 اردیبهشت 87 ؛ برخى از اهالى ساکن يافت آباد غربى تهران به دليل افزايش قيمت برنج در ميدان معلم تجمع کردند. تجمع کنندگان با حمل پلاکاردهايى به افزايش قيمت برنج اعتراض کردند. اين تجمع با دخالت نيروى انتظامى پايان يافت. همچنين در برخى مناطق تهران سوپرمارکتها از ارائه برنج به مشتريان خوددارى کردند.
- اداره کل کار مرکزي پيگير مشکلات کارگران پروفيل ساوه نشد؟337
يکي از خوانندگان سايت دسترنج در تاریخ 20 اردیبهشت 87 ؛ با ارسال پيامي به سايت از آنچه بياعتنايي اداره کار اراک به مشکلات کارگران پروفيل ساوه عنوان کرده است، انتقاد نموده است.
متن کامل اين پيام به اين شرح است؛
مسئولين وزارت كار و اداره كل كار و امور اجتماعي اراك، كارگران اخراجي پروفيل ساوه را سركارگذاشتند!!!! به دنبال پيگيري نمايندگان كارگران پروفيل ساوه از وزارت كار مبني بر مطالبات كارگران كارخانه اعم از 1- داشتن نماينده قانوني كارگر (در اين كارخانه با وجود بيش از 1200 كارگر و30 سال توليد هيچگونه تشكل صنفي وجود نداشته است)!!! 2- امنيت شغلي (لغو قراردادهاي موقت كار) 3- اجراي آييننامه پرداخت افزايش توليد 4- ا جراي كامل و بدون تبعيض طرح طبقهبندي مشاغل 5- اجراي آييننامه كارهاي سختوزيانآور و بازنشستگي 20 ساله، مسئولين وزارت كار نمايندگان كارگران را به اداره كل كار اراك ارجاع دادند. پس از مراجعه به اراك و مذاكره با مسئول روابط كار، قرار شد كه ايشان روز سهشنبه يا چهارشنبه مورخه 17 يا 18 / 2 /87 جهت حل موضوع اخراجيها به اداره كار ساوه بيايند، ولي با توجه به تماسهاي مكرر با معاون اداره كل ايشان تشريف نياوردند!
جاي تعجب ندارد كه طي چند روز گذشته ده نفر كارگر ديگر اخراج شود و تعداد اخراجيها به نزديك 60 نفر برسد. آيا اخراج كارگران به نفع توليد ميباشد؟ آيا كارگراني كه هم اكنون در دو شيفت 12 دوازده ساعته مشغول كار و توليدند بايد با هراس از بيكاري در انتظار آينده سياه باشند. آيا مسئولين ميتوانند فقط بدين صورت كارگران را سر كار بگذارند؟؟
- خط فقر کشور 400 هزار تومان؛ تهران 780 هزار تومان : 338 (*
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 20 اردیبهشت 87 ؛ راغفر با اشاره به ميزان افزايش درصد جمعيت زير خط فقر مطلق در سالهاى گذشته خاطرنشان كرد: در سال 83، 4/29 درصد، سال 84، 9/31 درصد، سال 85 ،6/33 درصد و سال 86، حداقل 35 درصد جمعيت كشور در زير خط فقر مطلق به سر ميبردند. ايسنا:تدوينگر نقشه جغرافيايى فقر كشور، خط فقر مطلق (شديد) سال 86 كشورى را بر حسب توزيع درآمد و مصرف خانوار، 400 هزار تومان اعلام كرد و گفت: خط فقر شديد استان تهران، براى يك خانوار پنج نفره در سال گذشته، 650 هزار تومان بوده است. دكتر حسين راغفر همچنين خط فقر مطلق (شديد) كشورى در سال 83 را 238 هزار تومان، 84 ، 276 هزار تومان، 85، 325 هزار تومان و در سال 86 نيز 400 هزار تومان برشمرد و با اعلام اين كه خط فقر مطلق شهر تهران هم، در سال 86 ، حداقل 770 تا 780 هزار تومان بوده است، گفت: خط فقر مطلق استان تهران نيز در سال 83 ، 400 هزار تومان، 84 ، 480 هزار تومان ، 85 ، 560 هزار تومان و سال 86 ، 650 هزار تومان و اين ارقام بيانگر رشد سالانه 18 درصدى خط فقر در كشور است. متخصص حوزه رفاه اجتماعي، در عين حال رقم واقعى تورم را به مراتب بيشتر از رقم اعلام شده رسمى دانست و گفت: بانك مركزى نرخ تورم سال 86 را حدود 20 درصد اعلام كرده بود. وى بر پايه بررسيهاى مستند خود، درحالى افزايش شديد قيمت زمين و مسكن را از مهمترين دلايل رشد فقر در جامعه برشمرد كه زمين و مسكن از سوى بانك مركزى در كالاى سبد مصرفى خانوارهاى ايرانى در نرخ تورم محاسبه نميشود. راغفر در ادامه با اشاره به ميزان افزايش درصد جمعيت زير خط فقر مطلق در سالهاى گذشته خاطرنشان كرد: در سال 83، 4/29 درصد، سال 84، 9/31 درصد، سال 85 ،6/33 درصد و سال 86، حداقل 35 درصد جمعيت كشور در زير خط فقر مطلق به سر ميبردند. وى در توضيح محاسبه خط فقر مطلق (شديد) به ايسنا گفت: در اندازهگيرى خط فقر مطلق سال 83 كشور، حداقل كالرى مورد نياز يك فرد بزرگسال 2هزار و400 كيلو كالرى محاسبه شد، اما به دليل آن كه اين ميانگين در سطح دنيا دو هزار كيلوكالرى است، رقم محاسبه شده كشورى نيز تقليل يافت و بدين ترتيب جمعيت كمترى در زير خط فقر قرار گرفتند. وى با بيان اين كه در محاسبه خط فقر مطلق، تنها، كالرى مورد نياز فرد از طريق غذا، لحاظ ميشود و ساير اقلام كالايى بر حسب هزينههاى غذايى تخمين زده ميشود و به اين دليل، سهم مسكن در اين هزينهها بسيار كمرنگ ميشود، بيان كرد: اين در حاليست كه بر حسب آمارهاى مركز آمار ايران حدود 30 درصد سبد مصرفى خانوارها را مسكن تشكيل ميدهد. البته رقم واقعى اين كالا در سبد مصرفى خانوار به مراتب بيشتر از 30 درصد است؛ چرا كه مركز آمار اين درصد را صرفا بر حسب اجارهبها محاسبه و ساير هزينههاى مسكن و اصطكاك خانه را در نظر نگرفته است. بنابر اظهارات اين پژوهشگر حوزه رفاه و تامين اجتماعي، فقر و نابرابري، دو مقوله جدا از هم هستند و نگرانى سياستگذاران بايد از تلفيق فقر و نابرابريها باشد؛ چراكه تلفيق فقر و نابرابرى باعث تشديد شكاف طبقاتى و بروز ناامنى روانى و تشديد احساس تبعيض در ميان طبقات محروم ميشود. به گفته وى صحبت از خط فقر يك و دو دلارى در كشور، مبنا و پايهاى ندارد؛ چرا كه تعيين نرخ P.P.P (برابرى قدرت خريد) بر حسب دلار پايه 1990 آمريكا محاسبه و در حال حاضر حدود 350 تومان در نظر گرفته ميشود؛ در حالى كه اين 350 تومان به هيچ وجه برابر يك دلار امريكا نيست و استفاده از چنين تعابيرى فقط توجيه است و موجب گمراهى ميشود. اين استاديار دانشگاه در بيان علت مبنا نبودن خط فقر يك و دو دلارى در كشور براى تعيين خط فقر مطلق، درباره سابقه آن در دنيا نيز تصريح كرد: نهادهاى غيردولتى در دنيا در ابراز نگرانى نسبت به وجود 4/1 ميليارد نفر فقير از جمعيت 6 ميلياردى سال 2000 اين گونه اعلام كردند كه اين عده، حتى يك دلار در روز درآمد ندارند و در نتيجه بحث خط فقر جهانى را پيش كشيدند. اين در حاليست كه امروزه در بسيارى از ايالتهاى هند، خط فقر سه دلارى براى فقر شديد (مطلق) تعريف ميشود؛ لذا خط فقر يك و دو دلارى در مورد ايران به هيچ وجه صدق نميكند و مبناى علمى ندارد. راغفر ادامه داد: برابرى قدرت خريد بر حسب يك دلار بر پايه سال 2004 معادل 250 تومان در كشور بود كه بر حسب فقر يك دلارى 2/1 درصد جمعيت ايران زير خط فقر شديد بودند، اما وقتى اين دلار بر حسب دلار معامله شده در بازار آن زمان (سال 83) محاسبه شد، به 800 تومان رسيد كه بر اساس آن جمعيت زير خط فقر مطلق (شديد)، 20 درصد جمعيت را تشكيل ميداد؛ لذا چنانچه امروز يك دلار را 930 تومان محاسبه كنيم، با افزايش تورم و تبديل خط فقر يك به دو دلاري، اين رقم معادل 1860 تومان در روز ميشود. يعنى ماهانه بايد به ازاى هر خانواده پنج نفره 250 هزار تومان پرداخت شود؛ درحاليكه خانوارهاى ايرانى براى خروج از خط فقر چنين دريافتياي ندارند. تدوينكننده نقشه فقر در كشور با تاكيد بر اين كه نميتوان خط فقر ملى براى كشور تعريف كرد، دلايل خود در اين باره را اين گونه اظهار كرد: به دليل تفاوتهاى فاحش در توسعهيافتگى شهر و روستا و نبود توازن آن در نقاط مختلف كشور، زمانى كه خط فقر سال 83 در تهران 400 هزار تومان بود، اين رقم در سيستان و بلوچستان 178 هزار تومان محاسبه شد. به همين دليل، تعيين خط فقر ملى نيز در ايران معنا ندارد و اين، نابرابرى را مخفى ميكند و فقط در كشورهايى معنا مييابد كه تفاوت توسعهيافتگى شهر و روستا و مناطق مختللف در آن جا بسيار نازل و سطح زندگى نسبتا يكسان، در چنين كشورهايى برقرار است. متخصص حوزه رفاه اجتماعى در ادامه گفتوگو با ايسنا به چگونگى تعيين رقم جمعيت زير خط فقر نسبى نيز اشاره كرد و با اين كه تعيين دقيق خط فقر نسبى در كشورهاى توسعهيافتهاى محاسبه ميشود كه فقرمطلق آنها برطرف شده است، گفت: تعيين خط فقر نسبى در كشورهاى در حال توسعه از جمله ايران، معنا ندارد. اين استاديار دانشگاه در ادامه، شاخصهاى نابرابرى و شكاف درآمد بر اساس ضريب جينى را اعلام كرد و به ايسنا گفت: شاخص نابرابرى از 389 هزارم به 392 هزارم در سال 84 و 401 هزارم در سال 85 افزايش پيدا كرده است و در محاسبه ضريب جيني، هر چه به سمت عدد يك پيش رويم، به نابرابرى بيشترى ميرسيم. وى با تاكيد بر لزوم انتشار ريزدادههاى مصرف و درآمد خانوارهاى ايرانى در سال 86 از سوى مركز آْمار ايران، آن را براى محاسبه ضريب جينى و شاخص نابرابرى ضرورى دانست و گفت: اين آمار تا امروز از سوى مركز آمار منتشر نشده است.
*)339 - در جمهوری اسلامی 100 درصد درآمدهاى مردم صرف تأمين هزينههاى مسكن ميشود: به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 21 اردیبهشت 87 ؛ شهردار تهران با اشاره به اينكه در گذشته 70 درصد درآمد شهروندان صرف تأمين هزينههاى مسكن ميشده است، گفت: امروزه 100 درصد درآمدهاى مردم صرف تأمين هزينه مسكن ميشود. به گزارش خبرنگار اجتماعى فارس، محمدباقر قاليباف پيش از ظهر امروز در مراسم كلنگزنى تعاونى مسكن كاركنان منطقه 19 شهردارى تهران، با بيان اين مطلب كه توجه به معيشت كاركنان بسيار مهم است، گفت: اين موضوع يكى از دغدغههاى اصلى ما در شهردارى تهران است. به گفته قاليباف، سياست شهردارى تهران در بخش رسيدگى به امور كاركنان يك سياست روشن و شفاف است. وى با اشاره به اينكه بحث مربوط به مسكن يكى از مهمترين بخشهاى تأثيرگذار بر معيشت خانوادهها است، گفت: در گذشته 70 درصد درآمدهاى مردم صرف مسكن ميشده است ولى امروزه 100 درصد درآمدها و شايد هم بيشتر يك خانواده صرف هزينه مسكن ميشود. شهردار تهران ادامه داد: كمترين سهم از درآمدهاى خانوادهها به مسائل آموزشي، پزشكي، تفريح، لباس و غذا اختصاص مييابد. وى افزود: براى اينكه بتوانيم توجه جدى به معيشت خانوادهها كنيم بايد به بحث مسكن توجه ويژهاى داشته باشيم. ما ابتدا مشكل مسكن را براى كاركنان رسمى شهردارى و سپس براى كاركنان قراردادى برطرف ميكنيم. به اعتقاد قاليباف، يكى از راههاى رفع مشكل مسكن كاركنان ايجاد تعاونى است كه قرار است اين تعاونيها در تمامى مناطق تهران ايجاد شود. وى افزود: همانطور كه بنده مكلفم دغدغه مسايل معيشتى شما را داشته باشم از شما نيز توقع دارم كه مشكلات مردم را بى هيچ منتى برطرف كنيد. شهردار تهران خاطرنشان كرد: در ابتداى ورودم به شهردارى تهران به همكاران قول دادم كه توجه ويژهاى به معيشت همكاران در شهردارى تهران داشته باشم چرا كه اگر قرار باشد اتفاقى در شهر بيفتد اين كار بايد توسط بدنه شهردارى انجام شود. وى با اشاره به اينكه اگر امروزه مجموعه درآمدهاى شهردارى افزايش قابل توجهى يافته است و بسيار از پروژهها با سرعت بيشترى اجرا ميشود، گفت: تمام فعاليتهاى صورت گرفته در شهردارى تهران توسط كاركنان انجام ميشود. به گفته شهردار تهران، در 2 سال گذشته 120 سالن ورزشى و 500 زمين چمن مصنوعى در تهران ساخته شده است. به اعتقاد قاليباف، اگر ميخواهيم شهر را اداره كنيم بايد قبل از آن به درون شهردارى توجه ويژهاى داشته باشيم. شهردار تهران اضافه كرد: اگر نميتوانيم فاصله بين شمال و جنوب شهر را كاهش دهيم لااقل نبايد اجازه دهيم اين فاصله افزايش پيدا كند. گذشت زمان نشان داده است كه فاصله بين شمال و جنوب شهر مدام افزوده شده است. قاليباف به خصوصيسازى در بخش اقتصاد دولتى اشاره كرد و گفت: دولت تلاش ميكند بخشى از شركتهاى را كه در اختيار دارد واگذار كند ولى مهمتر اين است كه از همين امروز دولت در بخشهاى دولتى ديگر سرمايهگذارى مجدد نكند. به گفته شهردار تهران، بودجه در نظر گرفته شده براى منطقه 19 شهردارى تهران نسبت به سال گذشته حدود 3 برابر افزايش يافته است اين به اين معنا نيست كه 3 برابر بيشتر از سال گذشته كار انجام شود چرا كه با توجه به تورم اين توقع وجود ندارد اما در تلاشيم تا گامهاى مناسبترى در اين زمينه برداريم. قاليباف به نوسازى بافت فرسوده اشاره كرد و گفت: بايد در اين زمينه مردم به شهردارى تهران اعتماد كنند تا مشكل بافت فرسوده به صورت ريشهاى حل شود. شهردار تهران تأكيد كرد: بايد در موضوع بافت فرسوده به گونهاى رفتار شود كه شهردارى هيچ منفعت اقتصادى شامل شهردارى تهران نشود و افرادى كه در حال نوسازى هستند، بيشترين منفعت را ببرند. ما بايد به دنبال توليد ثروت در مناطق جنوب شهر باشيم. شهردار تهران اظهار داشت: تمام تلاش ما اين است كه در جنوب شهر ارزش افزوده را بالا ببريم. وى به نوسازى بافت فرسوده در منطقه اتابك اشاره كرد و گفت: روز اولى كه ميخواستيم كار نوسازى را در اين منطقه آغاز كنيم شهروندان اوقات تلخى كردند و حتى اجازه صحبت كردن به بنده را ندادند ولى اكنون كه 17 الى 18 ماه از آن زمان ميگذرد گامهاى اساسى در اين زمينه برداشته شده است و ارزش افزوده ملكها بسيار بالا رفته است. به گفته قاليباف، بايد در 25 منطقه ديگر نيز طرح تجميع و نوسازى بافت فرسوده انجام شود.
340- كارخانه آونگان اراك به شدت بحراني است:
200 تن از كارگران خشمگين شركت آونگان اراك در اعتراض به بلاتكليفي خود و واگذاري اين شركت توليدي به بخش خصوصي و بيكاري و ا خراج كارگران دست به اعتراض زده و جاده تهران – اراك را مسدود كردند . در حال حاضر مقامات محلي و مديريت شركت در يك جلسه اضطراري موضوع بلاتكليفي رو مورد بحث قراردادند و النهايه به كارگران وعده حل شدن مشكلات را دادند .اما كارگران كه اعتمادشان را از دست دادند به شرط اينكه تا 24 ساعت به خواسته هاي كارگران جواب مثبت داده شود موقتا از اعتراض دست برداشتند ولي فضا همچنان ملتهب ميباشدحدوداً 700 کارگر شرکت اونگان اراک به دليل تعطيلي کارخانه بيش از يک سال است که در بلاتکليفي و سرگرداني بسر ميبرند.خصوصي سازي شرکت در سال 83 و تعطيلي کارخانه از سوي ديگر بر مشکلات کارگران اين واحد توليدي افزوده و آنان را معترض کرده .اين شركت ازمعروفترين توليدكنندگان دكل انتقال برق بود. يكي از كارگران قديمي اين كارخانه به فرياد كارگر:“گفت : شركتي که زماني از بهترين ومعروفترين توليدکنندگان دکل انتقال برق در منطقه خاورميانه به شمار ميرفت، به دليل سياست ضد توليدي و ضد كارگري واگذاري كارخانه ها به سرمايه داران دولتي زيانده اعلام شده و در تعطيلي است.”انجمن دفاع از كارگران و بيكاران 21 اردیبهشت 87
341- تخریب منازل کارگران در شهر اهواز :
بر اساس گزارش خبرنامه آزادی برابری و به نقل از سایت انجمن دفاع از کارگران و بیکاران در تاریخ 21 اردیبهشت 87 ؛ مامورین شهرداری اهواز با یورش به منازل اقشار ضعیف جامعه و با اعمال زور و ضرب و شتم ساکنان آنها اقدام به تخریب منازل آنان نمودند.
ماموران شهرداری اهواز با استفاده از ماشین های سنگین و با کمک نیروی انتظامی در عرض چند دقیقه خانه های محله "حصیرآباد اهواز" را که تعدادبسیاری از آنان کارگر می باشند را تخریب نمودند.
بنابر این گزارش ساکنان این خانه ها حتی وقت آن را نداشته اند که وسایل ضروری خود را از منزل خارج نمایند و در اثر تخریب منازل آنان وسایل داخل خانه هایشان در زیر آوار مدفون گردیده است.
342- قاليباف: 100درصد درآمد خانوادهها صرف تامين مسكن ميشود :
به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 21 اردیبهشت 87؛ باقر قالیباف شهردار تهران، مهمترين موضوعي كه بر معيشت خانوادهها تاثيرگذار بوده و تقريبا تمام درآمد خانوادهها را صرف خود كرده، هزينه مسكن دانست و گفت: اگر تا ديروز ميتوانستيم بگوييم كه 70درصد درآمد مردم به مسكن اختصاص مييافت امروز صد در صد درآمد خانوادهها صرف تامين مسكن ميشود.به گزارش ايسنا، قاليباف در مراسم افتتاح مركز خريد و فروش خودرو و كلنگزني زمينهاي تعاوني مسكن شهرداري منطقه 19 گفت: در حال حاضر در همه مناطق شهر تهران تعاونيهاي مسكن كاركنان شهرداري در حال راهاندازي است.وي تصريح كرد: بايد به حدي از منزلت در نگاه مردم برسيم كه آنها شهرداري را به عنوان نهادي، متعلق به خود نگاه كنند و شهرداري را در مقابل خود نبينند.قاليباف ادامه داد: در گذشته قول داده بودم كه اگر نتوانم فاصله شمال و جنوب تهران را كم كنم حداقل آن را بيشتر هم نكنم. در گذشته اين حرفها وجود داشت و البته ميخواستند فاصلهها كاهش يابد، اما اتفاقي نيفتاد و فاصلهها بيشتر هم شد.وي بيان كرد: دولت تلاش ميكند بخشي از حوزههاي در اختيار خود را به بخش خصوصي واگذار كند اما به نظر ميرسد بهتر و راحتتر است كه از همين امروز ديگر در بخشهاي دولتي سرمايهگذاري مجدد نكند.قاليباف خطاب به مردم گفت: صادقانه ميگويم كه شهرداري تهران هيچ پروژهاي را بدون اين كه از مناطق جنوبي و محروم شهر شروع كرده باشد، كليد نزده است.شهردار تهران، با بيان اين كه براي ساماندهي بافتهاي فرسوده چارهاي جز اعتماد به هم نداريم، افزود: شهرداري در مورد وام و عوارض و صدور پروانه براي واحدهايي كه تجميع شوند، كمك خواهد كرد.همچنين در اين مناطق به ازاي هر متر مربع، 2/1 متر مربع مسكن جديد به مالكان خواهيم داد.343- اعتراضات کارگران نيشکر هفت تپه در مقابل فرمانداری شوش:
به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران در تاریخ 21 اردیبهشت 87 : بنابه گزارشات رسيده از شوش، کارگران نيشکر هفت تپه وارد ششمين روز اعتصاب خود شدند. امروز تمامی بخشهای شرکت در اعتصاب کامل بسر می برد و هر 3 شيفت کارخانه در تحصن و اعتراض بسر می برد. تعداد کارگرانی که در اعتصاب و اعتراضات شرکت دارند 5000 نفر تخمين زده می شود. در پی هشدارهائی که کارگران در روزهای اخير داده بودند که اعتراضات خود را شدت خواهند داد. صبح امروز شنبه21 ارديبهشت ماه تعداد زيادی از کارگران نيشکر هفت تپه در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق معوقه خود و ساير خواسته ها در مقابل فرمانداری شهرستان شوش تجمع نمودند ،اين تجمع تا گزارش اين خبر همچنين ادامه دارد و بر تعداد تجمع کنندگان افزوده می شود. آنها اعلام کرده اند در صورت بر آورده نشدن خواستهايشان اعتراضات در روزهای آينده به شکل گسترده ای ادامه خواهد يافت. عليرغم اينکه 6 روز از اعتصاب کارگران می گذرد ولی تا به حال از دادن هر گونه جوابی به کارگران مبنی بر پرداخت حقوق معوقه به آنها خوداری می کنند. مدير عامل شرکت يعقوب شفيعی وهيئت مديره و رئيس حراست زيبداری چندين روز است که در محل کار خود حاضر نمی شود. به تعويق افتادن بيش از 2 ماه حقوق کارگران شرايط معيشتی آنها را بسيار دشوار کرده است . خواسته های کارگران اعتصاب کننده نيشکر هفت تپه به قرار زير می باشد: پرداخت حقوق معوقه 2 ماه اخير پايان دادن به پرونده سازيها و احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب برکناری مدير عامل شرکت يعقوب شفيعی و همچنين اعضای هيئت مديره اين شرکت برکناری رئيس حراست شرکت فردی بنام زيبداری که در سرکوب، جاسوسی و پرونده سازی عليه کارگران نقش مستقيم دارد در طی روز های گذشته مامورين وزارت اطلاعات فعالين کارگری را تحت فشارهای زيادی قرار داده اند ، انها با تماسهای تلفنی و يا مراجعه به منازل فعالين کارگری که معمولا نيمه های شب صورت ميگيردکارگران را مورد تهديد و اذيت و آذار قرار ميدهند . فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، پرداخت نکردن حقوق معوقه، تهديدات و پرونده سازی و احضار کارگران به دادگاه انقلاب را محکم می کند و از سنديکاهای کارگری جهان و سازمان جهانی کار خواستار حمايت از حقوق کارگران ايران است که همانا حمايت قوانين بين المللی کار است.
344- اخراج 30 کارگر کارخانه " قند نیشابور"
تعداد 30 تن از کارگران قراردادی کارخانه قند نیشابور بدلیل بحران مالی کارخانه و توقف خط تولید از کار برکنار شدند. یکی از کارگران کارخانه قند نیشابور در این باره به دسترنج گفت: با اخراج این تعداد کارگر برای 220 کارگر باقی مانده شرکت با توجه به بحران واردات شکر و انباشت این محصول در سیلوها نیز معضل بيكاري دور از انتظار نیست.
او گفت: در کارخانه بدلیل فروش نرفتن شکر، کار وجود نداشته و کارگران به تعمیر دستگاههای تولیدی مشغولند. این کارگر گفت: کارگران از ابتدای سال 87 تاکنون، حقوقی دریافت نکردهاند.
- اخراج 40 کارگر کارخانه "پادزانیچ" قزوین : 345
این کارگران اخراجی همانند 200 کارگر رسمی شاغل در شرکت از بهمن ماه سال گذشته تاکنون حقوقی دریافت نکرده و در بلاتکلیفی بسر میبرند. بیش از 40 کارگر قراردادی کارخانه تولیدی پادزانیچ قزوین از کار برکنار شدند.
یکی از کارگران کارخانه پادزانیچ قزوین، با بيان اين مطلب به دسترنج گفت: این کارگران اخراجی همانند 200 کارگر رسمی شاغل در شرکت از بهمن ماه سال گذشته تاکنون حقوقی دریافت نکرده و در بلاتکلیفی بسر میبرند.
او با اشاره به اینکه عیدی و بن کارگری سال گذشته اين کارگران پرداخت نشده است، گفت: بازار تولید و فروش محصولات این واحد تولیدی لوازم خودرو بسیار خوب بوده اما مدیریت با سودجويی و زیر پا گذاردن قانون، حقوق حقه کارگران را پرداخت نمیکند
- احضار مديرمسوول كرفتو به دليل نشر اخبار كارگري :346
مدير مسوول و صاحب امتياز هفته نامه كرفتو به دليل انتشار گزارشي در رابطه با مراسم روز جهاني كارگر سال ۸۶ به دادگاه سنندج احضار شد.
به گزارش سایت خیری دسترنج در تاریخ 21 اردیبهشت 87 ؛هفته نامه اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كرفتو كه از حدود ۴ سال پيش منتشر ميشد با شكايت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي سنندج از ۵ ماه پيش تاكنون توقيف است.
ليلا مدني، مدير مسوول و صاحب امتياز اين نشريه صبح امروز با احضاريه قبلي به شعبه سوم بازپرس سنندج مراجعه كرد كه با قرار كفالت تا زمان برگزاري جلسه دادگاه آزاد شد. نشريه كرفتو در حال حضر به اتهام نشر اكاذيب توقيف شده است.
- كارگران، كوپن بگير ميشوند :347
به گزارش سایت خبری دسترنج در تاریخ 21 اردیبهشت 87 ؛ كانون عالي شوراهاي اسلامي كار پيگير آن است كه بتواند يارانههاي دولت به كارگران را افزايش يابد و بهصورت كالابرگ در اختيار كارگران قرار بگيرد.
به گفته رييس هيات مديره منتخب وزارت كار در كانون عالي شوراهاي اسلامي كار، اين كانون پيگير آن است كه بتواند يارانههاي دولت به كارگران را افزايش يابد و بهصورت كالابرگ در اختيار كارگران قرار بگيرد.
در همین رابطه ، هوشنگ درويشي در گفتوگو با ايسنا با اشاره به ديدار نمايندههاي كارگران با رياست جمهوري در هفته كارگر و مسائل و مشكلاتي كه در آن ديدار مطرح شد، در اين مورد گفت: از جمله مسائل مهم و مشكلات آزاردهنده كارگران همان موضوعاتي است كه كارگران در ديدار با رياست جمهوري عنوان كردند.
وي در مورد اين مشكلات افزود: از جمله خواستههاي كارگران، ساماندهي كارگران قراردادي است و علاوه بر آن بحث بانك رفاه كارگران بايد مدنظر قرار بگيرد كه حتي خود رييس جمهور نيز پذيرفت كه اين بانك متعلق به كارگران است. به گفته درويشي 94 درصد از اين بانك متعلق به كارگران است.
وي در ادامه با اشاره به خواسته كارگران در مورد واگذاري سهام عدالت به آنها، در مورد مزد مصوب شوراي عالي كار براي سال جاري كارگران اظهار كرد: امسال بهگونهاي عمل شد كه كارگران با توجه به شرايط موجود نسبت به مزد تعيين شده رضايت داشتند.
درويشي اضافه كرد: با توجه به اين مزد و ناچيز بودن بن كارگري و حق مسكن قرار شده كه پيگيريهايي انجام دهيم تا يارانههاي دولتي كارگران افزايش يابد و به صورت كالابرگ در ميان كارگران توزيع شود.
وي تصريح كرد: البته هنوز به نتيجه قطعي در مورد مقدار اين افزايش نرسيدهايم و در جلسات آينده به يقين مقدار پيشنهادي را نيز تعيين خواهيم كرد.
درويشي در پايان در مورد شركتهاي پيمانكاري يادآور شد: اين شركتها بايد ساماندهي شوند و اگر كارگران زيرنظر مستقيم كارفرما مشغول به كار باشند شرايط خيلي بهتر از زماني است كه آنها با واسطه كار كنند.
گفتني است درويشي چهارمين فردي است كه در طول كمتر از سه سال از وزارت جهرمي به عنوان وزير كار، به عنوان رييس هيات مديره كانون عالي شوراهاي اسلامي كار معرفي شده است كه نشان از وضعيت آشفته حاكم بر اين بخش دارد
- کارگران پرريس مزايا و عيدى شان را دريافت کردند : 348
بنا به گزارش دريافتى٬ کارگران کارخانه پرريس بعد از امضاى تومار اعتراضى و ارسال آن براى شرکت در تهران٬ کارفرما مجبور شد که کل مزايا و عيدى کارگران را به اضافه سنوات کارى پرداخت کند. پرداخت مطالبه کارگران سه روز قبل صورت گرفت و مبلغ واريز شده به حساب کارگران حدود ۶٠٠ هزار تومان بوده که ٣٩٠ هزار تومان آن عيدى کارگران بوده است.
- کارگران نساجى پيگير وضعيت خود هستند :349
همينطور امروز پنجشنبه تعدادى از نمايندگان کارگران نساجى به اداره کار مراجعه کردند و در مورد عدم پرداخت حقوق هايشان مذاکره کردند. مسئولين ادار کار ظاهرا اعلام کردند که "حق با شما کارگران است و ما موضوع را پيگيرى خواهيم کرد"!
کارگران بر آنند تا با اتحاد و همدلى براى پيگيرى مطالبات برحق شان تلاش ورزند. و بیش از هر چیز در مقابل سياست های تفرقه انگیز مسئولین اداره کارو سردواندن مدیران اداره کار و کارفرما سدى ايجاد کنند.
350- کارگران نساجی کردستان پس از چهار سال اولین مجمع عمومی خود را برگزار کردند:
کارگران نساجی کردستان اولین مجمع عمومی خود را پس از چهار سال در مورخه 21/2/1387 برگزار کرده و در این مجمع به بررسی مشکلات خود پرداختند. این کارگران همچنین با امضای طوماری که آنرا به اداره کار سنندج تحویل دادند خواهان به ثبت رسیدن شورای کارگری در کارخانه شدند.
همانطوریکه قبلا به اطلاع رساندیم کارفرمای نساجی کردستان از ساعت 11 صبح مورخه 16/2/1387 تمامی دسنگاههای تولیدی این کارخانه را خاموش کرد و به کارگران اعلام نمود که بدلیل نبود نقدینگی قادر به تهیه مواد خام نیست. در این رابطه و برای رسیدگی به مشکل نقدینگی این کارخانه، امروز جلسه ای در استانداری کردستان برگزار گردید و قرار شد به مشکل نقدینگی آن رسیدگی شود.
بنا به اظهار کارگران این کارخانه در صورت تامین نقدینگی، کارخانه نساجی کردستان از اواخر خرداد ماه به راه خواهد افتاد. این کارخانه در حال حاضر دویست کارگر دارد.
لازم به یادآوری است که کارگران این کارخانه با گذشت 23 روز از اردیبهشت ماه تنها نصف حقوق فروردین ماه خود را دریافت کرده اند و در حال حاضر علیرغم عدم تولید، تمامی شیفتها هر روزه به کارخانه آمده و پس از پایان ساعت کاری به منازلشان مراجعه میکنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران برگزاری اولین مجمع عمومی کارگران نساجی کردستان را پس از چهار سال، به همه این دوستان صمیمانه تبریک میگوید و از اقدام آنان برای تشکیل شورای کارگری در این کارخانه قویا حمایت میکند.
زنده باد جنبش مجمع عمومیاتحادیه آزاد کارگران ایران 23/2/1387http://www.ettehade.net/k.ekhraji@gmail.com
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی