روزشمار کارگری ایران دی ماه 1386

هفته اول دی۸۶ ( دسامبر ۲۰۰۷)

1603- تعداد 9 معلم همدانى تا 20 روز ديگر به زندان مى روند :
به گزارش سایت کانون زنان ايرانی : 9 تن از معلمان همدان بر اساس راى شعبه 106 دادگسترى اين شهر به تحمل 91 روز حبس محكوم شدند. نادر قديمى از معلمان محكوم شده با اعلام اين خبر افزود: جلسه دادگاه، چهارم مهر برگزار و حكم 91 روز حبس در روز 17 آذر ماه به ما ابلاغ شده است. نادر قديمي، على نجفي، مجيد فروزان فر، جلال نادري، على صادقي، يوسف زارعي، محمود جليليان، هادى غلامى و يوسف رفاهيت، معلمان عضو كانون صنفى فرهنگيان همدان هستند كه پيش از اين به دليل شركت در تجمع معلمان بازداشت شده بودند. قديمى در باره حكم صادر شده گفت:, هر كدام از اين 9 نفر قبلا مدتى در بازداشت بوده اند و اكنون اين حكم با احتساب ايام بازداشت قبلى است و من كه 10 روز بازداشت بوده ام اكنون بايد 81 روز ديگر در زندان به سر ببرم., هيچ يك از اين معلمان در خواست تجديد نظر احكام خود را به دادگاه ارايه نكرده اند. قديمى در اين باره تاكيد كرد:, ما اعتراض نكرديم و در اعتراض به راى دادگاه، درخواست تجديد نظر نداده ايم و به زندان خواهيم رفت.

1604- نامه‌ جمعی از نويسندگان ايران در اعتراض به ادامه‌ بازداشت‌های دانشجويان:
روشنفکران! زنان و مردان آزاده روز ۱۱ آذر و روزهای بعد بيش از ۳۰ تن از فعالان دانشجويی به بهانه‌ی " قصدِ" برگزاری مراسم ۱۶ آذر، روز دانشجو، بازداشت شدند و تا امروز هم‌چنان در بازداشت به سر مي‌برند. امضاکنندگان اين نامه ضمنِ ابراز نگرانی شديد از وضعِ ناروشن اين دانشجويان و برخوردهای امنيتی و پليسی با مقوله‌ی فرهنگ و دانشگاه و دانشجو، بر آن‌اند که خواستِ آزادی نه ويژه‌ی دانشجويان که خواستِ همه‌ی مردمی است که از سانسور و سرکوب و آزار به جان آمده‌اند. امضاکنندگان زير خواهانِ پايان بخشيدن به اين وضع ناگوار در همه‌ی عرصه‌های فردي، فرهنگي، اجتماعی و سياسي، و آزادی فوری و بي‌قيد و شرطِ دانشجويانِ دربند اند. سيمين بهبهانی- علي‌اشرف درويشيان- ابراهيم يونسی- انور خامه‌ای- پرويز بابايی- بابک احمدی- ضياء موحد- مجيد امين‌مويد- قطب‌الدين صادقی- ناصر زرافشان- فريبرز رييس‌دانا- سيدعلی صالحی- محمد محمدعلی- محمود استادمحمد- محمد خليلی- فرج‌الله شريفی- حسن مرتضوی- فرزانه طاهری- جاهد جهانشاهی- محمد شريف- قاسم روبين- عباس مخبر- محمد قائدشرفی- فريبا وفی- شيوا ارسطويی- ناهيد فروغان- يونس تراکمه- مهين خديوی- ناهيد موسوی- احمد باطبی- مظفر درفشی- علی صداقتي‌خياط- رضا خندان (مهابادی)- علی ايرانلو- حميدرضا نجفی- فرخنده حاجي‌زاده- يوسف‌ عزيزی-بني‌طرف- کامران جمالی- فاطمه سرحدي‌زاده- علي‌رضا ثقفی- حسين حضرتی- منيژه نجم عراقی- حميد يزدان‌پناه- علي‌اصغر شيرزادی- عليرضا جباری- فلامک بردايی- حسين افشار- علی عبداللهی- ري‌را عباسی- فرامرز سه‌دهی- حسين صفاري‌دوست- فريدون چمنی- فرزانه آقايي‌پور- محمد زندی- شمس آقاجانی- محمد رئوف‌مرادی- رضا مرادي‌اسپيلی- رضا عابد- ناهيد سرشکی- بهنام ناصری- آرش عندليب- رحيم رسولی- محمد حيدر- هژير پلاسچی- انوش صالحی- حسن صانعی- مريم آموسی- مه‌آ محقق- اکبر معصوم-بيگی- نسترن موسوی.

1605- مشکلات مردم شهر بوشهر :
از روز شنبه اول ديماه به دليل شكستگي لوله هاي آب رساني در شهر بوشهر مشكلات زيادي در اين شهر ايجاد كرده است و در سطح شهر آب قطع است علي اينكه سه روز از اين موضوع ميگذرد ولي شركت خاتم الانبيا كه مسئوليت اين پروژه را بر عهده دارد هيچ كاري در اين زمينه انجام نداده است .در حال حاضر زندگي مردم دچار مشكلات شده است و زمان زيادي بايد براي تامين آب را اختصاص دهند.
1606- به دفاع از دستگير شدگان پارک چيتگر برخيزيم :
در روز جمعه 23 آذرماه جمعي از فعالان کارگري به همراه خانواده هاي خود براي گلگشت در پارک چيتگر گرد هم آمده و مشغول صحبت درباره مسائل کارگري بودند. حدود ساعت 12 نيروهاي انتظامي سر رسيدند و ابراهيم گوهري را مورد خطاب قرار داده و خواستند او را با خود ببرند که جمع به دستگيري نامبرده معترض شد و محسن حکيمي و عليرضا عسگري نيز براي پيگيري موضوع به پاسگاه رفتند در اين حال ماموران حسين غلامي را نيز با خود بردند و بدين ترتيب با وجود اعتراض خانواده نامبردگان، هر چهار نفر بازداشت شدند. صبح روز بعد آنها در شعبه 2 دادياري ويژه امنيت ملي دادگاه انقلاب مورد بازپرسي قرار گرفتند و اتهام تباني براي اقدام عليه امنيت ملي به آنها تفهيم شد. دستگير شدگان با رد اين اتهام از خود دفاع کردند و در نهايت براي محسن حکيمي، عليرضا عسگري و حسين غلامي قرار کفالت بيست ميليون توماني و براي ابراهيم گوهري وثيقه بيست ميليون توماني صادر شد و اين قرار به آنها و خانواده شان ابلاغ شد و بازداشت شدگان به زندان اوين منتقل شدند.
فرداي آن روز، در حاليکه اسناد لازم براي آزادي تمام دستگير شدگان فراهم و به شعبه مربوطه ارائه شد، مسئولان تنها مدارک کفالت آقايان عليرضا عسگري و حسين غلامي را پذيرفتند. خانواده هاي اين دو فعال کارگري که فکر مي کردند عزيزانشان به زودي آزاد مي شوند، تا ساعت 22:30 جلوي زندان منتظر ماندند اما آنها آزاد نشدند. روز بعد با مراجعه به دادگاه انقلاب به خانواده ها گفته شد که پرونده ها در دست بررسي است و نامبردگان تا اطلاع ثانوي آزاد نخواهند شد. خانواده ها با نوشتن شکوائيه اي به رئيس دادگاه انقلاب و معاونت دادستان تهران به اين اقدام غير قانوني اعتراض کردند و خواهان اجراي قرار صادره و آزادي عزيزانشان شدند.
از آنجا که عوامل سرمايه داري همواره اعتراضات کارگران به بي حقوقي، بيکاري و فقر روزافزون خود را با سرکوب و دستگيري فعالان کارگري پاسخ مي گويند، حتي جمع خانوادگي کارگران در پارک چيتگر را بر نتافتند. دامنه اين سرکوبها مطالبات برحق ساير اقشار جامعه از جمله دانشجويان، زنان و ... را نيز در بر مي گيرد و باعث امنيتي شدن بيش از پيش فضاي جامعه مي شود. تنها راه مقابله با بي حقوقي و سرکوب جنبشهاي کارگري، دانشجويي و زنان، ايجاد تشکل سراسري ضد سرمايه داري بر بستر مطالبات کارگري مي باشد.
ما بازداشت فعالان کارگري، دانشجويي و جنبش زنان را محکوم مي کنيم و خواهان آزادي فوري و بدون قيد و شرط همه آنان از جمله دستگير شدگان پارک چيتگر هستيم و همه کارگران و آزاديخواهان را فرا مي خوانيم که به هر شکل ممکن به اين دستگيري ها اعتراض کنند.
" فعالان جنبش کارگري "1 / 10 / 86
1607- اعتراض رانندگان سواری کرمانشاه:
شماري از رانندگان سواري هاي کرايه اي بين شهري کرمانشاه روز يکشنبه 2 دي ماه در اعتراض به جلوگيري از ادامه کارشان در مقابل استانداري کرمانشاه دست به تجمع زدند.
ماموران پليس راه کرمانشاه از صبح روز يکشنبه با بهانه عدم نصب دستگاه GPS بر روي خودروهاي کرايه اي از تردد اين خودروها جلوگيري کرده اند، اما رانندگان اعلام کرده اند که توان پرداخت هزينه 250 هزار توماني نصب دستگاه GPS را ندارند.

1608- اعتراض تاکسی رانان در قم :
روز دوشنبه 3 دی 86 تعداد 25 نفر از مديران آژانسهاي تاكسي تلفني در شهر قم جلوي استانداري اين شهر تجمع اعتراضي بر پا كردند در طي اين مدت اعتراض سه تن از نفرات تجمع توانستند به داخل استانداري راه يافته ومشكلات آژانس هاي خود را در مورد معضل بنزين وهمين مشكلاتي كه از سوي اداره راهنمايي و رانندگي براي خودروهاي بدون كارت ايجاد شده است را به مسئولين اين قسمت بدهند ولي مسئولين طبق روال قبل آن ها را به بهانه اينكه بايد مشكلات را مكتوب كنند و بدهند از پذيرش حرفهاي آنها سر باز زدند .
قابل توجه است بعد از طرح سهميه بندي از طرف دولت احمدي نژاد مشكلات و معضلات قشر راننده كه با اين كار درآمد زندگي خود را تامين مي كردند با وخامت مشكلات زندگي آن ها رو به افزون است از طرف ديگر شاهد اين هستيم كه بنزين در بازار آزاد با قيمت هاي گران خريد و فروش مي شود كه اين خود نيز قسمتي از دزديهايي است كه در همين باندهايي كه از طرف دولت هم حمايت مي شوند در حال انجام است .

1609- اعتراض کارگران شرکت پونل پاکدشت :
« روز دوشنبه 86.10.3 كارگران شركت پونل در پاكدشت در اعتراض به حقوق معوقه و عدم دريافت ساير مطالبات در ساعت 10 صبح دست از كاركشيدندو با تجمع در محل غذاخوري اين شركت به مدت يك و نيم ساعت اعتصاب كردند . يك نفر كه دراين اعتصاب شركت كرده بود گفت : ما سه ماه است حقوق نگرفته ايم . مگر باحقوقي كه ماداريم و تورمي كه هست مي توان پس اندازي داشت . اين حقوقي كه وزارت كار به عنوان پايه حقوق تصويب كرده است يك سوم مايحتاج اوليه مارا هم جواب نميدهد و حالا وقتي همين حقوق را هم نميدهند ديگر ما چكار مي توانيم بكنيم . روز 21 و 22 و 23 آذر هم اعتصاب كرديم اما هيچ كس جوابگوي ما نيست . »

1610ـ کارگران شرکت نخ ریسی پاکریس سمنان مدت 4 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند:
به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 3/10/86 ، حسین طاهرزاده دبیر اجرایی خانه کارگر استان سمنان اعلام کرد: 400 کارگر شرکت نخ ریسی پاکریس سمنان مدت 4 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند. این کارگران از مزایای دیگری مثل عیدی و پاداش سال گذشته و بن سالهای 84 و 85 را دریافت نکرده اند. طی 3 سال اخیر 1900 کارگر شرکت تولیدی پاکریس از کار اخراج شده اند. این شرکت تحت پوشش بنیاد مستضعفان می باشد.

1611- گزارش افزایش بحران بیکاری از قول اکونومیست :
به گزارش سایت انجمن صدای کاوه و به نقل از واحد اطلاعات اكونوميست در تازه ترين گزارش خود از افزايش چهار ميليون نفري نيروي كار و افزايش نرخ بيكاري به‌15 درصد تا سال 1391 در ايران خبر داد.اكونوميست در گزارش ماه دسامبر خود نيروي كار ايران در سال 85 را 24 ميليون و 300 هزار نفر برآورد و پيش بيني كرد كه اين شاخص در سال جاري به‌25 ميليون نفر و درسال آينده به‌25 ميليون و 600 هزار نفر برسد.طي سال هاي 88 و 89 نيروي كار ايران به‌ترتيب برابر با 26 ميليون و 300 هزار نفر و 27ميليون نفر خواهد بود كه اين شاخص با 2.5 درصد افزايش در سال 1390 به‌27 ميليون و 700 هزار نفر خواهد رسيد.سال 1391 سالي است كه نيروي كار 28 ميليون و 300 هزار نفري براي كشور به‌ثبت خواهد رسيد كه نسبت به‌سال 1385 از افزايش چهار ميليون نفري برخوردار است.در همين حال نرخ بيكاري ايران در سال گذشته 11.6 درصد برآورد و پيش بيني شده كه اين شاخص در سال جاري و سال آينده به‌12 و 12.5 درصد افزايش يابد.در سال 88 نرخ بيكاري ايران به‌12.9 درصد و در سال 89 به‌13.2 درصد افزايش خواهد يافت و تداوم اين روند، شاخص نرخ بيكاري را در سال 1390 به‌14.1 درصد خواهد رساند.انتظار مي رود در سال 1391 نرخ بيكاري ايران به‌15 درصد برسد.»

انجمن صداي كاوه ها : قابل توجه است كه اين فقط در آمار و ارقام است واقعيت جوانان ما كه در حال يافتن كار سرگردان هستند صحنه هاي حقيقتي است كه هرگز هيچ كدام از به اصطلاح مسئولان اين حكومت آن را به زبان يا قلم نمي آورند .

1612- اخراج 1900 كارگر يك شركت توليدي درسمنان طي سه سال :
«هم اعتصاب كرديم اما هيچ كس جوابگوي ما نيست . » عواملي مانند پرداخت نشدن حقوق كارگران و يا ندادن بن سال‌هاي 84 و 85 به آنها موجب شده طي سه سال اخير هزار و 900 كارگر يك شركت توليدي در سمنان اخراج شوند و اكنون بنياد مستضعفان به عنوان حامي اين واحد حتي نمي‌تواند وثيقه‌اي تهيه كند تا وام 500ميليون توماني مصوب شده بانك صنعت و معدن را براي پرداخت حقوق معوق كارگران اين كارخانه دريافت كند.حسين طاهرزاده ـ دبيرخانه كارگر سمنان ـ در گفت‌وگو با خبرنگار كار و اشتغال خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مورد مشكلات كارگران شركت پاكريس سمنان گفت: در اين واحد 400 كارگر فعاليت مي‌كنند و محصول اصلي اين كارخانه نخ است.وي با بيان اينكه اين 400 كارگر چهارماه است كه حقوق نگرفته‌اند افزود: علاوه بر حقوق، اين كارگران از مزاياي ديگري مثل عيدي و پاداش سال گذشته و بن سال‌هاي 84 و 85 نيز هنوز بهره‌مند نشده‌اند.طاهرزاده با بيان اينكه اين واحد ظرفيت ادامه كار دارد اظهار كرد: كارخانه براي ادامه فعاليت خود از نظر ريالي نياز به حمايت بنياد مستضعفان دارد كه اگر مبلغ سه ميليارد تومان را بنياد براي واحد در نظر بگيرد كارخانه مي‌تواند كار خود را ادامه دهد.
1613- ادامه بازداشت 4 فعال کارگری :
به گزارش رادیو صدای آلمان دویچه وله: چهار فعال کارگری که با خانواده‌های خود به پارک چیتگررفته بودند، دستگیر شده‌اند. اتهام این افراد، تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی عنوان شده‌است. با وجود تعیین قرار کفالت و تامین وثیقه، دستگیرشدگان آزاد نمی‌شوند.
منیژه گازرانی، همسر محسن حکیمی، نویسنده و فعال کارگری در مصاحبه با دویچه‌وله از نحوه این بازداشت و شرایط کنونی دستگیرشدگان می‌گوید.
دویچه‌وله: خانم گازرانی چه شد که این چهار فعال کارگری در پارک چیتگر دستگیر شدند؟
منیژه گازرانی: ما به‌همراه دوستانمان از فعالان کارگری برای یک گلگشت خانوادگی، روز جمعه ۲۳ آذر به پارک چیتگر رفته بودیم و دور هم مشغول صحبت بودیم. یک ماشین گشت نیروی انتظامی آمد و ابتدا آقای گوهری را صدا زد و مدارک ایشان را خواست. همسر من و آقایان علیرضا عسگری و حسین غلامی رفتند جلو که ببینند موضوع چیست. پس از کمی صحبت، همه اینها را نیروی انتظامی با خود برد و اعتراض ما هم به هیچ کجا نرسید. شب آنها را در بازداشت نگاهداشتند و روز بعد در شعبه ۲ دادیاری ویژه امنیت ملی، اینها را بازپرسی کردند. برای ۳ نفر قرار کفالت صادر کردند که محسن حکیمی، علیرضا عسگری و حسین غلامی باشند و برای آقای غلامی قرار وثیقه تعیین کرده‌اند.
موقعیت شما در پارک چیتگر مگرچگونه بود که توجه نیروی انتظامی را جلب کرد؟
ما با هم رابطه دوستی و رفت و آمد داریم. آن روز در پارک نشسته بودیم دور هم و با یکدیگر صحبت می‌کردیم. من نمیدانم آیا اینها از قبل برنامه داشتند و قصد دستگیری داشتند یا نه؟ چون بدون هیچ دلیلی، به ما که مانند سایر خانواده‌های دیگر در پارک دور هم بودیم، اشاره کردند. اصلا به نظر من این دستگیری، هیچ توجیهی ندارد. من نمیدانم فعالان کارگری شناخته شده، نباید با خانواده‌های خود به پارک بروند؟ اینها حق ندارند خانه‌های همدیگر بروند و با یکدیگر رفت و آمد کنند؟
همسر شما آقای محسن حکیمی هم فعال کارگری هستند؟
بله! همسر من مقاله می‌نویسد و با جمع‌های کارگری فعالیت می‌کند. ما با این جمع‌ها رفت و آمد داریم.
الان موقعیت بازداشت‌ شدگان چگونه است؟ می‌دانید کجا هستند؟
برای سه نفر قرار کفالت و برای ‌‌آقای گوهری قرار وثیقه صادر شده است. ما کفیل و وثیقه را آماده کردیم. با اینهمه اینها را باز در بازداشت نگاه‌ داشته‌اند. ما اعتراض کردیم. خود بازداشتی‌ها هم از داخل زندان اعتراض کرده‌اند. ما در شکواییه خود گفته‌ایم که این غیرقانونی است و قراری که به اینها ابلاغ شده، عملی نمی‌شود. امروز که من برای ملاقات همسرم رفتم، گفت به او اطلاع داده‌اند که فردا (یکشنبه دوم دی) اینها را به دادگاه می‌برند. به آنها گفته‌اند به احتمال زیاد قرار تشدید می‌شود.
همسرتان نگفتند چه اتهامی به ایشان وارد کرده‌اند؟
اتهام اینها، تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی است. این اتهام به آنها تفهیم شده و آنها اتهام را رد کرده‌اند. ما هم مانده‌ایم که نشستن در پارک چگونه می‌تواند اقدام علیه امنیت ملی باشد.
دستگیری روز ۲۳ ‌آذرماه بوده است. چطور در این یکهفته موضوع را رسانه‌ای نکردید؟ امیدوار بودید که مسئله حل شود؟
نه! من خودم با روزنامه‌های داخلی مصاحبه کردم و برخی منعکس کردند. اینجا تشکل‌ها و فعالین کارگری هم اطلاعیه دادند و دستگیری‌ها را محکوم کردند. اینطور نبود که در این یک هفته موضوع را مسکوت گذاشته باشیم.
همسرشما و سایرین الان کجا هستند؟
همه در اوین هستند. آخرین خبری که ما داریم اینست که روز دوم دی اینها را به دادگاه انقلاب میاورند که قرار تشدید شود. ما هنوز نمی‌‌دانیم که قرار چگونه تشدید می‌شود. باید منتظر فردا بمانیم.
همسر شما وکیل دارند؟
آقای محمد شریف، وکیل همسر من است که یکبار به دادگاه مراجعه کرده‌اند. گفته‌اند چون پرونده در مرحله تحقیق است، وکیل را نمی‌پذیریم. بهرحال وکیل هم اعتراض دارد به روال غیرقانونی کار که قرار کفالت به رویت و امضای متهم رسیده و دادگاه موظف است به قرارعمل کند.
مصاحبه‌‌گر: مهیندخت مصباح
1614- رای پزشک قانونی به ماندن محمود صالحی در زندان :
روز چهارشنبه 28 آذر ماه محمود صالحی را به پزشک قانونی سنندج جهت معاینه منتقل کرده اما مدارک پزشکی وی را با خود نبرده بودند، روز شنبه 1 دی ماه پزشک قانونی رای خود را صادر کرد.

پزشک قانونی سنندج علیرغم اینکه تائید کرده است که کلیه محمود صالحی پلی استیک است، فشار خون او متغییر و چربی قند او بالاست، پرستات او بزرگ شده، مجاری ادراری دارای مشکل و روده‌های او ورم کرده است اما با وجود همه اینها، بیمار میتواند در زندان بماند. لازم به ذکر است که این پزشک قانونی متخصص کلیه نیست و تنها کسانی میتوانند از سمت پزشک قانونی برخوردار شوند، که دستورات مافوق را به خوبی اجرا کنند.

روز شنبه 1 دی ماه محمود صالحی دو بار از هوش رفته که با کمک زندانیان، او را به بهداری زندان سنندج منتقل کرده‌اند. طبق دستور پزشکان بیمارستان توحید روز شنبه باید محمود صالحی را به بیرون از زندان منتقل کرده و از او آزمایش خون به عمل می‌آمد اما مسئولین زندان به او اجازه ندادند تا جهت معالجه و آزمایش خون از زندان خارج شود و همچنین از تقاضای نجیبه صالحزاده جهت ملاقات محمود صالحی نیز ممانعت به عمل آمد.

طبق آخرین اخبار محمود صالحی کماکان بنا به تغییر فشار خون دراثر نارسای کلیه، روزانه بیشتر از دوبار ازهوش میرود.
کمیته دفاع از محمود صالحی
‌سه‌شنبه مورخ 4/10/1386

1615- در پی وخامت وضعیت عمومی محمود صالحی: نجیبه نگران است... :
به گزارش شهرگان در هفته اول دی ماه : خبرها از محمود صالحی، رییس سندیکای خبازان سقز حکایت از وخامت وضعیت سلامتی وی دارد. صالحی که به 3 سال حبس تعزیری محکوم شده است، اکنون در حالی اواخر محکومیت خود را سپری می کند که یک کلیه خود را از دست داده و پزشکان وی از احتمال از دست دادن کلیه دیگر وی سخن می گویند.
«جان محمود صالحی در خطر است». این تیتر را می توان هشداری دانست که از سال پیش برخی از رسانه‌های آزادی طلب به آن پرداختند و بارها شاهد اعلام خطر این رسانه‌ها برای جان صالحی بوده‌ایم، اما باید گفت علی رغم تمام این هشدارها و نگرانی‌ها مسئولین شهرستان سنندج، تا کنون اقدامی برای نجات جان این فعال کارگری انجام نداده‌اند و حتی اجازه مرخصی جهت مداوا به وی نمی دهند. حال عمومی محمود صالحی در حالی رو به وخامت است که در هفته جاری ابراهیم مددی، نایب رییس شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه با حکم دادگاه تجدیدنظر و پس از 4 ماه بازداشت تبرئه شد و شاهد آزادی وی از زندان قزل حصار بوده‌ایم.بر اساس گفته‌های نجیبه صالح زاده، همسر این فعال کارگری، روز بیستم آذر ماه سال جاری، محمود صالحی به دلیل از دست دادن تعادل و زمین خوردن، در حالت بی هوشی مطلق به بیمارستانی در سنندج منتقل و در بخش مغز و اعصاب! بستری شد.نجیبه صالح زاده در گفتگو با خبرنگار شهرگان، ضمن انتقاد از وضعیت نامناسب همسرش می گوید: متاسفانه به جای معالجه مشکل کلیوی همسرم، او را در بخشی که امکانات معالجه یک بیمار کلیوی را ندارد، بستری کردند و اکنون بیش از یک هفته است که محمود نتوانسته آشامیدنی‌ها را دفع کند و به همین دلیل خطر سرایت سم به خون وی وجود دارد. صالح زاده از وضعیت وخیم همسرش خبر می‌دهد و می افزاید: محمود یکی از کلیه‌های خود را از دست داده و به دلیل محرومیت از مداوای موثر، احتمال از دست دادن کلیه دیگرش نیز وجود دارد. از سوی دیگر فشار خون وی متغییر و چربی قندش نیز بالا رفته و تشدید بیماری کلیه محمود بر قلب نیز تاثیر گذاشته، پاهایش ورم کرده و تزریق بیش از حد آرام بخش، سلامتی وی را به خطر انداخته است.وی می افزاید: متاسفانه مشکل کلیوی همسرم باعث فشار آمدن و بزرگ شدن و التهاب پروستات او شده و مشکل ادرار هم پیدا کرده‌است.وی در ادامه می گوید: هنگامی که محمود را در حالت بی هوشی به بیمارستان منتقل کردند، تا یک هفته روزی 2 یا 3 بار بی هوش می شد، اما اکنون باز هم او را به زندان برده‌اند و دکتر گفته که دو هفته دیگر هم باید دوباره برای ادامه معالجه به بیمارستان برود تا در صورت لزوم عملش کنند.وی با بیان این که غذای بیماران کلیوی باید متفاوت باشد، می افزاید: آب و غذای زندان کیفیت بسیار بدی دارد و همه می دانند که غذای یک بیمار کلیوی باید حساب شده و با دقت انتخاب شود اما غذایی که در زندان به محمود می دهند بسیار بد و برای وی بسیار مضر است و از ماه رمضان تا کنون حتی یک تکه گوشت هم به آنان نداده‌اند و هنگامی که از مسئولین زندان می خواهیم حداقل خودمان یک غذایی برای محمود ببریم مخالفت می کنند.همسر این فعال کارگری در خصوص دلایل چنین برخوردهایی با محمود صالحی معتقد است: دادستان من را تهدید به بازداشت کرده و گفته که نباید درباره همسرم مصاحبه کنم اما من نمی توانم از حق او بگذرم. همسر من یک فعال کارگری است و اقدامات کنونی در جهت حذف وی به دلیل نقشی است که او در کنار همراهانش در جهت آگاهی و ایجاد تشکل کارگری در دستور کار خود گذاشته بود. کمک به محمود کمک به فعالیت‌های سالم سازی جامعه است، جامعه‌ای که کارگران در آن از حق آزادی بیان، اعتصاب و حق تشکل محرومند. وی می افزاید: کمک به محمود در جهت سلامتی جسمی و روحی‌اش وظیفه انسانی هر فردی محسوب می شود، من هم به دلیل انسانی و اجتماعی خواستارم که به هر طریق ممکن در این راستا اقدامات شاسته‌ای انجام شود تا همسرم به دلیل بیماری‌ای که قابل علاج است، در زندان از بین نرود و زمینه مداوای وی در یک کلینیک تخصصی فراهم گردد.نجیبه صالح زاده نگران است و محمود صالحی که تنها 3 ماه از دوران محکومیتش باقی مانده، وضعیت بدی را در زندان سنندج می‌گذراند. در حالی که محل اقامت نجیبه صالح زاده شهرستان سقز است و همسرش در شهرستان سنندج دوران محکومیت خود را سپری می کند، اما او از دوری راه و این که مجبور است هفته‌ای چندین بار این راه دور را برود و برگردد، اعتراض نمی کند. نجیبه نگران است...
1616- نامه سامرند صالحی خطاب به کارگران،دانشجويان ومردم آزاده:
دانشجويان و ديگر زندانيان سياسی به حما يتهای شما احتياج دارند!
عزيزان، بيش از سه هفته از دستگيری دانشجويان مبارز دانشگاه های ايران ميگذرد!
تا به امروز تعداد زيادی از اين دانشجويان در شرايط نا مناسب در زندان نگه داشته شده اند. اين دانشجويان جرمی جز دفاع از خواسته های انسانی ما، جوانان، زنان، کارگران و ديگر مردم ايران ندارند.
متاسفانه امروز در ايران دفاع از حقوق کارگران، زنان ، کودکان، مبارزه برای آزادی وبرابری جرمی است نا بخشودنی. جرمی که دانشجويان، پدرم محمود صالحی و منصور اسالو وديگر زندانيان آزاديخواه هم بخاطر آن در زندانند و دارند دوران محکوميتشان را ميگذارنند!
چرا بايد تلاش برای برگزاری روز جهانی کارگر، روز دانشجو و روز زن محکوميت و زندانی در پی داشته باشد. چرا بايد دانشجويان وکارگران زندانی و خانواده هايشان بخاطر دفاع از حقوق اوليه خود دچار محروميتها و بی حقوقی های بشوند که در دنيايی امروز کم سابقه است. ايا اين جماعت حق کسی را خورده اند؟ حاصل رنج و زحمت مردم را به يغما برده اند؟ آزادی، کار، مسکن، بهداشت و نان مردم را به گرو گرفته اند؟ دستور جنگ و بمباران مدارس و بيمارستانها را صادر کرده اند؟ شبانه به خانه های مردم ريخته، آنها را دستگير، زندانی و شکنجه کرده اند؟!!
مردم آزاده، روز جمعه، ۷ دیماه ، مصادف با ۲۸ دسامبر ۲۰۰۷ روز حمايت از دانشجويان زندانی اعلام شده است. دانشجويانی که بارها خواهان آزادی محمود صالحی، اسالو وديگر زندانيان شده اند وحمايت خود را از آنها اعلام کرده اند. همان دانشجويانی که محمود صالحی در شرايط نا مناسب جسمی و در زندان از خواسته هايشان پشتيبانی و از آنها حمايت کرده است. امروز اين دانشجويان به حمايتهای ما نياز دارند!
دوستان، پدرم محمود صالحی به شدت از درد ناشی ازکليه ، پروستات، نا رسائی قلبی، سردرد، و فشار خون رنج می برد. در حال حاظر وضعيت جسمی اش به شدت وخيم است. يکی از کليه‌های او از کار افتاده و بدليل محروميت از مداوای موثر، کليه ديگرش نيز دارد از کار می‌افتد. فشار خون او متغيير و چربی قندش بالا رفته است، او روزانه بيشتر از دو بار بيهوش ميشود. عدم مداوای کليه، بر قلب وی نيز تاثير گذاشته است. پاهای او ورم کرده و تزريق بيش از حد امپول آرام بخش، سلامتی او را بيشتر به مخاطره ميندازد. مسئولان و دکتر بهداری زندان تاييد کرده اند که محمود صالحی قادر نيست باقی مانده حکمش را در زندان بگزراند و با قاضی نيز حرف زده اند که وی (قاضی پرونده) دستور داده پدرم را به پزشک قانونی برده تا بفهمند که آيا تحمل ماندن در زندان را دارد يا نه .
با اين وصف آقايان دکتر بابايی و همايون پور دکترهای پزشک قانونی اعلام کرده اند که محمود صالحی قادر به سپری کردن باقی مانده محکوميتش هست. ادعای که تمام زندانيان وحتی زندان بانان بر نادرست بودن آن آگاه هستند.
دوستان، چاره ای نداريم جز اينکه بار ديگر از شما،آزاديخواهان بخواهم برای آزادی دانشجويان و ديگر زندانيان سياسی از جمله محمود صالحی تلاش کنيد!
سامرند صالحی۳/۱۰/۱۳۸۶
-1617 درخواست فوری برنامه نظارت بر حمایت مدافعان حقوق بشر "وضعیت محمود صالحی وخیم است"
برنامه نظارت بر حمایت مدافعان حقوق بشر، به عنوان برنامه ای مشترک از "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" (OMCT) و "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" (FIDH) اطلاعات جدیدی را دریافت کرده است و از شما درخواست می کند که سریعا درخصوص وضعیت پیش آمده ذیل در جمهوری اسلامی ایران اقدام نمایید.
اطلاعات جدید: برنامه نظارت از سوی کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری (ITUC) مطلع شده که وضعیت جسمانی آقای محمود صالحی، سخنگوی کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری و رییس سابق صنف کارگران خباز شهر سقز (استان کردستان) که درحال حاضر در زندان بسر می برد، بسیار وخیم می باشد. وضعیت سلامتی او درحال حاضر به گونه ای است که زندگی او را به شدت تهدید می کند.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، آقای محمود صالحی پس از حالت اغمای مکرر بین ۴ تا ۱۰ دسامبر ۲۰۰۷، روز ۱۱ دسامبر درحالی که در بیهوشی کامل بسر می برد به بیمارستان توحید سنندج منتقل و در آنجا بستری شده است. پس از آن، آقای صالحی را، علیرغم وضعیت جسمانی وخیم وی، مجدداً به زندان منتقل کرده اند.
برنامه نظارت خاطرنشان می سازد آقای صالحی که از تاریخ ۹ آوریل ۲۰۰۷ در زندان بسر می برد به شدت بیمار است. او از سنگ کلیه رنج می برد و به عمل دیالیز که در زندان امکان پذیر نیست، نیاز مبرم و حیاتی دارد. به علاوه، او اخیرا نیز متحمل عارضه هایی در قلب و روده خود شده و شرایط فعلی وی به گونه ای است که به شدت زندگی اش را تهدید می کند. اخیراً گزارش شده که وی از ورم شدید روده مربوط به نارسایی کلیوی خود نیز رنج می برد. به دنبال بستری شدن او در بیمارستان از مغز او اسکن بعمل آمد و مشخص شد که رگ های مغز وی نیز آسیب دیده است.
خانواده آقای صالحی و وکیل او از زمان دستگیری اش در تلاش اند تا آزادی موقت او را بنابه دلایل پزشکی به دست آورند یا حداقل او را به زندان سقز منتقل کنند تا پزشک متخصص بتواند او را مورد معاینه قرار دهد. قابل ذکر است که براساس ماده (۲)۲۲ از مقررات استاندارد سازمان ملل در رفتار با زندانیان آمده: "زندانیان بیماری که نیاز به درمان از سوی متخصص دارند باید به موسسات تخصصی یا بیمارستان های شهری منتقل شوند." نظر پزشک متخصص نیز این است که امکان مداوای آقای صالحی در زندان وجود ندارد و این درحالی است که او در ٣۱ مه ۲۰۰۷ به مسوولان زندان سنندج تحویل داده شده.
با این حال، آقای صالحی همچنان از نیازهای خود محروم می باشد: او روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۷ پس از معاینه در بیمارستان توحید به زندان بازگردانده شد. مسأله تعجب آور این است که از تماس آقای صالحی با وکیل خود و دیدار با خانواده اش نیز جلوگیری به عمل آمده: همسر و بستگان ایشان تنها می توانند از طریق تلفن با وی تماس بگیرند.
برنامه نظارت مراتب نگرانی شدید خود را از وضعیت آقای محمود صالحی که علیرغم وضعیت جسمانی وخیم خود در شرایط بسیار سخت زندان نگه داشته شده اعلام می دارد. برنامه نظارت همچنین نسبت به زندگی او که به شدت در خطر است بیم دارد.
اطلاعات اولیه: محمود صالحی در اواسط سال های ۱۹٨۰ به دلیل فعالیت های سندیکایی خود بیش از ۵ سال را در زندان گذراند. او همچنین در سال های ۱۹٨۶، ۱۹۹۵، ۱۹۹۹، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ به زندان افتاده است.
به دنبال محکومیت آقای محمود صالحی در سال ۲۰۰۵ به همراه آقای جلال حسینی، آقای محسن حکیمی، یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران، و آقای برهان دیوانگر و محمد عبدی پور که همگی از اعضای اتحادیه کارگران خباز سقز به شمار می روند، دادرسی های طولانی و ناعادلانه ای را در سال ۲۰۰۶ از سوی مسوولان جمهوری اسلامی گذراند. پس از اینکه دادگاه تجدیدنظر استان کردستان حکم های صادره را ملغی اعلام کرد، دادگاه انقلاب سقز مجددا آنان را، علاوه بر سازماندهی مراسم اول ماه مه در سقز، به "گردهمایی و توطئه برضد امنیت ملی" متهم نمود. از میان آنان، تنها آقای محمد عبدی پور تبرئه شد.
روز ۱۱ مارس ۲۰۰۷، آقایان محمود صالحی، جلال حسینی و محسن حکیمی آخرین دادگاه تجدیدنظر خود را در برابر شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر کردستان گذراندند. پس از مدتی تأخیر، وکیل آنان اظهار داشت که قاضی اصلی شعبه ۷ در مرخصی بسر می برد. یک ساعت بعد به آنان اطلاع داده شد که درهر حال دادرسی انجام خواهد گرفت. این محاکمه در ساعت ۱۰:۴۵ توسط قاضی صادقی برگزار شد. صادقی در هنگام دستگیری فعالان اول ماه مه، دادستان این شهر بود و خود شخصا حکم بازداشت این فعالان اتحادیه کارگری را صادر کرده بود. او در زمان دادگاه دوم که در ماه اکتبر ۲۰۰۶ در دادگاه انقلاب سقز برگزار شد، ریاست دادگاه این شهر را برعهده داشت.
درحالی که هیچ گونه حکم رسمی در زمان آخرین دادگاه در روز ۱۱ مارس ۲۰۰۷ صادر نشده بود (نه وکیل و نه موکلان از نتیجه دادگاه مطلع نشدند)، یکی از افسران نیروی انتظامی شهر سقز در روز ۹ آوریل آقای صالحی را در دفتر انجمن کارگران خباز ملاقات کرد. این افسر از آقای صالحی خواست که به دفتر دادستان مراجعه کند تا درخصوص مواردی که مربوط به مراسم اول ماه مه می شد توضیحاتی را به شخص دادستان و فرماندار ارائه دهد.
آقای صالحی زمانی که به دفتر دادستان مراجعه می کند، مطلع می شود که دادگاه تجدیدنظر کردستان حکم نهایی را صادر کرده و او را به یک سال زندان و سه سال زندان تعلیقی محکوم کرده است. او همانجا دستگیر می شود و حتی امکان تماس با وکیل خود و مطلع کردن بستگانش را نمی یابد. سپس آقای صالحی نسبت به حکم دستگیری و محکومیت خود به اعتراض می پردازد و حکم دادگاه را امضاء نمی کند. پس از آن که همکاران و بستگان آقای صالحی مسوولان قضایی را تهدید به فراخواندن مردم سقز کردند، به او اجازه داده شد تا از طریق تلفن با خانواده اش صحبت کند. سپس وی را به زندان مرکزی سنندج که ۴۰۰ کیلومتر از محل زندگی او فاصله دارد منتقل نمودند.
علاوه بر این، نیروهای امنیتی در روز ۱۶ آوریل ۲۰۰۷، گردهمایی را که توسط ده ها فعال سندیکایی در دفتر آقای صالحی و در حمایت از او برگزار شده بود به شکلی خشونت بار سرکوب کردند. براساس گزارشات رسیده، مأموران لباس شخصی به وسیله باتوم و اسپری این فعالان را مورد حمله قرار دادند؛ همچنین براساس این گزارش ها، چندین فعال کارگری مجروح شده اند.
به علاوه، آقایان جلال حسینی و محمد عبدی پور به دفتر دادستان احضار شدند تا از شرکت آنها در این گردهمایی خودداری شود. آقای عبدی پور را تا پایان این تجمع در دفتر دادستان نگه داشتند و در عین حال به آقای حسینی هشدار داده شد که طبق حکم صادره نمی تواند تحت هیچ شرایطی در محل این گردهمایی حضور یابد. همچنین گزارش شد که پسر ۱۷ ساله آقای محمود صالحی در این گردهمایی بازداشت گردیده. در نهایت نیز دفاتر تعاونی توسط نیروهای امنیتی تعطیل شدند.
اقدامات مورد درخواست: از شما خواهشمندیم که هر چه سریعتر دولتمردان جمهوری اسلامی را از درخواست های زیر باخبر سازید:
۱. تحت هر شرایطی، سلامت روحی و جسمانی آقای محمود صالحی را تضمین کنند و به ویژه اطمینان دهند که او از هرگونه مداوای پزشکی و در صورت نیاز، از امکانات درمانی خارج از محیط زندان برخوردار خواهد بود.
۲. اطمینان دهند که او حق ملاقات و تماس با وکیل و بستگانش را خواهد داشت.
٣. هر چه سریعتر و بدون هیچ گونه قید و شرطی آقای محمود صالحی را آزاد کنند، زیرا دستگیری و بازداشت او کاملا خودسرانه است.
۴. سریعا به هرگونه اقدام تهدیدآمیز و آزاردهنده، حتی در سطوح قضایی، در قبال تمامی مدافعان حقوق بشر در ایران پایان دهند.
۵. به مواد اعلامیه مدافعان حقوق بشر، تصویب شده توسط مجمع عمومی سازمان ملل در ۹ دسامبر ۱۹۹٨، احترام گذاشته و آن را رعایت کنند. به ویژه ماده اول آن که می گوید: "هر شخصی به صورت فردی یا گروهی این حق را دارد که در سطوح ملی و یا بین المللی اقدام به حمایت از حقوق بشر کند و آزادی های اصلی را تحقق بخشد" و همچنین ماده ۱۲.۲ که می گوید: "دولت باید کلیه تدابیر لازم را انجام دهد تا حمایت فردی و گروهی همه کس نسبت به خشونت، تهدید، اقدامات تلافی جویانه، فشار، تبعیض های منفی شخصی و یا قانونی و هرگونه اقدام مستبدانه دیگری، توسط مراجع ذیصلاح تضمین گردد".
۶. به طور کلی، تحت هر شرایطی اطمینان دهند که مفاد حقوق بشر و آزادی های اصلی در ایران مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر عهدنامه های بین المللی و منطقه ای که ایران نیز آنها را به رسمیت شناخته رعایت خواهند شد.
رونوشت: رهبر انقلاب اسلامی، جناب آیت الله سیدعلی خامنه ای. ریاست جمهوری، جناب آقای محمود احمدی نژاد. ریاست قوه قضاییه، جناب آقای محمود هاشمی شاهرودی. وزیر امور خارجه، جناب آقای منوچهر متکی. نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سوئیس. سفیر ایران در فرانسه، جناب آقای علی آهنی.
لطفا رونوشت این نامه را به دیگر نمایندگان دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دیگر کشورها نیز ارسال نمایید.
پاریس – ژنو، ۱۹ دسامبر ۲۰۰۷
لطفا در پاسخ خود ما را از هرگونه اقدام انجام شده درخصوص این درخواست ها مطلع نمایید.
* برنامه نظارت، برنامه مشترکی است از "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" (FIDH) و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" (OMCT) که به حمایت از مدافعان حقوق بشر اختصاص داشته و هدف اصلی آن، پشتیبانی همه جانبه از این افراد در زمان نیاز می باشد.
برنامه نظارت، همچنین برنده جایزه حقوق بشر در سال ۱۹۹٨ از کشور فرانسه است.
منبع: کمیته دفاع از محمود صالحی
1618- روز پنجشنبه ۴ دی فعال کارگری بازداشت شده در پارک چيتگر آزاد شدند :
به گزارش سایت سلام دموکرات : پنجشنبه ۶ دی ۱٣٨۶ چهار تن از فعالين کارگری و اجتماعی عليرضا عسگري، حسين غلامي، محسن حکيمی و ابراهيم گوهري، که به مدت دو هفته در زندان اوين بازداشت بودند، ساعت ۲۱ با سپردن وثيقه آزاد شدند. اين ۴ فعال کارگری در پارک چيتگر دستگير شده بودند. نمازي، داديار شعبه دو امنيت دادگاه انقلاب اتهام تبانی برای اقدام برعليه امنيت ملی را تفهيم نموده که مورد تکذيب و اعتراض اين فعالين قرار گرفته است.

1619- اخراج ۱۹۰۰ كارگر يك شركت توليدي در سمنان طي ۳ سال :
به گزارش سایت آینه روز: عواملي مانند پرداخت نشدن حقوق كارگران و يا ندادن بن سال‌هاي ۸۴ و ۸۵ به آنها موجب شده طي سه سال اخير هزار و ۹۰۰ كارگر يك شركت توليدي در سمنان اخراج شوند و اكنون بنياد مستضعفان به عنوان حامي اين واحد حتي نمي‌تواند وثيقه‌اي تهيه كند تا وام ۵۰۰ ميليون توماني مصوب شده بانك صنعت و معدن را براي پرداخت حقوق معوق كارگران اين كارخانه دريافت كند.حسين طاهرزاده ـ دبيرخانه كارگر سمنان ـ در گفت‌وگو با خبرنگار كار و اشتغال خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مورد مشكلات كارگران شركت پاكريس سمنان گفت: در اين واحد ۴۰۰ كارگر فعاليت مي‌كنند و محصول اصلي اين كارخانه نخ است.وي با بيان اينكه اين ۴۰۰ كارگر چهارماه است كه حقوق نگرفته‌اند افزود: علاوه بر حقوق، اين كارگران از مزاياي ديگري مثل عيدي و پاداش سال گذشته و بن سال‌هاي ۸۴ و ۸۵ نيز هنوز بهره‌مند نشده‌اند.طاهرزاده با بيان اينكه اين واحد ظرفيت ادامه كار دارد اظهار كرد: كارخانه براي ادامه فعاليت خود از نظر ريالي نياز به حمايت بنياد مستضعفان دارد كه اگر مبلغ سه ميليارد تومان را بنياد براي واحد در نظر بگيرد كارخانه مي‌تواند كار خود را ادامه دهد.وي با بيان اينكه بنياد مي‌تواند براي اخراج كارگر پول بدهد ولي چرا براي ادامه كار واحد هزينه نمي‌كند؟ اذعان كرد: در سال ۸۳ اين واحد داراي دو هزار و ۳۰۰ كارگر بود و بخش‌هاي رنگرزي، بافندگي و بخشي از ريسندگي اين واحد نيز فعال بودند ولي طي سه سال اخير تاكنون هزار و ۹۰۰ كارگر اين واحد از كار بيكاري شدند كه در ازاي اخراج هر كدام از آنها سه ماه حقوق به اضافه مبالغ ديگر به آنها پرداخت شده است كه اگر به جاي هزينه كردن براي خروج اين كارگران اين پول‌ها صرف بقاي واحد مي‌شد موثرتر بود.دبير خانه كارگر سمنان تصريح كرد: در حال حاضر نيز ۵۰۰ ميليون تومان مصوب شده كه توسط بانك صنعت و معدن به اين واحد وام داده شود تا كارگرانش حقوق معوقه خود را دريافت كنند ولي براي دريافت اين وام به وثيقه نياز است كه بنياد مستضعفان بعد از گذشت يك ماه هنوز نتوانسته وثيقه‌اي براي دريافت اين وام تهيه كند.وي در پايان با اشاره به بازنشستگي ۲۷ نفر از كارگران اين واحد خاطرنشان كرد: علاوه بر اين شركت، واحدهاي بحران زاي ديگري نيز در سمنان وجود دارند كه به تدريج با نزديك شدن به پايان سال مشكلات خود را بروز خواهند كرد.

1620- محکومیت انحلال کارخانه صندوق نسوز کاوه :
به گزارش سایت سلام دموکرات: در پي ابلاغ انحلال كارخانه صندوق نسوزخرم (واقع در جاده آبعلي تهران) به صورت شفاهي از جانب كارفرماي اين كارخانه,طبق اخبار جديدي كه به دستمان رسيده است مطلع شديم كه اين كارخانه كه به خاطر اين سود جوئي كارفرماي مربوطه تعطيل شده است اكنون با اقداماتي خلاف قانون كار تمام حقوق و مزاياي كارگران زحمت كش اين كارخانه را به عناوين گونان در جيبهاي گشاد بالانشينان دست اندركار اين كارخانه به يغما برده است. اين در حالي است كه ديروز 2 ديماه 1386 مطلع شديم كه پلاكاردي مبني بر اينكه ورود افراد متفرقه به اين مكان ممنوع است در سر در ورودي كارخانه نصب كرده اند و از ورود كارگران با سابقه خود كارخانه هم جلوگيري به عمل آمده است.

1621- افزایش محدودیت های اجتماعی فشار بر کارگران رابیشتر کرده است :
هفته قبل چهار تن از فعالین کارگری واجتماعی ابراهیم نوروزی کوهری محسن حکیمی ، حسین غلامی وعلی رضا عسگری در پارک چیتگر دستگیر شدند این افراد به اتهام واهی تبانی علیه امنیت ملی متهم شده اند
فعالین اجتماعی وکارگری که در ماه های اخیر حق هیچ گونه تجمعی در مکان های عمومی را نداشته اند ، اکنون حتی برای گردش در پاک های عمومی امنیت ندارند زیرا که هرآن ممکن است به اتهام های عجیب و غریب دستگیر شوند
ماضمن محکوم کردن رخدادهای اخیر در بسته شدن هرجه بیشتر فضای اجتماعی چه در زمینه فعالیت های دانشجوئی ، زنان ،کارگران، خواهان آزادیفوری دستگیر شدگان ورفع هرگونه محدودیت علیه فعالیت های اجتماعی هستیم
هیات موسس کانون دفاع از حقوق کارگران
1622- کارگران چیت سازی به دلیل بی حقوقی دست به اعتراض زدند:
اين شهر تجمع اعتراضي برگزار كردند. كارگران كارخانه چيت سازي بهشهر در مقابل فرمانداري رژيم درتجمع كنندگان گفتند چندين ماه است كه حقوق آنها پرداخت نشده است.
1623- کارگران کارخنه چینی شهر کرد 8 ماه حقوق در یافت نکرده اند : كارگران كارخانه چيني همگام در شهركرد در مقابل استانداري رژيم تجمع كرده و نسبت به وضعيت معيشتي خود اعتراض كردند.تجمع كنندگان گفتند از آغاز امسال حقوق آنها پرداخت نشده است.
1624- رانندگان بین شهری در ایلام تجمع اعتراضی کردند:
بيش از ۳۰۰ تن از رانندگان خودروهاي سواري بين شهري در ايلام تجمع كرده و عليه كاهش سهميه سوخت توسط رژيم اعتراض نمودند.متعرضين گفتند : سهميه سوخت ما را از ۸۰۰ ليتر به ۷۰۰ ليتر در ماه كاهش دادند و ۳۰۰هزار تومان هزينه را براي نصب دستگاه جي.پي.اس يا دستگاه كنترل سرعت برما تحميل كردند.
1625- مشکلات رانندگان تاکسی در آبادان دربرابر گرانی بنزین:
رانندگان تاكسي هاي دوگانه سوز در آبادان در اعتراض به كاهش سهميه بنزين اين تاكسيها در مقابل فرمانداري رژيم تجمع كردند. حکومت اسلامی سهميه بنزين اين خودروها را روزانه از ۲۷ ليتر به ۱۳ ليتر كاهش داده است.اين در حاليست كه جايگاه سوخت سي. ان. جي در ابادان وجود ندارد و رانندگان با مشكل جدي روبرو شدند.
1626- تجمع راننگان تاکسی در کرمانشاه به دلیل گرانی بنزین :
در كرمانشاه نيز رانندگان خودروهاي سواري كرايه يي بين شهري در مقابل استانداري رژيم تجمع كردند. تجمع كنندگان نسبت به سياست رژيم اسلامی براي تحميل نصب دستگاه جي پي اس برروي خوروهايشان اعتراض كردند. نماينده رانندگان معترض گفت: دفترچه ساعت كار همه رانندگاني كه خودروي آنان فاقد دستگاه جي پي اس است از امروز در پليس راه هاي استان توقيف شده است . وي با اشاره به نصب دستگاه تاخوگراف بر روي خودروهايشان افزود به رغم هزينه ۲۵۰هزار توماني براي نصب اين دستگاه اكنون گفته ميشود بايد ۲۵۰هزار تومان نيز براي نصب جي پي اس بپردازيم .
1627- اعتصاب بازاریان در شهر اصفهان :
خبرگزاری حکومتی فارس: بازاريان ميدان امام اصفهان امروز در يك اعتصاب دسته جمعي مبادرت به تعطيلي مغازه‌هاي خود نموده و در مقابل مسجد امام تجمع كردند.بازاريان مستقر در اين ميدان علت اعتصاب خود را افزايش نرخ كرايه مغازه هاي خود به مقدار يكصد تا 300 درصد عنوان كردند.
بازاريان ميدان نقش جهان در اعتراض خود افزايش نرخ كرايه ها را از 20 درصد به 300 درصد را ناعادلانه و خارج از توان خود توصيف كردند و اين اقدام را بي‌سابقه خوانده و خواهان رسيدگي مسئولان استانداري به اين قضيه شدند. يكي از بازاريان معترض گفت: به علت نوع شغل خود در زمينه هاي صنايع دستي تنها مي توانيم اين نوع از اجناس را به فروش برسانيم و با توجه به ركود اين بازار و كمبود توريست در ميدان نقش جهان با مشكل مالي مواجه شده و توان پرداخت اين كرايه هاي سنگين را نخواهيم داشت. وي افزود: در اين رابطه چندين مرتبه با مسئولان استانداري مكاتبه كرده و درخواست رسيدگي نموديم اما متاسفانه هيچ اقدامي از سوي استانداري صورت نگرفت و ما مجبور به اعتصاب شديم.
يكي ديگر از بازاريان نيز گفت: قرار بر اين بود كه هر سه سال يكبار كرايه‌ها در ميدان امام افزايش پيدا كند اما صاحبان اين مغازه‌ها مبادرت به افزايش هر ساله اين نرخ ها كرده‌اند و با اين تفاسير اكثر بازاريان با مشكلات شديد مالي مواجه مي شوند.
1628- مردم کرمانشاه شب گذشته به دليل قطعی گاز شب سختی را گذراندند :
خبرگزاری ایسنا: مردم کرمانشاه شب گذشته به دليل قطعي گاز در برخي نقاط و عدم دسترسي به وسايل گرمايي نفت سوز، شب سختي را گذراندند. در این رابطه "منصور فرجي" مديرعامل شرکت گاز استان با اعلام اين که امروز مشکل افت فشار و قطعي گاز در استان حل مي‌شود، تصريح کرد: در دو روز آينده پالايشگاه ايلام در مدار قرار مي‌گيرد و مشکل استان کرمانشاه با تزريق گاز اين منبع برطرف مي‌شود.
اين وضعيت در حالي به وجود آمد که قبل از زمستان مديرعامل شرکت گاز اعلام کرد با راه‌اندازي پالايشگاه ايلام، مشکل افت فشار و قطعي گاز که هر سال در کرمانشاه تکرار مي‌شود، امسال وجود نخواهد داشت.
1629 - مشکلات کارگران قراردادی و پیمانی و انتقادرئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی از کارکرد مجلس اسلامی :
به گزارش خبرگزاری ايسنا: نمايندگان مجلس با تاييد طرح تبديل قراردادهاى موقت كارگران و كاركنان با 10 سال سابقه به قرارداد دائمى مى توانستند امنيت شغلى حداقل 40 درصد كارگران را تامين كنند. رجبعلى شهسوارى، رييس اتحاديه كارگران قراردادى و پيمانى، در مورد تاييد نشدن طرح تبديل قراردادهاى موقت كارگران و كاركنان با10 سال سابقه كار به قرارداد دائمى در مجلس گفت: آيا كارگرانى كه به طور دائم در واحدى 10 سال فعاليت كرده‌اند حق ندارند قراردادشان دائمى شود؟ وى ادامه داد: تا چند سال قبل واحدهايى مانند ايران خودرو و سايپا قرارداد كارگران موقتى خود را بعد از پنج سال فعاليت، دائمى مى كردند ولى با اين كار نمايندگان مجلس، ديگر اينگونه واحدها حتى كارگران قراداد موقت داراى 10 سال سابقه كار خود را نيز نمى توانند دائمى كنند. انتقاد رييس اتحاديه كارگران قراردادى و پيمانى از رد طرح تبديل قراردادهاى موقت كارگران...:شهسوارى با بيان اين‌كه با تاييد نشدن اين طرح تمامى امنيت شغلى كارگران از بين رفت، افزود: از آنجايى كه كارفرماى اصلى كارگران، خود دولت است بنابراين اين دولت است كه بايد از كارگران حمايت كند و با تصويب اين طرح مى توانستند امنيت شغلى كارگران را تا حدى تامين كنند. وى با بيان اين‌كه با اين كار مشكلاتى ديگر به مشكلات كارگران افزوده شد، تصريح كرد: نمايندگان مجلس با تصويب اين طرح مى توانستند امنيت شغلى حداقل 40 درصد كارگران را تامين كنند، كارگرانى كه هرچند بالاى 10 سال سابقه كار دارند ولى هنوز با قرارداد موقت فعاليت مى كنند. رييس اتحاديه كارگران قراردادى و پيمانى كشور در پايان خاطرنشان كرد: براى آگاه شدن از استدلال‌هاى نمايندگان مجلس براى رد اين طرح حتما در نامه‌اى از آنها خواستار توضيح در اين مورد خواهيم شد.

1630- امام جمعه گيلان: نرخ بيکاری در استان 11 درصد نيست، 17 تا 18 درصد است :
قربانی نماينده خامنه ای و امام جمعه رشت آمارهايی از وضعيت اين استان ارائه داد و گفت:"در گذشته 70 هزار تن چاى از گيلان استحصال مي‌شد که اين ميزان در حال حاضر به 40 هزار تن رسيده‌ است. استحصال پيله ابريشم از 8 هزار تن به 1400 تن رسيده است. رقم برداشت 400 هزار تن برنج در استان گيلان نيز صحيح نيست، زيرا زمين‌هاى کشاورزى به مراکز تجارى و مسکونى تبديل شده‌اند و اين سوال وجود دارد که چرا مسوولان به کشاورزى توجه نداشته و ندارند؟" به گزارش ايسنا قربانى هشدار داد: "اگر کشاورزى تقويت نشود، مشکل اشتغال حل نخواهد شد و روستاها تخليه شده و محل فساد مي‌شوند. در گذشته تصميم‌گيران بالا و مديران استانى اين موضوع را نمي‌فهميدند." قربانی در مورد نرخ بيکاری در استان گيلان نيز گفت:" نرخ بيكارى در استان گيلان 11 درصد نيست بلكه كمتر از 17 تا 18 درصد نمي‌باشد. "

1631- از تورم و گرانی تا شکاف طبقات اجتماعی :
روزنامه حکومتی آفرینش در مطلبی با عنوان 'از تورم و گرانی تا شکاف طبقات اجتماعی' نوشت امروزه تورم و گرانی به یکی از مهمترین دغدغه های مردم تبدیل شده و همین مسئله آثار مخربی در جامعه از خود به جا گذاشته است. این مسئله در ماه های اخیر به حدی نگران کننده شده که معمولا به یکی از بخش های عمده سخنرانی ها و تذکرات در نماز جمعه ها تبدیل شده است. بسیاری از مشکلات اجتماعی خانواده ها که آثار مخرب زیادی را به دنبال داشته از اثرات تورم و گرانی است. اگر نگاهی به صفحات حوادث روزنامه ها و رسانه ها انداخته باشید با بررسی دقیق تر ریشه اصلی آن را در فقر خواهید یافت. درحال حاضر با بی توجهی به سیاست تثبیت قیمت ها و تزریق بی رویه نقدینگی، شرایط اقتصادی دشواری برای طبقات فقیر و متوسط ایجاد شده است. این درحالی است كه درآمدهای دولت در طول دوسال گذشته رشد چشمگیری داشته است. تقریبا قیمت نفت به بیش از دو برابر سال گذشته رسیده است، اما دراین میان فقط آثار تورمی ناشی از قیمت نفت نصیب مردم فقیرو متوسط جامعه شده است. فقرا فقیرتر شده و ثروتمندان غنی تر شده اند.

1632 - درد بي‌پايان فقر دختران زيلايى بويراحمد :
به گزارش خبرگزاری دولتی ايرنا: دستان پينه بسته زنان و دختران منطقه زيلايى در شهرستان بويراحمد حاكى از رنج و مشقتى است كه مدت‌ها با آن دست به گربيان بوده اند. چشمان بي‌فروغ و اميد به دنيا نبسته دختران ‪ ۱۷ساله و زنانى كه ‪ ۳۰ساله هستند اما گويى ‪ ۵۰سال از عمرشان مي‌گذرد حاكى از درد بي‌پايان فقر است. فقرى كه پاهاى بي‌رمق آنان را هر روز براى روز ديگر به جايى مي‌كشاند. آنان در كلبه فقيرانه خود و با نجواى عارفانه و عاشقانه دل به معبود خويش مي‌سپارند تا بگذرد امروز به اميد فردا. در كنار كلبه‌هاى خشتى خود كه هر روز براى فرور ريختن بر سرشان لحظه شمارى مي‌كنند، مي‌نشينند و با پهن كردن سفره دل پاك و بي‌آلايششان امروز را به فردا مي‌رسانند. دلشان در حسرت بسيارى از آمال‌ها و آرزوهاى دختران حداقل بالانشين دهستانشان مي‌تپد و به اميد روزى كه دستى ياريشان كند امروز را به فردا مي‌رسانند. زير سقفى كه امروز نه، فردا فرو مي‌ريزد درس مي‌خوانند تا كسانى شوند كه در فيلم‌ها و داستان‌هاى پخش شده در تلويزيون، قصه‌ها و رمان‌هاى امروزى شوند. مردان براى امرار معاش ،خانه و كاشانه خود را رها كرده‌اند و به بندرها رفته‌اند. برخى از زنان با خيال اينكه مردانشان با تكه‌نانى خالى بر مي‌گردند روز را به شب مي‌رسانند. اما دريغ از روزى كه آنها برگردند و با آرامش در كنارشان باشند. زنان زيلايى شاكى از رفتن شوهرانشان براى كار به مناطق ديگر و برنگشتن آنها و در صورت برگشتن با زن ديگر هستند. اختيار كردن زن دوم و يا سوم براى برخى از مردان زيلايى بابى شده كه به بهانه كاركردن در مناطق ديگر بروند و ديگر برنگردند. طى سفرى كه با مديركل امور بانوان استاندارى كهگيلويه ‌وبويراحمد و برخى از زنان به منطقه زيلايى رفته بوديم از نزديك با رنج‌ها و مشكلات آنها آشنا شديم. مهناز دختر ‪ ۱۷ساله‌اى كه دستانش را به دليل پينه‌بسته بودن مخفى مي‌كرد گفت:نمى خواهم از آرزوهايم بگويم چون توان گفتن آن راندارم. وى بيان كرد: دخترهاى زيلايى فكر مي‌كنند آرزو فقط براى بالا نشينان روستا است. ليلا دخترى كه با تركه‌اى بر دوش با سه بز در كنارش راه مي‌رفت تا كمكى باشد براى مادرش در غياب پدرش، گفت: من هر روز در كنار اين سه بز امروز را به فردا مي‌رسانم. وى ابراز داشت:دختران زيلايى همه آرزوهايشان كوچك است و به اندازه خريدن كفش دختران بالانشينان هم نمي‌رسد. فرحناز زنى كه شوهرش براى كار به بندر عسلويه رفته است گفت: شوهرم براى كاركردن به آنجا رفته است. وى اظهار داشت: در صورت فراهم شدن كار براى مردان اين روستاديگر مجبور نيستند به بندرهاى مختلف بروند. فرحناز گفت:برخى از مردان اين روستا به بهانه كاركردن به مناطق مختلف كشور مي‌رونداما زمانى كه بر مي‌گردند،ازدواج كرده‌اند. خاتون، زن ‪ ۳۵ساله‌اى كه در كنار فرحناز ايستاده بود گفت: اين روستا با مشكلات فراوانى روبرو است. وى گفت: كمبود آب آشاميدني، نداشتن گاز، خاموشى هر روزه از مشكلات اين روستاست. مديركل امور بانوان استاندارى كهگيلويه‌وبويراحمد نيز در اين ديدار گفت: لازم است مسوولين دستگاه‌هاى مربوط براى حل مشكلات اين روستا به ويژه زنان و دختران زيلايى چاره انديشى كنند. ناهيدجليل پوراظهار داشت:زنان اين استان به ويژه‌اين روستا توانمندي‌هاى فراوانى در زمينه‌هاى مختلف دارند كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد. وى افزود: مهمترين مشكلات زنان و دختران اين منطقه نبود امنيت در جاده‌ها براى عبور و مرور، مسائل بهداشتي، آموزشي، درمانى است. جليل پور اضافه كرد:بيش از ‪ ۱۲هزار نفر در اين منطقه ساكن هستند كه بيش از پنج هزار و ‪ ۳۸۲نفر از آنها را زنان تشكيل مي‌دهند.

هفته دوم دی۸۶ ( دسامبر ۲۰۰۷ و ژانویه۲۰۰۸)

1633- اعلام حمايت انجمن کارگران و بيکاران از اعتصاب کارگران پونل در پاکدشت:
"انجمن دفاع از كارگران و بيكاران" با انتشار اطلاعيه ای از اعتصاب کارگران شرکت پونل حمايت کرد. در اين اطلاعيه آمده است: "کارگران شرکت "پونل" در شهرستان پاکدشت طی روزهای گذشته در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات معوقه خود از سوی کارفرمای اين شرکت دست به اعتصاب و تجمع زدند." اطلاعيه می افزايد:" کارگران شرکت پونل که حقوق و مزايای 3 ماه و برخی مطالبات خود را درياقت نکرده اند ماه گذشته نيز به مدت 3 روز اعتصاب کرده بودند، اما کارفرما حاضر به حل مشکلات و پرداخت مطالبات آنان نشده است." انجمن دفاع از كارگران و بيكاران با اشاره به اين که "حق همواره گرفتى است" در ادامه حمايت بى دريغ خود را از حركت شجاعانه کارگران اعلام داشته و تاکيد کرده است که خود را در تمام حركتها و اعتراضات دليرانه كارگران همراه و همگام ميداند. انجمن همچنين "تمامى ارگانهاى حقوق بشرى و مدافع حقوق كارگران از جمله سازمان جهانى كار" را به "رسيدگى عاجل به وضعيت وخامت بار كارگران و زحمتكشان ايران" فرا خوانده است.

1634- ابراهيم نوروزى فعال کارگری: با بيست ميليون وثيقه آزاد شده ايم...در زندان مسموم شدم.. :
گفتگوى اختصاصى خبرنگار "همبستگى با كارگران: با آقاى ابراهيم نوروزى گوهرى بعد از آزادى از زندان بعد از آزادى آقاى گوهرى گفتگوى كوتاهى داشتيم با ايشون و ميخواستيم كه از حال ايشون مطلع بشيم: آقاى گوهرى با سلام و خوش اومديد,اين مدت كه شما نبوديد جاتون خيلى خالى بود و ما مستمر حالتون را از اعضاى سنديكا دنبال ميكرديم. الان حال خودتون چطوره؟ متاسفانه ويروس هايى در زندان ايجاد شده كه من هم همون ويروس را گرفته بودم كه رفتم بيمارستان ولى الان حالم بهتره. مسموم شده بودم. غذاها خيلى افتضاح است. غذاهاى خيلى بدى دارند. آقاى گوهرى ميتونيد برامون توضيح بديد كه اونروز چه اتفاقى در پارك چيتگر افتاد؟ ما پارك چيتگر خانوادگى نشسته بوديم پام خواب رفته بود من در حال بلند شدن بودم ميخواستم بيام خونه, بعد گزارش داده بودن كه شما سخنرانى كرده بوديد!! همه خانواده هاى خودمون بوديم. ما هايى كه دستگير شده بوديم در پارك چيتگر خانوادگى نشسته بوديم برنامه اى هم نداشتيم. با دوستان نشسته بوديم,حالا چطورى شده بود اومدن و گير داده بودن و بردنمون اونجا در دادسرا. بچه هايى را كه با ما دستگير كرده بودن گفتن كه شما عضو سنديكاى شركت واحد هستيد. بعد آقاى عسگرى گفت كسى كه در سنديكا عضويت داشته باشه بايد اونجا كارگر باشه. اونجا خودش اساسنامه داره. اصلا شما اين را ميفهميد وقتى كه ميگيد شما عضو سنديكاى شركت واحد هستيد. بعد اونها پرسيدند كه پس اگر نبوديد چرا با اونها بوديد. گفتند: خوب ما با خانواده تو پارك نشسته بوديم ما را دستگير كردن بردن اونجا. ما گفتيم اگر شما ميخواهيد به ما مارك غيرقانونى بزنيد و اقدام عليه امنيت ملى بزنيد پس تمام اونهايى كه تو پارك هستند در جمعه و غير جمعه بايد مارك اقدام عليه امنيت ملى بزنن. اين بود كه ديگه نتونستن ما را بيش از اين نگه دارن. اون هم كه ما را نگه داشتن 15 روز غير قانونى بوده. آخه ما را ميگيرن ميبرن، اين ها دلشون ميخواد كه مثلا سنديكاى مستقلى در جامعه نباشه، براى دفاع از حقوق كارگران كسى نباشه. بعد برميدارن اتهاماتمون را يك جور ديگه ميزنن. سياسى ميزنن ميگن اقدام عليه امنيت ملى!! متاسفانه وقتى ما را آوردن دادسرا برگه هايى را از دادسرا آورده بودن كه چرا تو وبلاگ ها اين جملات هستش؟ گفتم خوب وقتى شما ما را گرفتيد آورديد اينجا از قول دموكرات و ...، ديگه اونها خبر را ميدن ، دست من و شما نيستش ديگه. شما از سايت گرفتيد آورديد. شما كه در تلويزيون ما هم كه پخش نميكنيد. الان وضعيتتون كامل مشخص شده؟ ما وضعيتمون فعلا مشخصه به اين صورت كه وثيقه گذاشتيم و با بيست ميليون وثيقه تونستيم كه آزاد بشيم. بعد وثيقه صادر كردن متاسفانه خانواده ما را اسير كردن. انقدر بدو بدو كردن خانمم مريض شده. خانواده هامون گفتن وقتى شما وثيقه يا كفالت صادر ميكنيد ميگيد بياييد اينجا. بعد كه ما مياييم ميگن ما ميتونيم بعد از اينكه قرار دادى داديم قرارمون را عوض كنيم. موقت كنيم, در حال تحقيقات و پيگيرى و ... هستن. خلاصه خانواده هاى ما همش در حال بدوبدو كردن بودن. اونها سعى ميكنند كه خانواده ها را همه را پاشيده كنن، بهم بريزن فكر ميكنن با اين كارها ميتونن كارگرها و دانشجويان را سركوب بكنن. آقاى گوهرى از آقاى اسانلو خبرى نداريد؟ چرا ايشون هم سلام رسوندن تو بهدارى, ايشون را ديدم. حالشون خوب بود و روحيه خيلى بالايى داشتن. از اينكه اين چند روز شما با خانواده هامون تماس ميگيريد و دلجويى ميديد خيلى متشكريم. الان وضعيت آقاى اسانلو چطور است؟ آيا از نظر محكوميت چشم اندازى هست ؟ محكوميت ايشون قطعى است بعد از داداگاه تجديد نظر كه قطعى ميشه, ديگه بايد اين را بگيره مگر اينكه تغييراتى بشه و يا تحولاتى بشه كه عفوى بخورده مگر اينكه اينطورى باشه وگرنه بايد محكوميت را بپذيره و تغييرى توش نداره. مگر اين كه با تلاش هاى فعالين اجتماعى بشه اين كار را كرد. با تشكر از شما آقاى گوهرى به اميد اين كه هر چه زودتر بقيه همكاران از جمله آقاى اسانلو هم پيش ما برگردن و بتونيم با كمك و تلاش همديگر فشارها و سركوبى هايى كه روى كارگران و بقيه اقشار قرار داره را كم كنيم.

1635- حمله مردم به جان آمده به فرمانداری رژیم در بندر ترکمن :
در اعتراض به قتل دو تن از صیادان بندر ترکمن بدست مزدوران جنایتکار جمهوری اسلامی، بیش از پانصد تن از مردم این منطقه به فرمانداری رژیم یورش بردند. مردم به جان آمده شیشه های فرمانداری را شکسته و خودروهای آن را درهم کوبیدند.
براساس گزارشها، مزدوران جنایتکار رژیم که تحت عنوان "حراست دریا" به اذیت و آزار و باجگیری از صیادان می پردازند، دو صیاد زحمتکش ترکمن را به ضرب گلوله به قتل رسانده اند. در پی این اقدام جنایتکارانه، مردم خشمگین به سمت فرمانداری رژیم حرکت کرده و پس از تصرف آن، شیشه های اتاق ها و خودروهای فرمانداری را درهم شکستند. رژیم در وحشت از گسترش حرکت اعتراضی مردم به جان آمده، ماموران سرکوبگر خود را به این منطقه اعزام کرده و بلافاصله شورای تامین امنیت شهرستان را با حضور سرکردگان ارگانهای سرکوب تشکیل داده است.
نماینده رژیم در مجلس شورای اسلامی از بندر ترکمن به جنایت ماموران حکومتی اذعان کرد، اما مدعی شد که تنها یک صیاد کشته شده است. وی از ترس خشم مردم گفت از هرگونه اظهارنظر در این زمینه خودداری می کنم، چرا که موجب تشویش اذهان عمومی می شود. گزارشها حاکیست که اوضاع این منطقه ملتهب است.
1636- نگاهى به وضعيت زنان دست فروش تهران :
کانون زنان ايرانی: قدم‌ها پيوسته بر زمين فرود مي‌آيند، عقربه‌ها بي‌وقفه به دنبال هم مي‌دوند، التماس‌ها سرانجامى ‌جز بي‌اعتنايى نمي‌يابند. نگاه‌هاى عابران همچون تازيانه‌هايى در هوا مي‌گردند تا بازهم دستفروشى فرياد برآورد براى بقا. تا باز هم سهم يك انسان از تمام عالم را بساطى كوچك شكل دهد. فراموش‌شدگانى كه اميدشان را به دست‌هاى سرد عابران گره مي‌زنند تا شايد اسكناسى بر كف اين دست‌ها، سرخورده و دقيقه‌اى از حياتشان را با طعم غريب شادى پيوند زند. آنانى كه گويى زندگيشان، شباهتى عجيب با خيابان‌هاى زير و رو شده شهر را در خود مي‌بيند، در ميان اين فراموش‌شدگان زنانى نيز در راه بقا مي‌جنگند. - تنها بساط دستفروشان زن را به هم مي‌زنند :توري‌هاى ميدان رسالت تنها تكيه‌گاه اوست در زمانهء خيانت‌ها تا در پس غبار طرح‌هاى اربابان شهر بساط محقرش را در همسايگى زباله‌هاى ميانه ميدان با خاك آشنا كند. تمام سرمايه‌اش در كيسه‌اى مشكى خلاصه مي‌شود كه چند شلوار دخترانه را در دل خود جاى داده، منظره‌اى كه پاسخ عابران به آن سر‌هايى است كه تكانى مي‌خورند و لب‌هايى كه گزيده مي‌شوند. مريم نامي‌ است كه بر لب جارى مي‌كند تا خود را بشناساند. مالك بساط كوچك درد دل را با وصف جامعه‌اى آغاز مي‌كند كه سختي‌هايش لقب مردانه بودن را از چهرهء تمام شغل‌ها زدوده است; شهرى كه گويى زنان كارگر در آن تنها عروسك‌هايى براى گرم كردن بزم اربابان كار به شمار مي‌روند: پيش از اين‌كه به اين شغل روى آورم و دوره‌گرد بودن را تجربه كنم در يك توليدى لباس كودك كار مي‌كردم، آنقدر شرايط كارگاه بد بود كه الان حاضرم در تمام شهر بگردم و دستفروشى كنم ولى لحظه‌اى به آن جا برنگردم. از روزى كه در كارگاه مشغول كار شدم صاحب توليدى رفتارش با من با ديگر كارگران متفاوت بود چند وقتى كه گذشت متوجه شدم قصد آزار و اذيتم را دارد. از آن جا بيرون آمدم اما چون سن و سالم بالا رفته بود ديگر هيچ جا كارى را به من نسپردند., گويا در زندگى اين زن دوره‌گرد تلخى لحظه‌ها غروب كردنى نيستند، زن از جيب‌هاى خالي‌اش مي‌گويد و شوهرى كه چندى پيش زنى ديگر را اسباب هوس‌بازي‌هايش ساخته و او را به تنهايى سرپرست سه فرزند ساخته است: ,حتى آن موقع هم كه شوهر داشتم وضع مالي‌ام مناسب نبود و ناچار به كار كردن بودم، چه رسد به حالا كه شوهرم، من و سه فرزندمان را تنها گذاشته و به دنبال هوسراني‌هايش رفته، بعد از رفتن او اوضاع بسيار بدتر از گذشته شده و اگر همين كار را هم انجام ندهم مجبورم در گوشه‌اى نشسته و دست به گدايى بزنم., مريم تبعيض‌ها را استخوانى مي‌داند كه بر زخم‌هاى وجودش مي‌نشيند و كسب ريالى حلال را هر روز برايش دشوارتر از گذشته مي‌كند: دستفروشى براى زنان در كنار خيابان‌ها مشكلات زيادى را به همراه دارد ولى گويا ماموران سد معبر از اين مشكلات بي‌خبرند چرا كه با تبعيض‌هايى كه در مقابله با دستفروشان زن به كار مي‌بندند تحمل اين مشكلات را دشوارتر مي‌كنند. سوالى كه در اين زمينه برايم به وجود آمده اين است كه مگر قانون براى همه يكسان نيست پس چرا وقتى اين ماموران بساط‌هاى دستفروشان را هدف مي‌گيرند تنها بساط‌هاى دستفروشان زن را به هم مي‌زنند و كارى به مرد‌ها ندارند ؟, بي‌اعتنايى به دستفروشان زن چهره‌اش براى عابرانى كه در ساعت‌هاى پايانى روز با قدم‌هايشان سنگ‌فرش‌هاى ميدان وليعصر را نوازش مي‌كنند آشناست. روبه‌روى پاساژ... براى او امن‌ترين نقطهء دنياست تا دقيقه‌هايش را به سنگفرش‌هاى پياده رو بسپارد. مردمك‌هاى چشم‌هايش به دنبال رهگذران به اين سو و آن سو مي‌روند تا شايد كسى براى ثانيه‌اى هم كه شده در برابر بساطش بايستد و هنر‌نمايي‌هاى اين دوره‌گرد را به نظاره بنشيند. در ثانيه‌هاى خيابان‌نشيني‌اش لب‌هايش كمي‌ باز مي‌شوند تا لبخندى را بر صورتش نقش ببندد كه در بساط اين دوره‌گردان كيميايى بس نادر است. تنها ذره‌اى بخشايش كافى است تا دقيقه‌هايى از وقتت را به او بسپارى تا راز اين كيميا بر تو فاش شود. جز تعجب راهى پيش رويت نمي‌ماند لحظه‌اى كه مي‌شنوى تنها براى تنوع دل به اين كار دل سپرده است. شايد هم بخواهد كمى ‌چاشنى نمايش هنر نمايي‌اش را به اين دليل، اضافه كند اما هر چه هست اجبار او را به خيابان‌ها سوق نداده: ,من در خانه از صبح تا شب كار شمع‌سازى را انجام مي‌دهم و غروب‌ها هم براى تنوع به اين‌جا مي‌آيم تا هم هنرنمايي‌هايم ديده شود تا چند تايى شمع بفروشم و كمك خرج كوچكى براى خرج و مخارج خانه باشم.,برخورد‌هاى عابران خاطرهء خوشى را در ذهن ,نوروزى, زنده نمي‌كند، رهگذران از ساعت‌هاى خيابان‌نشينى براى او آشى تدارك ديده‌اند كه گاه از شورى ترحم‌ها زخم‌ها بر دلش مي‌نشاند و گاه از بي‌نمكى بي‌اعتنايي‌ها ضربه‌ها را با روحش آشنا مي‌كنند: ,نمي‌دانم چرا همشهريانمان با فروشنده‌هاى زن دوره‌گرد اينگونه رفتار مي‌كنند، در رفتارشان اصلا تعادل به چشم نمي‌آيد. بيش‌ترشان كه به من و ديگر زنان دستفروش بي‌اعتنايى مي‌كنند، گويا به دليل فروشندگى در خيابان انسان به حساب نمي‌آييم و شايستهء توجه نيستيم، عدهء كمى ‌هم كه به ما توجه مي‌كنند از سر ترحم است كه به مراتب از بي‌اعتنايى بدتر است اينها هنر دست مرا تنها به اين دليل مي‌خرند كه فكر مي‌كنند فقير هستم. در اين ميان هنرم برايشان كوچك‌ترين ارزشى ندارد., اما گويى خيابان‌گردى براى اين زن جوان تنها تنوع خاطر را به ارمغان نياورده، چرا كه در لا به لاى كلماتى كه بر زبانش جارى مي‌شوند لحظه‌اى شكر به درگاه خدايش را به فراموشى نمي‌سپارد. اين خصلتش را ارمغان اين شغل مي‌داند و ساعت‌هايى كه در گوشه‌اى از همهمهء شهر پر هياهو، انسان‌هايى با بار مشقت‌هاى بسيار را به نظاره مي‌نشيند‌: ,‌تا پيش از اين‌كه به اين شغل روى آورم هميشه فكر مي‌كردم مشكلات زندگى من، مشكلات بزرگى به حساب مي‌آيند اما پس از نشستن در اين نقطه از خيابان هر روز انسان‌هايى را مي‌بينم كه با مسايلى دست به گريبانند كه مشكلات من در برابرشان اصلا چيزى محسوب نمي‌شوند., نوروزى در بازى با كلمات از زنانى سخن مي‌راند كه لحظاتشان با چارچوب‌هاى خانه‌ها انسى ديرينه دارد،هم آنانى كه گردش عقربه‌ها برايشان معنايى جز قايم‌باشك بازى خورشيد و ماه را نمي‌تواند داشته باشد، براى او گذران لحظه‌ها در گوشه‌اى از پياده‌روهاى پايتخت به مراتب ارزشمند‌تر از سپرى كردن ثانيه‌هاى عمر در حصار ديوار‌هاى خانه است: ,به نظر من يك زن اگر فقط به كار خانه‌دارى مشغول باشد و هيچ سرگرمى ‌ديگرى نداشته باشد به مرور زمان از نظر روحى افسرده مي‌شود. چنين زنانى از دنياى اطرافشان كاملا بي‌خبرند، نمي‌خواهم از دستفروشى زنان دفاع كنم ولى به نظر من حتى دستفروشى و نشستن در پياده‌رو به مراتب بهتر از گوشهء خانه نشستن است حداقل براى من كه اين‌طور بوده و با اين كار حس مي‌كنم در بطن جامعه حضور دارم و بيهوده پوسيده نمي‌شوم., نفرين‌هايى كه بر اربابان مي‌بارند مسافرانى كه ايستگاه متروى امام خمينى را براى خارج شدن از دل زمين و روانه شدن در سيل انسان‌ها انتخاب مي‌كنند بهانه‌اى هستند تا وسايل آشپزخانه را براى نمايش در برابرشان به صف كند. نگاهش را ميان بساط و كودك چهار ساله‌اش تقسيم مي‌كند تا در ميان دلشوره‌هاى مادرانه روزى امروزش را از آفريننده طلب كند. قفل لب‌هايش تنها با كليد ناشناس ماندن گشوده مي‌شود. ,‌چند ماه پيش بود كه شوهرم را از كارخانهء نساجى بيرون كردند، از زمان اين اتفاق وضع مالي‌مان به هم ريخت. در طول اين مدت كارى برايش پيدا نشد و حتى به افسردگى مبتلا شد. من هم مجبور شدم به خيابان‌ها و دستفروشى پناه بياورم چون با وجود اين بچه هيچ كس به من هم‌كاري، نمي‌دهد., زن سيه‌چرده از مشقت‌ها مي‌گويد، از جوانانى كه بارها او را به جرم زن بودن بهانهء تمسخر‌ها و آزار‌ها ساخته‌اند، آزارهايى كه مي‌توانند در ساعت‌هاى پايانى شب اشك‌ها را بر گونه‌هايش سرازير كنند‌: ,‌كاش مي‌دانستم چرا مسخره‌ام مي‌كنند، شايد چون مانند آنها جيب‌هايم پر از اسكناس‌هاى پدرم نيست تا در خيابان‌ها بگردم و انسان‌هاى ديگر را بهانه‌اى براى لحظه‌اى خنديدن خود قرار دهم., هنوز كلماتش همديگر را دنبال مي‌كنند كه صدايى ناآشنا بر ميانشان فرود مي‌آيد، صدا از آن زن ديگرى است كه به تازگى همسايهء اين دستفروش شده، اين ديگرى گويا بارها درد‌هايش را با اين و آن تقسيم كرده است اما اين دردها تنها خشت‌هايى شده‌اند براى ساختن بناى صفحات روزنامه‌ها و مجلات، از سود رد و بدل شدن اين كلمات مي‌پرسد، هر چند كه تنها چند ثانيه كافى است تا سد بي‌اعتنايي‌اش را بشكند و بار ديگر درد‌ها را لبريز كند‌: ,‌شوهرم سرهنگ بازنشستهء ارتش است ولى حقوق خيلى كمي‌ به او مي‌دهند كه اصلا پاسخگوى خرج و مخارج خانواده‌مان نيست از طرف ديگر شوهرم سنش زياد است و هيچ كارى را به او نمي‌سپارند، پس چاره‌اى جز اين كار ندارم., آهى از ميان لب‌هايش خارج مي‌شود، از جوان‌هايى مي‌گويد كه بيكارند و جيب‌هايشان خالى است، چنين جوان‌هايى را دليلى مي‌داند تا همسن و سالان او لب‌هايشان را در برابر سياهي‌هاى روزگار فروبندند و با مشقات سر سازگارى نشان دهند. اما در اين ميان صحبت از زنان دستفروش كه به ميان مي‌آيد، كارشناسى كه ساعت‌هاى عمرش را در همسايگى با كتاب‌هاى كتابخانه‌اش گذرانده در ابتدا حكم به ابطال افكار پوسيده‌اى مي‌دهد كه حق اشتغال را از زنان سلب مي‌كنند‌: ,‌در اين رابطه ابتدا بايد به افكارى اشاره كرد كه حضور اين زنان در كنار خيابان‌ها و اشتغالشان را محكوم مي‌كنند، متاسفانه بايد گفت اين افراد از تاريخ چند هزار سالهء ايران هيچ اطلاعى ندارند چرا كه مطالعات نشان داده كه زنان حتى در دورهء هخامنشى نيز شاغل بوده‌اند وحقوق و مزاياى بيش‌تر از مردان دريافت مي‌كرده‌اند پس حضور اين زنان در كنار خيابان‌ها دليلى براى محكوم كردنشان نيست و تنها بايد به اين نكته توجه كرد كه چرا اين زنان به مشاغل بهترى اشتغال ندارند., شرافت‌هاى فراموش نشدنى قرايي‌مقدم از پژوهشگران اجتماعى از سيستم غلط تامين اجتماعى مي‌گويد و از جامعه‌اى كه تورم اقتصادش ثانيه‌هاى زنان سرپرست خانوار را تيره و تار مي‌كند و گزينه‌اى جز انتخاب اين مشاغل را برايشان طرح نمي‌كند‌: ,‌در جامعهء ما زنان سرپرست خانوار بسيارى وجود دارند كه همسرانشان فوت كرده‌اند يا از آن‌ها جدا شده‌اند. مطمئنا مستمرى جزيى بهزيستى تكافوى اين افراد و فرزندان احتمالي‌شان را نمي‌دهد پس آن‌ها مجبور مي‌شوند كه به مشاغل اين‌چنينى روى بياورند البته آنچه در اين ميان نبايد ناديده گرفته شود شرافت چنين زنانى است كه حتى در نبرد با مشكلات فراوان اقتصادى تن به درآمد‌هايى ناپاك مانند فروش مواد مخدر يا بيش‌تر درآمدها نمي‌دهند., وقتى كلمات قرايي‌مقدم به هم پيوند مي‌خورند و جملات را مي‌سازند هشدارى را در رابطه با اين زنان خلق مي‌كنند‌: ,‌البته با تمام اين حرف‌ها نبايد چشم‌هايمان را بر واقعيت‌ها ببنديم، بايد اين مسايل را در نظر داشته باشيم كه گروهى از اين زنان در شغلشان گرفتار آسيب‌هاى اجتماعى گوناگونى مي‌شوند و در نهايت نيز دقت به اين نكته ضرورى است كه شغل اين افراد نوعى بيكارى پنهان محسوب مي‌شود كه در دراز مدت آسيب‌هاى بسيارى را بر بدنهء اقتصاد كشور وارد مي‌كند
اعتراض لنچ داران بندر بوشهر :
بیش از 500تن از لِنجداران استان بوشهر روز پنجشبه 6دی، در اعتراض به لغو قانون ته لنجی مقابل استانداری در بوشهر تجمع كردند. این لِنجداران كه بیشتر اهل دِلوار بودند تا پیش از لغو این قانون توسط دولت می توانستند در سفر به كشورهای حوزه خلیج فارس مواد غذایی و پوشاك مورد نیازخود را بدون پرداخت تعرفه گمركی تهیه كنند. اعتراض كنندگان گفتند: لغو این قانون 14 هزار خانوار مرزنشین استان ازدیِر تا دیلَم را با مشكل مواجه كرده است.

1637- بانک مرکزی رژیم از افزایش نرخ تورم خبر داد :
خبرگزاری ایسنا: بانك مركزي بر اساس گزارش صندوق بين‌المللي پول اعلام كرد كه نرخ تورم ايران در سال 2007 معادل 19 درصد بوده است.
بانك مركزي چهارمين فصلنامه تخصصي حساب‌هاي اقتصادي كشور را منتشر كرد كه در آن درباره برآورد جديد ارزش افزوده بخش صنعت، استفاده از صورت‌هاي مالي تجاري براي تهيه حساب‌هاي ملي، آمارهاي پولي و مالي، اخبار حساب‌هاي اقتصادي، گزارشي از تحولات اقتصادي ايران در بخش واقعي، گزيده آمارهاي اقتصادي و مواردي از اين دست به چاپ رسيده است.
بانك مركزي در اين فصل‌نامه كه مربوط به آذرماه امسال است به نقل از صندوق بين‌المللي پول نرخ تورم براي كشورهاي عضو OECD ـ 20 كشور ـ و منطقه MENA ـ 10 كشور ـ را بين سال‌هاي 2002 تا 2007 اعلام و براي سال 2008 را نيز پيش بيني كرده است.
بر اساس اين گزارش كمترين نرخ تورم در سال 2007 متعلق به كشور سوئيس با شش درصد و بيشترين نرخ تورم نيز متعلق به ايران با 19 درصد است.
توليد ناخالص داخلي سرانه ايران بر اساس شاخص برابري قدرت خريد نيز براساس پيش بيني صندوق بين‌المللي پول در سال 2007، 1/9 هزار دلار است كه پيش بيني شده در سال آينده به 7/9 هزار دلار مي‌رسد......
1638- حدود 76 درصد جمعيت سيستان‌ و بلوچستان زير خط فقر:
سايت حکومتی فرارو به نقل از سایت خبری شانا: یکی از مسئولان استان سیستان و بلوچستان گفت 76 درصد جمعيت این استان زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
محمدرضا سراوانی معاون امور اجتماعي بهزيستي استان، طلاق و خشونت عليه زنان و كودكان را از مسايل رايج استان ذكر كرد و در اين باره گفت دادگستري‌هاي استان مملو از پرونده‌هاي طلاق است.
حسن رحيمي پورنگ ـ معاون پشتيباني و منابع انساني بهزيستي استان سيستان و بلوچستان ـ نيز گفت به دليل كمبود امكانات و اعتبارات در سطحي نيستيم كه بتوانيم اقدامات لازم جهت توانمندسازي و رفع مشكلات جامعه هدف را در پيش بگيريم.
1639- بازهم در باره مشکلات قند در کارخانه اقلید :
كارخانه قند اقليد از چغندركاران اين شهرستان، تعهد گرفته است كه به جاي پول به آنان شكر خواهد داد.به گزارش خبرنگار «تابناك»، مخاطرات كشاورزان بسيار زياد است؛ وضع نامطلوب كود شيميايي، عرضه محصول، نقدينگي در كنار تغييرات آب و هوايي و بلاياي طبيعي از نمونه‌هاي آن است، ولي امسال براي كشاورزان شهرستان اقليد، مخاطره جديدي افزوده شده و آن، نحوه خريد محصول آنهاست.در پي اين تصميم (پرداخت شكر به جاي پول) و تحميل آن به كشاورز چغندركار، معلوم نيست كشاورز چگونه بايد نقدينگي خود را مديريت كند كه دوره شش ماهه كاشت تا تحويل محصول را بگذراند و در زمان تحويل محصول، دوباره با بهانه‌گيري‌هاي كارخانجات قند روبه‌رو باشد.چرا بايد هنگام تحويل محصول خود، بهاي آن را دريافت نكند؟ كشاورز مظلوم كه مي‌پذيرد، محصول خود را نسيه بفروشد، چرا بايد به جاي پول، شكر دريافت كند؟ آيا او هم مي‌تواند براي سال زراعي آينده، شكر را با بذر چغندر، كود شيميايي و يا بهاي برق داد و ستد كند؟ يا بهتر است با يك پيكان‌بار در كوچه‌هاي تهران شكرفروشي كند؟حال پرسش اساسي اين است كه بازار مصرف داخلي، دچار چه مشكلي شده است كه شكرهاي توليدي بايد به اجبار به كشاورزان چغندركار تحميل شود؟ آيا شكر بازار مصرفي از محل واردات تأمين مي‌شود؟ يا توليد مازاد شكر داريم؟ كه در اين صورت چرا تمهيدات صدور آن فراهم نمي‌شود
1640- تجمع مردم شاهرود در مقابل شركت گاز:
شماري از مردم شهرستان شاهرود امروز به علت قطع مداوم گاز طي چند روز گذشته در اين شهرستان، مقابل شركت گاز شاهرود تجمع كردند.
به گزارش خبرگزاری فارس ، شمار زيادي از مردم شاهرود طي روزهاي اخير به علت قطع يا افت فشار گاز با مشكلات متعدد مواجه شدند. معترضان با انتقاد از روند پخت نان در شهر شاهرود، به خبرنگار فارس گفتند: "چرا براي پخت نان آذربايجاني با قيمت 2 هزار و500 ريال مشكل كمبود گاز وجود ندارد اما براي پخت نان معمولي گاز نيست؟"
يكي از معترضان گفت: متاسفانه تهيه وسايل گرمازا در بازار نيز با چند برابر قيمت واقعي امكان پذير است. رئيس شركت گاز شهرستان شاهرود در اين رابطه گفت: تاكنون بيش از پنجاه درصد گاز شهر شاهرود قطع شده است و احتمال دارد گاز بقيه قسمت‌هاي شهر هم قطع شود.
1641- همه مدارس شاهرود به علت قطع گاز تعطيل شده اند:
احمد فرهمندراد افزود: افزايش شدت شرما و متوازن نبودن توليد و مصرف گاز در كشور سبب شده است تا گاز مورد نياز مردم سمنان، مهدي شهر و شهميرزاد از پنج شنبه گذشته از مخزن 48 اينچ سمنان- دامغان تأمين شود كه ذخيره اين مخزن نيز در حال اتمام است.
1642- استان کرمان با بحران کمبود آب آشامیدنی مواجه می شود :
مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان کرمان در تاریخ 10 دی ماه 86 گفت: به دلیل خشکسالی بی سابقه در سال جاری و کاهش سطح آبهای زیر زمینی، شهرهای استان کرمان در آینده نزدیک با مشکل جدی کم آبی مواجه خواهد شد.
محمد تربتی در گفتگو با مهر اظهار داشت: در 10 سال آینده بر اثر برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی در اکثر شهرهای استان کرمان منابع آبی رو به اتمام می رسد.
تربتی تصریح کرد: هم اکنون شش شهر استان کرمان هنوز تحت پوشش آبرسانی قرار نگرفته است و آبرسانی به این شهرها در حال مطالعه است. وی گفت: آب شهر کرمان به وسیله 76 حلقه چاه در حسین آباد قریه العرب تامین می شود و دبی آب هزار و 580 لیتر در ثانیه است و این در حالی است در تابستان سال آینده دو هزار لیتر در ثانیه است بنابراین در تابستان سال آینده 420 لیتر در ثانیه کمبود آب خواهیم داشت.
تربتی خاطر نشان کرد: خشکسالی سالهای اخیر باعث افزایش مهاجرت اهالی روستاهای اطراف به حاشیه شهرهای بزرگ استان به خصوص شهر کرمان شده است.
وی یادآور شد: هرچند که برنامه ریزیهای ویژه ای در این زمینه انجام شده است مهاجرت بی رویه و کاهش سطح آبهای زیر زمینی هر سال کرمان را با مشکل بزرگتری در زمینه کمبود آب مواجه می کند.
1643- تجمع کارگران شرکت چینی "همگام" در مقابل اداره کار شهرکرد :
دهها نفر از کارگران کارخانه چینی "همگام" روز دوشنبه 10 دی ماه در مقابل اداره کار شهرکرد تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
کارگران کارخانه چینی همگام که برخی مطالبات معوقه خود را در یافت نکرده اند، خواستار پرداخت حقوق و مزایای معوقه و رسیدگی به مسئله بیمه بیکاری خود شدند.
کارگران کارخانه چینی "همگام" شهركرد طی ماههای گذشته چندین بار در مقابل استانداری استان چهارمحال و بختیاری دست به تجمع زده اند، اما مسئولین دولتی و کارفرمایان همچنان از پاسخگویی به مشکلات آنان خودداری می کنند.

1644- قطع و افت شدید فشار گاز در شهرهای بانه، مهاباد، سقز، سردشت و سنندج:
خبرهای رسیده از شهرهای مهاباد، بانه، سقز و سردشت حاکیست که جریان گاز در برخی مناطق شهرهای مذبور قطع شده و مردم با مشکلات جدی روبرو هستند.
جریان گاز در برخی مناطق شهرهای سقز و سردشت از دوشنبه شب قطع شده و همین مشکل از صبح امروز سه شنبه در شهرهای مهاباد و بانه نیز به وجود آمده و در شهر سنندج نیز فشار گاز به شدت افت کرده است.

1645- وخامت مجدد وضعیت جسمی "محمود صالحی" :
صبح امروز سه شنبه 11 دی ماه بار دیگر "محمود صالحی" از زندان مرکزی به بیمارستان توحید سنندج منتقل شد.
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، قرار بود وی بعد از گذراندن یک دوره درمانی به علت بزرگ شدن غده پرستات در بیمارستان توحید مورد عمل جراحی قرار گیرد، اما روز سه شنبه پس از انتقال به بیمارستان به دلیل عدم حضور پزشک متخصص به مطب دکتر "استفائی" انتقال یافته و مورد معاینه قرار گرفت.
پزشک متخصص پس از معاینه "محمود صالحی" گفته است، چون پس از عمل جراحی وی احتیاج به مراقبت دارد و این امکان در زندان موجود نیست باید از انجام عمل جراحی صرفنظر نمود.
از سوی دیگر"نجیبه صالح زاده" همسر "محمود صالحی" که در بیمارستان با وی ملاقات نموده گفته است: مدتی است که محمود پس از بیدار شدن از خواب دچار تشنج شده و پس از بی هوشی به حالت اغما فرو می رود، به صورتی که وی دچار لکنت زبان شده و سخن گفتن نیز برایش سخت شده است.
بنا به گفته "نجیبه صالح زاده"، وضعیت جسمی "محمود صالحی" هر روز وخیم تر می شود به صورتی که دستهای وی دچار لرزش شده و ضربان قلبش نیز به 165 رسیده و سلامتی "محمود صالحی" با خطر جدی روبرو است.

1646- مشکلات کاری زنان با حقوق کم در علی آبا د زنجان :
يكي از كارگران شهرك صنعتي علي آباد زنجان ميگفت كارخانه هاييكه دراين شهرك هستند اخيرا بيشتر ازكارگران زن استفاده ميكنند زيرا اولا حقوق كم ودرحد 100 هزارتومان بآنها ميدهند وكار بيشتر نيز ازآنها ميكشند والان نيم بيشتر كارگران اين شهرك را اينگونه زنان كارگر تشكيل ميدهند.

1647- اخراج 40 کارگر دیگر کارخانه"آزمایش" مرودشت در استان فارس:
به دنبال اعتراضات روزهای گذشته کارگران کارخانه "آزمایش" در شهرستان مرودشت در استان فارس، کارفرمای این واحد 40 کارگر دیگر را به صورت یکجا اخراج کرده است.
کارگران کارخانه آزمایش مرودشت که نسبت به نبود امنیت شغلی، اخراج مستمر کارگران و پائین بودن سطح دستمزدهای خود متعرض بودند از روز چهارشنبه 28 آذر ماه به مدت 1 هفته دست به اعتصاب و تحصن در محوطه کارخانه زدند.
به دنبال این حرکت اعتراضی، کارفرمای کارخانه مذبور در اقدام تلافی جویانه 40 کارگر را اخراج و حکم اخراج 13 کارگر دیگر را صادر کرده است.
450 کارگر کارخانه آزمایش مرودشت طی روزهای گذشته بار دیگر دست به تجمع زده و نسبت به اقدامات کارفرما اعتراض کرده اند، اما تاکنون هیچ پاسخی به خواستهای آنان داده نشده است.

1648- حمایت گسترده معلمان و مردم کامیاران از "فرزاد کمانگر" :
بیش از 136 تن از معلمان شهرستان کامیاران با امضای طوماری، حمایت خود را از "فرزاد کمانگر" معلم زندانی ساکن این شهر اعلام و خواستار رسیدگی به وضعیت وی شده اند.
در طومار امضا شده از سوی معلمان شهر کامیاران، ضمن اشاره به فعالیتها و پیشنه تلاشهای "فرزاد کمانگر"، درخواست شده تا به بلاتکلیفی این معلم زندانی پایان داده شده و وی فورا آزاد شود.
لازم به ذکر است که پیش از این نیز بیش از 250 تن از مردم کامیاران طومار مشابهی را در حمایت از "فرزاد کمانگر" امضار کرده بودند.
"فرزاد کمانگر" معلم اهل کامیاران از 18 ماه قبل دستگیر و در این مدت در زندانهای کرمانشاه، سنندج و بند 209 زندان اوین تحت شدیدترین شکنجه های قرار گرفته است.

1649- تجمع صیادان در مقابل استانداری گیلان :
بیش از 100 تن از صیادان ماهی منطقه"کیاشهر" امروز چهارشنبه 12 دی ماه درمقابل استانداری گیلان تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
به دنبال تعطیلی شرکت تعاونی منطقه کیاشهر در 3 سال قبل، مسئولین دولتی از جبران خسارات وارده و پرداخت مطالبات 130 تن از صیادان این منطقه خودداری می کنند.
صیادن شرکت کننده در این تجمع که تنها خواستار احقاق حقوق خود بودند، بدون آنکه جوابی به خواستهایشان داده شود، به وسیله ماموران جمهوری اسلامی متفرق شدند.

1650- ادامه قطع گاز و اعتراض مردم در برخی شهرهای ایران :
ادامه قطع گاز و بروز مشکلات برای مردم در برخی شهرهای ایران با اعتراض ساکنین این شهرها همراه بوده است.
جریان گاز طی روزهای گذشته در برخی شهرهای استانهای سمنان، مازندران، گلستان، خراسان و آذربایجان شرقی قطع شده و مردم در مقابل ادارات گاز در شهرهای مختلف از جمله قائمشهر در استان مازندران دست به تجمع زده اند.
جریان گاز روز سه شنبه در شهرهای خلخال، تربت حیدریه، قائمشهر، شاهرود، کاشمر و چندین شهر دیگر قطع شده و مردم برای دریافت سوخت و کپسول گاز با مشکل جدی روبرو شده اند.

1651- اطلاعیه خانواده های دانشجویان دربند به تجمع در مقابل دادگاه جمهوری اسلامی :
خانواده های دانشجویان زندانی در اطلاعیه ای آورده اند: یک ماه گذشت، ماه شب و روزهای سخت و سرد مقابل اوین، ماه توهین های سرباز نگهبان و تهدید های بازجو، ماه تهمت ها و وعدههای بی اساس، ماه شب های اشک و غم، فریاد و خشم، ما این سو و فرزندانمان آن سوی دیوارهای زندان اوین، در سلول های انفرادی تاریک و سرد. همان داستان تکراری چشم بند و بازجویی شبانه و بی خوابی و ضرب و شتم.
فرزندان دانشجوی ما، به جرم سر دادن ندای آزادیخواهی و برابری طلبی در روزی و جایی که متعلق به خودشان است حتی بدون امکان ملاقات با وکلا و خانواده هایشان تحت شدید ترین فشارها قرار دارند و ما خانواده ها در نگرانی و بی اطلاعی کامل از وضعیت آنها، و این همه در میان بایکوت شدید از سوی رسانه ها و مطبوعات کشور.
ما پس از گذشت این زمان طولانی تنها راه رساندن صدای استمداد خود را تجمع در مقابل دادسرای دادگاه انقلاب در روز شنبه 15 دی ماه ساعت 11 میدانیم، تا صدایمان را از این سوی دیوارهای سرد و خاکستری اوین به گوش فرزندانمان برسانیم، تا بدانند که تنها نیستند، که این سو خانواده‌هایشان، دوستانشان و تمامی انسان های آزاده در کنارشان هستند و تا رهایی کامل شان از پا نمی نشینند.

1652- جانباختن 4 معلم و زخمی شدن 13 معلم دیگر بر اثر تصادف در ارومیه :
بر اثر تصادف مینی بوس حامل شماری از معلمان ارومیه با یک دستگاه اتوبوس که صبح امروز چهارشنبه 12 دی ماه روی داد، 4 تن از معلمان جانشان را از دست داده و 13 تن دیگر زخمی شدند.
تصادف در منطقه"صوما برادوست" ارومیه روی داده و بر اثر آن 4 معلم با اسامی فاروق مرشد، اكبر ابراهیمی، احمد مصطفی‌زاده و علی قنبری جانشان را از دست داده و 13 معلم زخمی شده نیز به بیمارستانهای ارومیه منتقل شدند.

1653- ستگیرهای گسترده در بندر ترکمن به دنبال اعتراض مردم به قتل یک جوان :
گزارشها از بندر ترکمن حاکیست که به دنبال اعتراض مردم این شهر نسبت به قتل یک جوان به دست ماموران انتظامی جمهوری اسلامی، موجی از دستگیری مردم در این شهر آغاز شده است.
روز جمعه گذشته یک صیاد 18 ساله با نام"حسام الدین خدیور" پس از برخورد قايقش با قایق ماموران انتظامی جانش را از دست داد و مردم خشمگین بندر ترکمن نیز در اعتراض به مرگ این جوان دست به اعتراض زده و به پاسگاه نیروی انتظامی در روستای"چاپاقلی" و فرمانداری بندر ترکمن حمله کردند.
گزارشها حاکیست که موج گسترده دستگیری مردم در بندر ترکمن از صبح روز سه شنبه 11 دی ماه آغاز شده و تاکنون دهها نفر از مردم این منطقه دستگیر شده اند.

1654- تجمع کارگران شرکت قوه پارس قزوین در مقابل وزارت صنایع و معادن :
صبح امروز چهارشنبه 12 دی ماه جمعی از کارگران شرکت "قوه پارس" قزوین در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود در مقابل وزارت صنایع و معادن جمهوری اسلامی در تهران تجمع کردند.
18 ماه حقوق و مزایای 90 کارگر شرکت "قوه پارس" تاکنون پرداخت نشده و 150 کارگر بازنشسته این واحد نیز تاکنون مطالباتشان را دریافت نکرده اند.
کارگران شرکت کننده در این تجمع اعتراضی که بین 17 تا 27 سال سابقه کار در شرکت قوه پارس را دارند تاکنون چندین بار در مقابل نهادهای مختلف جمهوری اسلامی دست به تجمع زده اند، اما هیچ اقدامی جهت رسیدگی به مشکلات آنان صورت نگرفت.

1655- احضار 2 دانشجوی دانشگاه تهران به کمیته انضباطی :
کمیته انضباطی دانشگاه تهران، روز چهارشنبه 12 دی ماه میلاد عزیزی و حافظ رستمی دو تن از دانشجویان دانشکده ادبیات این دانشگاه را به اتهام شرکت در تجمع اعتراضی روز 21 آذر احضار کرد.
کمیته انضباطی دانشگاه تهران همچنین "سلمان یزدان پناه"، دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران را نیز به اتهام شرکت در تجمع اعتراضی به 2 ترم محرومیت از تحصیل محکوم کرد.
لازم به ذکر است که طی روزهای گذشته دهها دانشجوی دانشگاههای مختلف ایران به کمیته انظباطی احضار و برای برخی از آنان نیز احکام محرومیت از تحصیل صادر شده است.انجام نشده است.

1656- گزارشی از مقاومت کارگران کارخانه نساجی کردستان در مقابل کارفرما :
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، اوائل دی ماه "فاز یک خط انگلشتاد" سالن ریسندگی کارخانه نساجی کردستان به کلی تعطیل و 17 کارگر مکانیک، ماشین ‌کار و سرویس کار این بخش به "فاز دو خط ریتر" منتقل شده اند.
از طرفی دیگر مدیران کارخانه با بهانه اینکه تولید پایین است، درب آبدارخانه را نیز بسته و مانع از ورود کارگران به آبدار خانه شده و به دنبال اعتراض کارگران، "کریمی" مدیر تولید به مدت 2 روز مانع از حضور یکی از کارگران با نام "مظفر اسماعیلی" بر سر کارش میشود.
کارگران نسبت به اقدام مدیر تولید در آبدار خانه جمع و با اعتراض خود موفق می شوند کارگر نام برده را به سر کار بازگردانند و همچنین درب آبدارخانه را باز کنند.

1657- تعطیلی کارخانه چینی سازی :
امروز دوشنبه 10/10/86 كارخانه چيني سازي تعطيل شده و كارگران آن همگام از ساعت 9 صبح با تجمع در محل اداره كار استان خواستار پيگيري بيمه بيكاري خود شده اند.
يكي از كارگران در گفتگويي گفت: ما خواهان مطالبات خود هستيم كه تاكنون نتيجه اي نگرفته ايم امروز با مراجعه به اداره كار مشغول پركردن فرم هاي بيمه بيكاري هستيم.

1658- اعتصاب در شرکتهای وابسته به نیشکر هفت تپه و احضار جمعی از کارگران به اداره اطلاعات :
بر اساس گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، طی روزهای گذشته بیش از 1 هزار کارگر شرکت کاغذ سازی "پارس" از شرکتهای زیر مجموعه نیشکر هفت تپه، در اعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق و مزایای معوقه خود دست به اعتصاب زده و خواستار پرداخت مطالباتشان شدند.
به دنبال 3 روز اعتصاب و تن دادن مدیران به خواستهای برحق کارگران شرکت کاغذ سازی "پارس"، اداره اطلاعات شهر شوش 25 تن از کارگران و فعالین کارگری شرکت کننده در اعتصاب را احضار و پس از چندین ساعت بازداشت آنان را تحت فشار و مورد تهدید قرار داده اند.
از سوی دیگر کارگران نی بر طرح نیشکر هفت تپه نیز از روز دوشنبه 10 دی ماه در اعتراض به محروم بودن از خدمات دفترچه تامین اجتماعی دست به اعتصاب زده اند.
کارگران نیشکر هفت تپه همچنین خواستار عملی شدن وعده های "یعقوب شفیعی" مدیر عامل شرکت در خصوص پرداخت به موقع دستمزد کارگران شده و تا روز شنبه 15 دی ماه به وی فرصت داده اند تا مطالبات معوقه کارگران را پرداخت نماید، در غیر این صورت بار دیگر دست به اعتصاب خواهند زد.

1659- انتقال مجدد " محمود صالحی" به بیمارستان :
صبح روز چهارشنبه 12 دی ماه "محمود صالحی" که از درد شدید قلب رنج میبرد به کلینیک فوق تخصصی بیمارستان توحید منتقل شد.
"محمود صالحی" به وسیله دکتر "محمد رضا خالدیان" متخصص قلب و عروق معاینه و برای وی دارو و تست ورزشی "واکوار" تجویز شده و تست مذبور باید سه شنبه هفته آینده انجام گیرد.
قرار است پس از انجام تست ورزشی "واکوار" پزشک نظر نهایی خود را در مورد اینکه"محمود صالحی" باید بستری شود یا به نزد پزشک متخصص مغز و اعصاب برود، اعلام نماید.

1660- ششمین روز از اعتصاب غذای"آرش پاكزاد" در زندان اطلاعات در ساری :
اعتصاب غذای "آرش پاكزاد" دانشجوی دستگیر شده دانشگاه مازندران که در زندان اداره اطلاعات ساری به سر می برد، امروز پنچشنبه 13 دی ماه وارد ششمین روز خود شد.
اعتصاب غذای "آرش پاكزاد" در حالی ادامه دارد که ماموران اداره اطلاعات از ملاقات "دکتر ناصر زرافشان" وکیل مدافع نامبرده، با موکلش جلوگیری کرده اند.
لازم به ذکر است که دادگاه جمهوری اسلامی حکم آزادی این دانشجوی زندانی را با قرار وثیقه صادر کرده، اما ماموران اداره اطلاعات ساری از آزادی "آرش پاكزاد" خودداری می کنند.

1661- ابراهیم مددی مجددا به دادگاه احضار شد:
"ابراهیم مددی" نایب رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد به دادگاه احضار شده و باید روز شنبه 15 دی ماه خود را به دادگاه معرفی نماید.
در احضاریه ای که به دست "ابراهیم مددی" رسیده است، هیچ اشاره ای به دلیل احضار و اتهام نامبرده نشده است.
تظاهرات کارگران در اندونزی در حمایت از "محمود صالحی" و "منصور اسانلو" :
روز پنجشنبه 13 دی ماه صدها نفر از اعضای اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری اندونزی در حمایت از "محمود صالحی" و "منصور اسانلو" در شهر"جاکارتا" پایتخت این کشور دست به تظاهرات زدند.
در جریان این تظاهرات که در مقابل کاخ ریاست جمهوری اندونزی برگزار شد، کارگران تظاهرکننده خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط "محمود صالحی" و "منصور اسانلو" از زندانهای جمهوری اسلامی شدند.
کارگران شرکت کننده در این تظاهرات همچنین نامه ای را به دفتر ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه اندونزی ارائه کرده و خواستار تماس دولت این کشور با مقامات جمهوری اسلامی و پیگیری وضعیت "محمود صالحی" و "منصور اسانلو" شدند.

1662ـ فعال کارگرسندیکای شرکت واحد مورد بازجویی قرار گرفت :
به گزارش سایت ادوارنیوز درتاریخ 15 دی 86 ، سید رضا نعمتی پور عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به اتهام اخلال در نظم و تجمع در محوطه وزارت کار در بازپرسی شعبه یک ویژه امنیت مورد بازجویی قرار گرفت.

1663ـ فعال کارگری شرکت واحد به دادگاه احضارشد :
به گزارش سایت ادوارنیوز درتاریخ 16 دی 86 ناصر غلامی عضو هئیت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به علت شرکت در اعتراضات کارگری زمستان 84 جهت محاکمه به شعبه 14 دادگاه انقلاب تهران احضار شد .

1664- ابراهیم نوروزی بر علیه ضارب خود در هنگام دستگیری ، شکایت نامه تنظیم کرد:
بدلیل ضرب و شتم هنگام دستگیری آقای ابراهیم نوروزی گوهری عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد در روز 18 مرداد 1386 در مقابل منزل آقای منصور اسالو دادخواستی از طرف نامبرده علیه مامور ضارب در سازمان قضائی نیروهای مسلح طرح شده است که اولین جلسه رسیدگی با حضور مامور ضارب در دادسرای نظامی برگزار گردید. در همین رابطه مرجع قضائی دستور تحقیقات پزشکی را صادر نموده است.
سندیکای کارگران شرکت واحد، اتوبوسرانی تهران و حومه16 دی ماه 1386
1665- احضار یکی دیگر از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد :
سید رضا نعمتی پورراننده منطقه پنج شرکت واحد اتوبوسرانی و عضوشاخص سندیکای کارگران شرکت واحد در رابطه با دستگیری وی و جمعی از کارگران در مورخه 24/4/1385 در محوطه وزارت کارکه منجر به بازداشت چند روزه و تشکیل پرونده در باز پرسی شعبه یک وپژه امنیت گردید جهت اخذ آخرین دفاعیات در تاریخ 9/10/1386 به این باز پرسی احضار و به اتهام اخلال در نظم و تجمع در وزارت کار مورد باز پرسی قرار گرفت.
سندیکای کارگران شرکت واحد، اتوبوسرانی تهران و حومه16 دی ماه 1386
1666- احضارعضو هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
در رابطه با اعتراضات کارگری شرکت واحد در زمستان 1384 برای 14 نفر از اعضای هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد در شعبه 14 دادگاه انقلاب اسلامی پرونده هایی مفتوح بوده و به ترتیب محاکماتی صورت می گیرد . در همین رابطه ناصر غلامی راننده منطقه ده اتوبوسرانی تهران با بیست سال سابقه کار وعضو هیئت مدیره ی سندیکا که از تاریخ اعتراضات کارگری معلق از کار بوده برابر احضاریه دریافتی از شعبه 14 دادگاه انقلاب اسلامی باید در مورخه 16/10/1386 جهت محاکمه در آن دادگاه حاضر شود . لازم به یاد آوری است اعضای دیگر از جمله آقای منصور اسالو در این دادگاه محاکمه شده که هم اکنون نامبرده در حال تحمل پنج سال محکومیت است .
سندیکای کارگران شرکت واحد، اتوبوسرانی تهران و حومه16 دی ماه 1386
1667- شکایت علیه مامور ضارب در سازمان قضائی نیروهای مسلح:
بدلیل ضرب و شتم هنگام دستگیری آقای ابراهیم نوروزی گوهری عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد در روز 18 مرداد 1386 در مقابل منزل آقای منصور اسالو دادخواستی از طرف نامبرده علیه مامور ضارب در سازمان قضائی نیروهای مسلح طرح شده است که اولین جلسه رسیدگی با حضور مامور ضارب در دادسرای نظامی برگزار گردید. در همین رابطه مرجع قضائی دستور تحقیقات پزشکی را صادر نموده است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

1668- اعتراض کارگران کارخانه گونی بافی سماء همچنان ادامه دارد!
کارگران سه روز دیگر به کارفرما مهلت دادند!
اعتراض کارگران کارخانه گونی بافی سماء همچنان ادامه دارد. کارفرما هنوز اقدام به پرداخت حقوق و مزایای کارگران نکرده است. حدود ۲۰۰ تن از کارگران مجتمع صنعتی سماء، که در جاده سنندج – همدان قرار دارد، بیش از ۴ ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند. کارگران در اولین اقدام خود مجمع عمومی کارگران را تشکیل دادند و خواستهای خود را به اطلاع کارفرما و نهادهای دولتی رساندند. اما کارفرما علیرغم وعده به پرداخت فوری خواستهای کارگران پس از گذشت ۱۷ روز (از جمله پرداخت حقوقهای معوقه، پرداخت کسری ماهی ۵ هزار تومان از حقوق کارگران در شش ماه گذشته و برخورداری از امکانات رفاهی و بهداشتی و همچنین سرویسهای ایاب و ذهاب) هنوز به تعهدات خود عمل نکرده اند.

1669- كارخانه شير و لبنيات شهرستان سقز تعطيل شد :
كارخانه شير و لبنيات سقز كه در شهرك صنعتي آن قرار دارد يك هفته است به دليل خشك شدن چاه هاي آب تعطيل شده است .به همين دليل توليد شير خشك متوقف شده است . يكي از دلايلي كه اين كارخانه تعطيل شده است افت گاز و قعطي گاز مي باشد. قابل توجه است كه اين كارخانه روزانه حدود 5/8 تن شير خشك توليد مي كرد كه در شهرستان بانه و سقز و مدارس آن توزيع مي شد
به نقل از كارگر

هفته سوم دی۸۶ ( ژانویه۲۰۰۸)

1700- کارگران سما پس از یک کشمکش قاطعانه با کارفرما موفق به دریافت تمامی دستمزدهای معوقه خود شدند:

در پی اعتراض کارگران سما در طول آذر ماه برای دریافت دستمزدهای معوقه خود، کارفرمای این کارخانه به کارگران وعده داده بود روز 15 دی ماه دستمزدهای آنان را پرداخت خواهد کرد.به همین دلیل، این کارگران از صبح روز 15 دی ماه در مقابل کارخانه حاضر شدند تا دستمزد های خود را دریافت نمایند اما از مسئولین کارخانه خبری نبود و نگهبان کارخانه به کارگران اعلام کرد که فعلا از پول خبری نیست و شماها هم اخراجی محسوب می شوید.
اما با اصرار کارگران، نگهبان با رئیس کارخانه تماس گرفت ولی از مذاکره تلفنی نمایندگان کارگران با رئیس کارخانه نتیجه ای حاصل نشد. بدنبال این وضعیت کارگران ساعت ده صبح در مقابل اداره کار قروه دست به تجمع زده و خواهان رسیدگی به وضعیت خود شدند.در ادره کار به کارگران اعلام کردند که شما باید قانونی کارتان را انجام بدهید و حق با کارفرماست و فعلا نیز اینجا را ترک کنید و به کارفرما فرصت بیشتری بدهید. با پیش آمدن این وضعیت کارگران بشدت عصبانی شده و عکس العمل اداره کار را تبانی با کارفرما اعلام کرده و بر دریافت هر چه سریعتر دستمزدهای معوقه خود اصرار کردند. همین امر باعث شد تا اداره کار با کارفرما تماس بگیرد و باز هم طبق معمول وعده وعید بدهد اما کارگران یکپارچه اعلام کردند که تا دریافت دستمزدهای معوقه خود به تجمع ادامه خواهند داد و به این ترتیب کارگران تا پایان وقت اداری در مقابل اداره کار قروه به تجمع خود ادامه دادند. در این بین برخی از مسئولین اداره کار با تعدادی از کارگران بصورت انفرادی وارد صحبت شده و از آنان خواستند تا طی روزهای آینده یکی برای پیگیری خواسته های خود به اداره کار مراجعه نمایند که با هوشیاری کارگران و نمایندگان آنان این شگرد اداره کار برای سر دواندن کارگران خنثی شد و آنان در پایان تجمع، طی تنظیم صورتجلسه ای که به امضای همه کارگران رسید توافق کردند که متحدانه به پیگیریهای خود ادامه داده و از نمایندگان خود نیز حمایت کنند.
1701- تجمع دیگر باره کارگران سماء در یکشنبه 16 دی ماه برای دریافت حقوق ه های معوقه : در این روز کارگران اقدام به برگزاری مجمع عمومی در رابطه با چگونگی پیگیری اعتراضات خود کردند. در این مجمع کارگران نامه ای را تنظیم و سپس آنرا به استانداری کردستان تحویل دادند. در این نامه کارگران تاکید کرده بودند که اگر روز سه شنبه مورخه 18/10/86 دستمزدهای آنان پرداخت نشود روز یکشنبه مورخه 23/10/86 به همراه خانواده های خود در مقابل استانداری کردستان دست به تجمع خواهند زد. همچنین در این مجمع کارگران در راستای پیگیری بهتر خواسته های خود، کارهای اولیه ایجاد صندوق مالی خود را نیز مصوب کرده و بر عزم خود در روز سه شنبه برای دریافت دستمزدهای معوقه شان تاکید نمودند و تصمیم گرفتند که روز سه شنبه تا دریافت دستمزدهای خود از تحصن در مقابل کارخانه دست بر ندارند.
1702- تجمع دیگر بار کارگران سماء در روز سه شنبه 18 دی ماه : در این روز کارگران بنا بر تصمیم قبلی خود و وعده ای که کارفرما برای پرداخت دستمزدهای معوقه آنان داده بود از ساعت 8 صبح در مقابل کارخانه تجمع کردند. در پی این تجمع و عدم حضور مسئولین کارخانه برای پاسخگویی به کارگران، آنان با اداره کار و فرمانداري تماس گرفته و بر تصمیم خود برای ادامه تجمع تاکید کردند. در پی این اقدام کارگران در ساعت 10 صبح نماینده ای از اداره کار در میان کارگران حاضر شد و از آنان خواست تا محل را ترک کنند و فقط پانزده نفر از آنان در محل برای مذاکره باقی بمانند. اما کارگران این درخواست نماینده اداره کار را قبول نکرده و اعلام نمودند تا دریافت دستمزدهای معوقه خود همچنان به تجمع خود ادامه خواهند داد، به همین دلیل کارگران مجددا با کارفرما و فرمانداری و اداره کار تماس گرفته و بر عزم خود برای ادامه تجمع تاکید نمودند. همین امر باعث شد تا کارفرما به کارگران وعده دهد که بعد از ظهر به میان آنان خواهد آمد و دستمزدهایشان را پرداخت نمود اما بعد از ظهر نیز از کارفرما خبری نشد. بدنبال این وعده دروغ کارفرما کارگران بار دیگر با فرمانداری و اداره کار تماس گرفته و اعلام کردند با وجود سرمای شدید شب را در مقابل کارخانه به صبح خواهند رساند و دست از تجمع بر نخواهد داشت همزمان با این تصمیم، کارگران اس ام اس هایی را با مضمون زیر به نقاط مختلف ارسال کردند: آیا میدانید در این سرمای سرد کارگران مجتمع سما به خاطر ندادن پنج ماه حقوق در این شب سرد در جلو کارخانه تحصن نموده اند، جهت حمایت از آنان بشتابیم( در این اس ام اس از دریافت کنندگان خواسته شده بود تا آن را به هر جا که میتوانند اس ام اس کنند). به این ترتیب کارگران با وجود سرمای شدید مصممانه به تجمع خود در مقابل کارخانه ادامه دادند. این حرکت کارگران باعث شد تا کارفرما نمایندگانی را در ساعت یازده شب به میان کارگران فرستاده و اعلام نماید که دستمزدهای آنان را پرداخت میکند، اما کارگران اعلام کردند که ما همین الان دستمزدهای خود را می خواهیم، در غیر این صورت به تجمع خود ادامه خواهیم داد. به دنبال این وضعیت و مشاهده قاطعیت کارگران برای ادامه تجمع از سوی نماینده کارفرما، عباس سمائی و مدیر کارخانه آقای مهندس قدمی به همراه همه عوامل دفتری در ساعت دوازده شب در کارخانه حاضر شده و ناچار شدند همانجا دستمزدهای معوقه کارگران را پرداخت کنند. لازم به یادآوری است که کارفرما سعی داشت بخشی از دستمزدهای کارگران را در طول تعطیلی کارخانه نپردازد و آن را به حساب مرخصی کارگران بگذارد که کارگران آنرا قبول نکرده و کلیه دستمزدهای عقب افتاده خود را دریافت کردند و از روز چهارشنبه نیز پرداخت بقیه کارگرانی که در تحصن حضور نداشتند آغاز شد. به این ترتیب کارگران سما پس از مدتها کشمکش با کارفرما و با قاطعیت توانستند دستمزدهای معوقه خود را از کارفرما دریافت نمایند. در رابطه با بازگشت بکار کارگران نیز اداره کار و کارفرما قول داده اند که پس از تامین مواد اولیه برای تولید، کارگران بر سر کارهایشان باز خواهند گشت.کارگران سما تنها پس از برگزاری مجمع عمومی و تصمیم گیری در آن بود که قادر شدند متحدانه و با برنامه خواسته های خود را پیگیری کرده و در نهایت علیرغم مقاومت و شگردهای کارفرما و اداره کار برای سر دواندن شان، دستمزدهای معوقه خود را دریافت دارند.اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار با ابراز شادمانی از موفقیت کارگران سما، به همه این دوستان درود می فرستد و از عموم کارگران می خواهد تا با برگزاری مجمع عمومی در محیطهای کارشان و تصمیم گیری در آن، با اراده جمعی و بصورت متحدانه ای در شرایط مختلف از حقوق انسانی خود به دفاع بر خیزند.

1703 - تعداد800 نفر از کارگران پلی اتیلن سنگین هرسین با تجمع در سالن غذا خوری کار را تعطیل کردند :
به گزارش اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار امروز جمعه 21/10/1386 ،تعداد 800 نفر از کارگران پتروشیمی پلی اتیلن سنگین هرسین علیرغم مخالفت کارفرما دست از کار کشیده و در سالن غذا خوری جمع شدند.
کارفرمای این شرکت با وجود برف و کولاک شدید از کارگران اکیدا خواسته بود تا کار را تعطیل نکنند. اما کارگران در مقابل این خواست کارفرما مقاومت کرده و یکپارچه دست از کار کشیدند و در سالن غذاخوری جمع شدند. به دنبال این وضعیت کارفرما به ناچار به تعطیلی امروز تن داد و از کارگران خواست تا فردا بر سر کار خود حاضر شوند. اما کارگران طی مذاکرات خود با کارفرما به این خواست نیز تن نداده و نهایتا کارفرما تعطیلی فردا را نیز پذیرفت.
1704- پیام علی پور سلیمانی معلمی که به سه سال زندان محکوم شد:
وبلاگ کانون صنفی معلمان ایران : علی پورسلیمان طی حکمی از سوی شعبه ی ۱۵دادگاه انقلاب كه درتاريخ ۲۳/ديماه/۱۳۸۶به وي ابلاغ شده ، به ۳سال زندان محکوم شده است.
به گفته آقای پورسلیمان این حکم به مدت ۵ سال به تعلیق افتاده است.
علی پورسلیمان می گوید اتهاماتش:
۱- اجتماع وتبانی به قصدبرهم زدن امنیت کشور
۲- اخلال در نظم عمومی
۳- تمرد از دستور پلیس مي باشد.
اما تنها اتهام نخست (اجتماع وتبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور) وارد بوده و از دواتهام دیگر تبرئه شده.
علي پورسلیمان از فعالان کانون معلمان در یک گفتگوی کوتاه گفت: پیام من به معلمان این است، که نباید در برخورد با حوادث آموزش و پرورش بی تفاوت باشند، دادگاههایی که انجام شده، برای زهرچشم گرفتن از معلمان است، امیدوارم درچارچوب قانون پیگیر حقوق خودشان و جامعه باشند، باتوجه به وضعیت کنونی نسبت به سرنوشت اجتماع خود، بی تفاوت نباشند. زیرا این مشکلات نتیجه ی بی تفاوتی های مردم است. انسان یک موجود اجتماعی است، اجتماعی زیستن را خدا به انسان بخشیده، حاکمیت می خواهد اجتماعی بودن را از معلمان و مردم بگیرد. غیرسیاسی بودن مردم و معلمان مساوی است با مرگ سیاسی جامعه.
1705- کمبود و قطعی گاز و گرانی ارزاق و مشکلات مردم :
به گزارش کمیته کارگری پویا ، يك شهروند ساري: خيابان ها خيلي افتضاح است. 15 كيلومتر برف سنگين است . جاده هاي گرگان وضعيت خيلي بدي دارند. در بابل كه جاده ها بسته شده است. مردم ميترسند كه از جاده هاي بابل و ساري تردد كنند و از سالم برگشتن خود اعتمادي ندارند. نانوايي ها در اكثر جاها بسته است. بعضي ها از روستا ها نان ميخرند.
در بين مردم شايع شده است كه برق هم ممكن است ظرف چند روز آينده قطع شود چون ميگويند كه سوخت آن از تهران تأمين ميشود. بخاري كه 7الي 10هزار تومن بوده الان 45 هزار تومن به فروش ميرسد.
در حال حاضر مشكل اصلي مردم وسيله حرارتي است. نان و مواد غذايي ندارند و اوضاع خيلي افتضاحه. گاز هم در خيلي جاها اصلا نيست. بنزين كه تا چند وقت پيش مشكل اصلي مردم بود الان مردم حرفي از آن نميزنندچون كه مشكل گاز روي آن آمد. الان مردم مشكل بنزين را فراموش كرده اند. امتحانات دانش آموزان به دليل سرما به اسفند ماه موكول شده است.
1706- درد دل هموطن قائمشهري :
وقتي ناني براي خوردن نداريم و بچه ها مون دارند از سرما ميميرند چكار كنيم! . اگر بخواهيم اعتراضي هم بكنيم ميگويند شما سياسي هستيد. مشكل من اينه: جيبم خاليه! پول ندارم! بعد توي اين سرما ، گاز هم ندارم، شما بگين من چطوري بايد زندگي بكنم!!!
1707- قطع گاز در كارخانه قند و شهر نيشابور:
در حال حاضر گاز در شهر نيشابور قطع نيست ولي دولت اعلام كرده كه اگر مردم رعايت نكنند و بيش از حد از گاز استفاده كنند گاز آنها را قطع خواهد كرد. حدود 8 روز است كه گاز كارخانه قند نيشابور قطع شده است.
1708- عدم وجود نان در شهر كاشمر:
در كاشمر نان پيدا نميشود و مردم مجبورند براي خريد نان به نيشابور بروند.
1709- قيمت هاي سرسام آور در شهر نيشابور:
درحال حاضر قيمت ها در شهر نيشابور سرسام آور است. به گفته يك شهروند: گوشت خيلي گـران است. يكسري گوشت منجمد آورده اند 1500 تومن. گوش خوب بخواهيد بخريد 8 هزار تومن. گوشت آبگوشتي، 5500 تومن. گوشت ران 6.500 الي 7 هزار تومن گوشت راسته 9000تومن.
برنج 2700 تومن. درحالي كه پارسال برنج خوب 1500 تومن بود. برنجي كه پارسال 800-900 تومن ميدادن، در حال حاضر به 1500 و 1600 تومن رسيده است. قيمت ها در مجموع 20 درصد بالا رفته است. مردم براي خريد نان شب هم مشكل دارند. قيمت شير دانه ا 450-500 تومن است. شيرهاي يارانه اي 300 تومن داده ميشود. شيري كه بصورت آزاد داده ميشود كيلويي 650 تومن. يك كيلو شير 700 تومن درحاليكه 5 درصد هم بيشتر چربي ندارد. مردم بواقع در اين شهر مشكل دارند.نان پيدا نميشود و مردم مجبورند براي خريد نان به نيشابور بروند.
1710- ربوده شدن یک زندانی سیاسی سابق به وسیله ماموران اطلاعات :
بر اساس گزارش فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، بنابه گزارشات رسیده آقای "سید مهدی شیبانی" از زندانیان سیاسی سابق از سوی ماموران اداره اطاعات در تهران ربوده شده است.
"سید مهدی شیبانی" 46 ساله و از زندانیان سیاسی دهه 60 هنگام عزیمت به محل کارش از سوی ماموران اداره اطلاعات در خیابان"پیروزی" تهران ربوده شده و به مکان نامعلومی منتقل و تلاش خانواده وی برای کسب اطلاع از سرنوشتش بی نتیجه بوده است.
"سید حسین شیبانی" برادر "سید مهدی شیبانی" نیز از زندانیان سیاسی بود که در دهه 60 اعدام شد.

1711- تفهیم اتهام "ابراهیم مددی"
"ابراهيم مددي" نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه که به دادگاه جمهوری اسلامی احضار شده بود، صبح امروز شنبه 15 دی ماه در دادگاه حاضر شد.
ابراهیم مددی که روز یکشنبه 25 آذر ماه از زندان قزل حصار کرج آزادی شده بود، به ایجاد اخلال در نظم، هياهو، رفتار نامتعارف و تجمع در مقابل وزارت كار متهم شده است.

1712- جلوگیری وزارت اطلاعات از ملاقات خانواده های دانشجویان در بند با عزیزانشان:
صبح امروز شنبه 15 دی ماه خانواده های دانشجویان دربند به زندان اوین مراجعه کردند تا بر اساس وعده معاون دادستان تهران با فرزندانشان ملاقات نمایند.
پس از ورود خانواده های 10 تن از دانشجویان در بند به سالن ملاقات، و پس از مدت طولانی انتظار، فردی از بازداشتگاه 209 دز میان خانواده ها حاضر شده و به آنها اعلام کرد که وزارت اطلاعات مجوز ملاقات دانشجویان با خانواده هایشان را صادر نکرده است.
به دنبال این اقدام مقامات جمهوری اسلامی، خانواده های دانشجویان در بند در مقابل درب سالن ملاقات زندان اوین تجمع کرده و ضمن خودداری از پراکنده شدن به رفتار مقامات حکومتی اعتراض کردند.

1713- نامه اعضای حزب سوسیال دمکرات سوئد به رهبران جمهوری اسلامی در مورد "محمود صالحی" و "منصور اسانلو":
اعضای حزب سوسیال دمکرات سوئد در نامه ای به رهبران رژیم جمهوری اسلامی از جمله علی خامنه ای و احمدی نژاد نسبت به ادامه بازداشت محمود صالحی و منصور اسانلو اعتراض کرده اند.
در نامه اعضای حزب سوسیال دمکرات سوئد آمده است: ما امضاء کنندگان این نامه، اعتراض خود را به وضعیت وخیم و اسفبار حاکم بر اتحادیه های کارگری و پایه‌ای‌ترین اصول حقوق بشر در ایران ابراز میکنیم، ما خواستار آزادی فوری رهبران کارگری، "محمود صالحی" و "منصور اسانلو" هستیم.
ما از جمهوری اسلامی میخواهیم که به حقوق بشر در ایران احترام بگذارد. آقای محمود صالحی به شدت بیمار و نیاز به مداوای فوری دارد، حمایت و پشتیبانی ما از آقایان محمود صالحی و "منصور اسانلو" ادامه خواهد داشت.

1714- اعتراضات کارگران کارخانه"سما" :
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، 165 کارگر قرار دادی و 100 کارگر پیمانی مجتمع صنعتی"سما" در شهرستان قروه طی روزهای گذشته چندین بار دست به تجمع زده و خواستار پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود شده اند.
کارگران مجتمع صنعتی"سما" که 5 ماه حقوق معوقه خود را دریافت نکرده و قرارداد 3 ماه آنان نیز تمدید نشده است در مقابل اداره کار و فرمانداری شهرستان قروه دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
به دنبال بی توجهی کارفرمایان مجتمع صنعتی"سما"، کارگران این واحد روز شنبه 15 دی ماه بار دیگر در مقابل اداره کار قروه تجمع کرده و روز یکشنبه 16 دی ماه نیز در مسجد داروغه سنندج تشکیل جلسه داده و ضمن تصمیم به ایجاد صندوقی برای کمک به کارگران اخراجی و جمع آوری کمک های مالی، بر عزم خود برای ادامه اعتراض تا دستیابی به خواستهایشان تاکید کردند.

1715- ادامه احضار و برخورد کمیته های انضباطی با فعالین دانشجویی :
کمیته انضباطی دانشگاه تهران، "علی هاشمی"، و "کیوان امام وردی"، 2 دانشجوی دانشکده ادبیات این دانشگاه تهران را به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی 18 و 21 آذر احضار کرده است.
همزمان نیز امین نظری، سیاوش حاتم، محمد صیادی و مهدی جمالوند 4 دانشجوی دانشگاه همدان بر اساس حکم کمیته انضباطی به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اند.

1716- احضار 2 کارگر شرکت واحد به دادگاه :
دادگاه جمهوری اسلامی "ناصر غلامی" راننده منطقه ده اتوبوسرانی تهران و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد را احضار کرده است.
همچنین "سید رضا نعمتی پور" از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد نیز به دادگاه جمهوری اسلامی احضار و مورد بازپرسی قرار گرفته است.
لازم به ذکر است که پرونده 14 تن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه در رابطه با اعتراضات حق طالبانه کارگران این شرکت، همچنان در دادگاه جمهوری اسلامی مفتوح می باشد.

1717- قطع دست و پای 5 نفر در استان سیستان و بلوچستان :
دادگستری جمهوری اسلامی در استان سیستان و بلوچستان دست راست و پای چپ 5 تن را به اتهام محاربه قطع کرده است.
گزارش رسانه های خبری ایران حاکیست که حکم قطع دست راست و پای چپ 5 فرد مذبور که به درگیری مسلحانه با ماموران جمهوری اسلامی متهم بودند طی روزهای گذشته به اجرا درآمده است.

1718- درخواست کارگران عسلویه برای آزادی کارگران و دانشجویان زندانی:
جمعی از کارگران فازهای 90 و 10 عسلویه و همچنین جمعی از کارگران بیکار این منطقه با نصب پارچه نوشته هایی خواستار آزادی کارگران و دانشجویان زندانی شدند.
پارچه نوشته مذبور در سه راه عسلویه و سه راه نخل تقی که از مسیر های اصلی تردد کارگران پروژه های منطقه پارس جنوبی هستند نصب شده اند.

1719- انتقال مجدد "محمود صالحی" به بیمارستان :
روز سه شنبه 18 دی ماه "محمود صالحی" از زندان مرکزی سنندج به کلینیک تخصصی بیمارستان توحید منتقل شده و تست ورزشی و "اکو" از وی به عمل آمد.
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، پس از انجام آزمایشات فوق که از سوی دکتر"خالد رحمانی" متخصص قلب وعروق به عمل آمد، پزشک اعلام کرد که "محمود صالحی" باید برای آزمایش "انژیو گرافی" بار دیگر به بیمارستان بازگردد.
این گزارش حاکیست که پس از انجام آزمایشات پزشکی، محمود صالحی در ساعت 1 بعد از ظهر به زندان مرکزی سنندج بازگردانده شد.

1720- شرایط دشوار کارگران "روم دشت" ارومیه:
کارفرمایان شرکت"اروم دشت" ارومیه حقوق و مطالبات معوقه 65 کارگر این واحد را پرداخت نکرده و از رسیدگی به مشکلات آنان خودداری می کنند.
کارگران شرکت"اروم دشت" ارومیه 4 ماه حقوق معوقه سال 85، 4 ماه حقوق معوقه سال 86 و عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده و مدیران این واحد نیز از پاسخگویی به خواستهای آنان خودداری می کنند.

1721- مرگ بی سرپناهان در خیابانهای تهران:
بر اساس گزارش منابع خبری ایران، بر اثر بروز سرمای شدید در تهران، 3 بی سرپناه در خیابانهای این شهر جانشان را از دست داده اند.
خبر رسانه های داخلی در حالی است که برخی نهادهای مستقل از مرگ حداقل 25 بی سرپناه طی یک هفته گذشته در تهران خبر می دهند.
لازم به ذکر است که دمای هوا در تهران به شدت کاهش یافته و گفته می شود سرمای روزهای اخیر در این شهر در 42 سال گذشته بی سابقه بوده است.

1722- اعتراض گسترده مردم قائمشهر نسبت به قطع گاز :
به دنبال قطع گاز و بروز مشکلات جدی برای مردم در شهرهای استان مازندران، روز چهارشنبه 19 دی ماه مردم قائمشهر در مقابل فرمانداری، هلال احمر و اداره گاز این شهر دست به تجمع زده و خواستار رفع مشکلاتشان شدند.
مردم معترض قائمشهر ضمن بستن خیابانها نسبت به بی توجهی مسئولین دولتی و همچنین افزایش قیمت نیازمندیهای خود از جمله امکانات پزشکی اعتراض کردند.
گفته می شود که بر اثر سرمای هوا و افزایش شمار بیماران در شهر قائمشهر، بر شمار مراجعه کنندگان به بیمارستانها و مراکز درمانی این شهر افزوده شده است.

1723- بازداشت 4 عضو یک خانواده در کرمانشاه:
براساس گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، ماموران امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته به منزل مسکونی یک خانواده در شهر کرمانشاه یورش برده و 4 عضو این خانواده را بازداشت کرده اند.
در جریان یورش ماموران جمهوری اسلامی به منزل فردی با نام "احمد جواهری" وسائل منزل به صورت کامل تخریب و اعضای خانواده نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.
ماموران جمهوری اسلامی سپس 4 عضو خانواده مذبور با اسامی، احمد جواهری، رابعه قبادی، فاطمه جواهری و چیا جواهری را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل نموده و نوزاد این خانواده نیز در بیمارستان بستری شده است.

1724- بستری شدن "محمود صالحی" در بیمارستان توحید سنندج :
روز چهارشنبه 19 دی ماه برای دومین روز متوالی"محمود صالحی" از زندان مرکزی سنندج به بیمارستان توحید منتقل و مورد معاینه پزشک قرار گرفت.
بنا به درخواست پزشک معالج، تست ورزش و "اکو" بر روی "محمود صالحی" صورت گرفت" که این عمل نتایج موفقی به دنبال نداشته و بنا به اظهارات پزشک معالج، رد شدن از تست ورزش نشان دهنده مسدود بودن یک نوع رگ است که به قلب متصل میباشد.
سپس آزمایش خون، نوار قلب و عکس برداری از "محمود صالحی" به عمل آمده و پس از آن نیز "دکترمحمد رضا خالدیان" که دارای بورد تخصصی قلب و عروق است عمل "انژیو گرافی" را انجام داد که با انجام آن میتوان مسدود بودن رگ متصل به قلب را تشخیص داد.
محمود صالحی هم اکنون در بخش قلب بیمارستان توحید سنندج بستری است و بنا به پیشنهاد پزشکان به مدت 24 ساعت نباید از جای خود تکان بخورد و نتیجه عمل "انژیو گرافی" نیز روز شنبه 22 دی ماه به محمود صالحی اعلام خواهد شد.

1725- مرگ دلخراش جوان کاسبکار در مرز پینجوین:
بر اثر آتش گرفتن و سوختگی شدید، امروز پنجشنبه 20 دی ماه یک کاسبکار 19 ساله، در منطقه مرزی پینجوین جانش را از دست داد.
"کیوان عمر" که از منطقه مرزی باشماخ بنزین حمل می کرد به دلیل سرمای شدید اقدام به روشن نمودن آتش می کند، اما به دلیل پاشیده شدن بنزین به لباسهایش دچار آتش سوزی شده و به دلیل شدت جراحات جانباخت.

1726- اعتراض مردم خشمگین در قائمشهر و ساری :
بر اساس گزارش کمیته هماهنگی بابل، به دنبال قطع چند روزه جریان گاز و شدت گرفتن سرما در شهرستان"قائمشهر"، مردم خشمگین روز پنجشنبه 20 دی ماه به فرمانداری این شهر حمله کردند.
مردم قائمشهر که خواستار رسیدگی به مشکلاتشان هستند، ضمن شکستن درب و پنجره های فرمانداری قائمشهر وارد ساختمان این نهاد شدند.
بر اساس همین گزارش مردم در شهر ساری نیز اقدام به بستن خیابانهای این شهر نموده اند.

1727- ادامه اعتراضات کارگران کارخانه"سما" :
اعتراضات کارگران مجتمع "سما" در نزدیکی شهر قروه که خواستار پرداخت مطالبات معوقه و بازگشت به کار خود هستند، همچنان ادامه دارد.
به دنبال وعده کارفرمای کارخانه "سما" مبنی بر پرداخت مطالبات کارگران در روز سه شنبه 18 دی ماه، کارگران این واحد از صبح این روز در مقابل کارخانه تجمع نمودند، اما نمایندگان اداره اطلاعات، فرمانداری و اداره کار قروه در محل حاضر شده و از کارگران خواستند به تجمع خود پایان دهند که با مقاومت کارگران روبرو شدند.
سرانجام کارفرمای کارخانه سما در ساعت 9 شب در کارخانه حاضر شده و خطاب به کارگران اعلام کرد، تنها زمانی حقوق معوقه کارگران را پرداخت خواهد کرد که آنان تسویه حساب نموده و دیگر در کارخانه حاضر نشوند، اما کارگران همچنان بر خواسته خود مبنی بر پرداخت مطالبات و بازگشت به کار تاکید کردند.
سرانجام روز چهارشنبه 19 دی ماه 30 نفر از کارگران بر اثر فشارهای مالی ناچار به تسویه حساب شده و دیگر کارگران نیز اعلام کردند که به تجمعات خود تا دستیابی به خواستهایشان ادامه خواهند داد.

1728- ادامه اخراج مهاجران افغان از ایران علیرغم سرمای شدید در مرزها :
جمهوری اسلامی علیرغم درخواست دولت افغانستان مبنی بر توقف اخراج اتباع این کشور از ایران، روز پنجشنبه 20 دی ماه 170 مهاجر افغان را اخراج کرد.
این مهاجران در حالی اخراج شدند که برف سنگینی در مرزهای ایران و افغانستان باریده و شرایط جوی در این منطقه بسیار نامناسب است.
روز چهارشنبه 19 دی ماه نیز جمهوری اسلامی 160 مهاجر افغان را در شرایطی اخراج کرد که در منطقه مرزی"اسلام قعله" در استان هرات افغانستان 60 سانتی متر برف باریده بود.

1729- آخرین خبر از وضعیت"محمود صالحی" :
بر اساس گزارش "کمیته دفاع از محمود صالحی"، نتیجه آزمایشات "انژیوگرافی" به عمل آمده از "محمود صالحی" در بیمارستان توحید، حاکی از آن است که یکی از رگهای متصل به قلب وی مسدود میباشد.
دکتر "محمد رضا خالدیان"، پزشک متخصص قلب و عروق، ضمن تجویز دارو، پیشنهاد کرده که "محمود صالحی" باید به مدت یک هفته تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد و باید روز شنبه 22 دی ماه بار دیگر به بیمارستان توحید سنندج مراجعه نماید.
روز پنجشنبه 20 دی ماه علیرغم وضعیت نامساعد جسمی، بار دیگر "محمود صالحی" را به زندان مرکزی سنندج منتقل کرده و قرار است مراقبت یک هفته ای از وی در بهداری زندان انجام گیرد.
لازم به ذکر است که قبل از خروج "محمود صالحی" ار بیمارستان، یکی از ماموران زندان که لباس شخصی به تن داشته با بهانه واهی به "نجیبه صالح زاده"، همسر "محمود صالحی" حمله‌ور شده و ضمن تهدید وی به بازداشت، پای "محمود صالحی" را به تخت بیمارستان بسته است.
گفتنی است که انتقال "محمود صالحی" و نگهداری وی در بیمارستان، با تدابیر شدید امنیتی همراه بوده است.

1730- آخرین خبرها از ادامه وضعیت دشوار مردم به دلیل بارش برف سنگین و سرمای شدید در ایران :
امروز جمعه 21 دی ماه برای پنجمین روز متوالی شهرهای مختلف ایران از جمله در استانهای گیلان، مازندران، گلستان، خراسان و سمنان شاهد بارش برف سنگین و سرمای شدید بود.
ادامه وضعیت نامناسب جوی در حالی است که همچنان جریان گاز در برخی شهرهای استانهای شمالی قطع است و مردم برای دریافت سوخت و دیگر نیازمندیهای خود با مشکلات جدی روبرو هستند.
از سوی دیگر مقامات جمهوری اسلامی هم اعلام کردند که در حال حاضر از 30 استان ایران 28 استان به صورت متناوب با افت شدید یا قطع جریان گاز روبرو هستند و در برخی شهرهای نیز آب و برق قطع شده است.
همچنین خبرها از استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و شرقی و لرستان نیز حاکی از ادامه بارش برف سنگین و سرمای شدید است و در برخی شهرهای نیز جریان گاز قطع شده.
از شهرهای سقز، مریوان، بانه، سروآباد و بیجار نیز خبر می رسد که سرمای شدید در این شهرها بروز کرده و در برخی مناطق نیز جریان گاز قطع شده است.
از سوی دیگر گزارشها حاکیست که قیمت مایحتاج ضروری از جمله نان و سوخت در بسیاری از شهرها به شدت افزایش یافته است.

1731- تعداد10 کشته و 60 مصدوم بر اثر گازگرفتگی در تهران :
بر اثر گزارش مرکز اورژانس تهران، گازگرفتگی در نقاط مختلف این شهر طی 2 روز گذشته به مرگ 10 شهروند منجر شده است.
"مهران علیپور" مسئول روابط عمومی مركز فوریت‌های پزشكی اورژانس تهران امروز یکشنبه 23 دی ماه در گفتگو با رسانه های داخلی ضمن اعلام این خبر، گفت: 10 قربانی گازگرفتگی که 6 مرد و 4 زن بودند ساکن خیابان فرجام و جاده ساوه بودند، ضمن اینکه در همین مدت بیش از 60 نفر نیز دچار گازگرفتگی شدید شدند.

1732- ادامه اخراج پناهجویان افغان از سوی جمهوری اسلامی :
مقامات دولت افغانستان امروز یکشنبه 23 دی ماه اعلام کردند که علیرغم درخواست دولت افغانستان برای توقف اخراج اتباع این کشور از ایران، جمهوری اسلامی 41 مهاجر دیگر را اخراج کرده است.
پناهجویان مذبور صبح امروز یکشنبه علیرغم بارش برف سنگین و سرمای هوا از طریق مرز"اسلام قلعه" در ولایت"هرات" وارد افغانستان شدند.
رژیم جمهوری اسلامی طی 5 روز گذشته بیش از 400 مهاجر افغان را در حالی اخراج کرده که دولت افغانستان اعلام کرده است که آمادگی پذیرش آنان را ندارد و در صورت ادامه این روند یک فاجعه انسانی در انتظار اخراج شدگان خواهد بود.

1733- بازداشت پدر یکی از دانشجویان چپ دانشگاه مهاباد :
بر اساس گزارش وبلاگ"آزادی برابری"، "مندرس عمرزاده" پدر "فرزاد عمرزاده" از سوی ماموران اداره اطلاعات ارومیه بازداشت شده است.
این گزارش حاکیست که "مندرس عمرزاده" با توجه به بیماری قلبی تحت شدید ترین فشارها و بازجویی ها قراردارد.
فرزاد عمرزاده از دانشجویان چپ دانشگاه مهاباد و یکی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به دلیل فشارهای وزارت اطلاعات ناچار به ترک ایران شده و ماموران اطلاعات ارومیه خانواده وی را تحت شدیدترین فشارهای روانی قرار داده اند.

1734- تبعید بازداشت شدگان بندر ترکمن به زاهدان :
فرماندهی نیروی انتظامی ‏استان گلستان، طی روزهای گذشته برای برخی از بازداشت شدگان روزهای اخیر بندر ترکمن حکم تبعید به زاهدان صادر کرده است.
لازم به ذکر است که هفته گذشته و به دنبال قتل یک ماهیگیر جوان از سوی ماموران جمهوری اسلامی، مردم بندر ترکمن دست به اعتراض زدند و در جریان سرکوب این اعتراضات از سوی ماموران جمهوری اسلامی، حدود 400 تن دستگیر شدند.
گزارشها حاکیست که ماموران جمهوری اسلامی فضای رعب و وحشت را بر بندر ترکمن حاکم کرده اند و به همین دلیل خانواده های بازداشت شدگان امکان پیگیری وضعیت فرزندان خود را ندارند.

هفته چهارم دی۸۶ ( ژانویه۲۰۰۸)
1735- نامه پزشک معالج محمود صالحی به مسئولین زندان:
بنا به توصیه پزشک معالج محمود صالحی در بیمارستان توحید شهر سنندج، میبایست روز شنبه 22 دیماه محمود صالحی را جهت انجام آزمایشات مربوط به قلب، مجددا به بیمارستان توحید انتقال میدادند، اما انتقال محمود صالحی به بیمارستان توحید صورت نگرفت. آزمایشات مربوطه در بهداری زندان مرکزی شهر سنندج به عمل آمد و نتیجه آزمایشات را به بیمارستان اطلاع دادند.به دنبال، پزشک معالج در بیمارستان توحید، طی نامه‌ای به مسئولین زندان درخواست کرده است که، محمود صالحی باید تحت مراقبتهای پزشکی قرار گیرد.وی همچنین برای محمود صالحی به مدت یک ماه دارو تجویز کرده و توصیه کرده است که بعد از اتمام داروها برای آزمایشات مربوطه، مجددا به بخش قلب وعروق بیمارستان توحید مراجعه کند.لازم به ذکر است که داروهای تجویز شده از تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۸۶ شروع شده و تا تاریخ ۱۹/۱۱/۱۳۸۶ ادامه دارد .
کمیته دفاع از محمود صالحی24 دیماه 1386
1736- ثبت 2 هزار مورد خشونت علیه زنان در افغانستان طی 6 ماه :
بر اساس گزارش وزارت امور زنان افغانستان، تنها طی 6 ماه گذشته بیش از 2 هزار مورد خشونت علیه زنان در مناطق مختلف افغانستان ثبت شده است.
وزارت امور زنان افغانستان همچنین اعلام کرده که موارد ثبت شده تنها بخش کوچکی از خشونتهای است که علیه زنان در این کشور اعمال می شود.
وزارت امور زنان افغانستان تاکید کرده که علیرغم تمامی تلاشهای که برای آگاهگری عمومی و همچنین آگاهی زنان از حقوقشان انجام گرفته است، اما همچنان خشونت علیه زنان در بخشهای زیادی از این کشور وجود دارد.

1737- آخرين وضعيت از كارخانه بحراني صندوق نسوز خرم :
به گزارش انجمن دفاع از کارگران و بیکاران، بنا بر اخبار دريافتي يكشنبه86.10.23 كارخانه صندوق نسوز كاوه واقع در كيلومتر 14جاده آبعلي تهران,همچنان در وضعيت معلق به سر برده و كارگران محروم اين كارخانه بيكار و بلاتكليف هستند.
اين كارخانه كه پيشترداراي 120 كارگر بود در حال حاضر بيش از 50% كارگرانش را به دلايل مختلف از جمله اخراج بي رويه و تصويه حسابهاي غير قانوني از دست داده است.كارگران معترض اين كارخانه ميگويندكه به علت سؤ مديريت و ناكفايتي ,كارفرماي اين كارخانه ( آقاي خرم ) كارخانه را به ورطة ورشكستگي كشانده و در حالي كه كارگران از گرسنگي در نداري در عذاب و فشار هستند كارفرما با گسيل كردن تعدادي از كارگران كه آنها را با پرداخت چك و سفته گول زده است تمام ابزار آلات و قطعات مربوط به كارخانه را به سرقت ميبرد.كارگراني كه در اعتراض به اين روند غير قانوني جهت اعتراض وشكايت به ارگانهاي مختلف از جمله دادگاه و اداره كار مراجعه كرده اند تا كنون پاسخي از طرف مسؤلين امر دريافت نكرده و همچنان در وضعيت نامناسب معيشتي به سر ميبرند. قابل ذكر است كه اين كارخانه در حال حاضر تعطيل و بسته است و اغلب كارگران زحمت كش اين كارخانه بيش از 13 ماه است كه حقوق دريافت نكرده اند.
1738- گزارش خبري از وضعيت كارخانه صندوق نسوز كاوه:
كارخانه صندوق نسوز كاوه واقع در كيلومتر 14 جاده آبعلي با 220 كارگر با سابقه و قديمي در وضعيت نامناسبي به سر ميبرد. طبق گفته يكي از كارگران زحمت كش اين كارخانه, اين كارخانه به علت عدم پرداخت پول از طرف مديران ناكارآمد تا امروز لوله كشي گاز ندارد و اين وضعيت مشكلات زيادي را در امر گرمايش براي كارگران ايجاد كرده است. اين كارگر در ادامه افرود:
مديران و كارفرماي اين كارخانه اصلا برايش مهم نيست كه چه بر سر كارگر و كارخانه بيايد. گويا عزم جزم كرده اند كه كارخانه را ورشكست كرده ونابود كنند و سؤال ما از كارفرماي اين كارخانه اين است كه اصلا ميخواهد اين كارخانه پابر جا بماند يا نه؟!
در حال حاضر توليد در اين كارخانه افت جدي كرده است و روز به روز نسبت به قبل اين توليدات بدتر ميشود.و كسي برايش مهم نيست.كارخانه صندوق نسوز كاوه از جمله كارخانه هايي است كه زير نظر بنياد جانبازان است و بايد بگويم كه اغلب كارخانه هايي كه از طرف بنياد مستضعفين واگذار شده است وضعيت افتضاحي دارند. اين هم وطن كارگر در ادامه افزود: از ابتدا فردي به نام عطاريان اين كارخانه را از بنياد مستضعفين خريداري كرد و بعد آن را خصوصي كرد.در اين 2 سال اخير بعد از شروع كار دولت نهم تمام سمت و سوي آنان ورشكست كردن كارخانه است.ميخواهند كارخانه را ورشكست كرده و آن را بفروشند و زمينش را بالا بكشند چون زمين اينجا قيمت بيشتري دارد و ارزشش بالاتر است.همان طور كه ميدانيد اكثر توليدات ما صندوق نسوز است.يك روزگاري بهترين صندوقها و با كيفيت عالي و استاندارد مال اين كارخانه بود اما الان دچار بحران توليد شده ايم. و اين درحالي است كه چند وقت پيش سوله اي را در اصفهان كشف كردند كه صندوقهاي توليد شده اين كارخانه را مخفيانه به آنجا منتقل كرده و معلوم نيست كه ميخواهند چه هدفي را دنبال كنند.پرسنل اين كارخانه از لحاظ روحي و رواني تحت فشار هستند و اغلب آنها دچار افسردگي شده اند.چرا كه هر لحظه ميترسند كارخانه را تعطيل كنند و كارگران اخراج شرند. براي رفع اين مشكلات به هر كجا كه مراجعه ميكنيم ميگويند تا زماني كه حقوقتان را ميگيريد حق حرف زدن و اعتراض نداريد.من با 23 سال سابقه كار در اين كارخانه و درحالي كه عمرم را در اين جا گذرانده ام اگر اخراج شوم كجا ميتوانم كاركنم؟ اين كارخانه 300 كارگر با سابقه داشت اما الان فقط 220 نفرمان باقي مانده ايم.

1739- كارگرقراردادی در پاسخ اين سوال كه چرا كارگران اخراج شده اند پاسخ داد:
به گزارش انجمن دفاع از کارگران و بیکاران، سال گذشته به دليل اينكه فردي به نام دكتر عثماني كه گويا از اساتيد يكي از دانشگاهها و عضو هيئت تحقيق دانشگاه نيز بود ( كه البته من براي اين دانشگاه با داشتن چنين استادي واقعا متاسف هستم !!) به عنوان مدير عامل برگزيده شد. بدبختي ما كارگران هم از همانجا شروع شد.اين آقا تمام حق بيمه ما را از حقوقمان پرداخت ميكرد وحق اضافي كاري و تمام مزاياي كارگري از جمله عيدي،اضافه كاري و ... را از حقوقمان حذف كرد و تمام آنها را بالا كشيد. اين اتفاقات سال گذشته اتفاق افتاد و در پي اين وضعيت ما يك اعتصاب بزرگ در كارخانه راه انداختيم به طوري كه تمام كارگران متحد شدند در پي اين اعتصاب قرارداد بيش از 40 نفر از كارگران قراردادي را تمديد نكردند و آنها از كار بيكارشدند. ما را هم كه استخدام رسمي بوديم به پليس امنيت كشاندند. و به اين ترتيب ما سركوب شديم.ما حمايت نشديم و دولت اين بلاها را به سر ما آورد.الان در حال حاضر از اين 220كارگر دو پنجم قراردادي هستند وسه پنجم استخدام رسمي.

1740- بحران گاز در تهران و وضعيت كارخانه هاي غرب تهران:
به گزارش انجمن دفاع از کارگران و بیکاران، بنا بر اخبار دريافتي كه امروز 86.10.22 از كارخانجات جاده مخصوص به دستمان رسيده است, از دو روز پيش به علت افت فشار,گاز كارخانجات اصلي اين منطقه قطع شده است. اين در حالي است كه اين كارخانجات به علت اين محدوديت درشرايط بدي به توليد خود ادامه ميدهند.
قابل تاكيد است كه كارخانجاتي كه علاوه بر گاز به گازوئيل و بنزين هم نياز دارند در بحراني مضاعف قرار گرفته اند و رسيدگي اي از طرف مسؤلين به اين امر نشده است.

1741- بارش برف سنگين در تهران:
به گزارش انجمن دفاع از کارگران و بیکاران، به علت بارش برف سنگين راههاي بسياري از مناطق تهران بسته شده و كارگران كارخانجات با مشكل تردد به سمت محيطهاي كاري خود مواجه شده اند. تعدادي از كارگران كارخانه چيني حميد واقع در شرق تهران امروز به علت بارش برف سنگين نتوانستند به كارخانه خود بروند.

1742- فوت يك كارگر محروم براثر فشار هاي روحي:
به گزارش انجمن دفاع از کارگران و بیکاران، مطلع شديم آقاي عباس افشار نژاد يكي از كارگران زحمت كش كارخانه صندوق نسوز خرم روز يكشنبه 16ديماه 86براثر فشار هاي روحي وارده از طرف كارفرما و همچنين فشارهاي زندگي دار فاني را وداع گفت .قابل تاكيد است آقاي افشار نژاد در اثر بحراني كه در اين كارخانه توسط كارفرما به وجود آمده است از مدتي پيش اخراج شده بود.
1743 ـ جان سپردن دو کارگر در حین کار درکارخانه سیمان خوزستان :
به گزارشروزنامه گیهان درتاریخ 25 دی 86 ، « گودرز بهمنی » و « زاهد نریمدسی » دو کارگر فاز 2 کارخانه سیمان خوزستان به علت رعایت نکردن اصول ایمنی توسط پیمانکار به طور دلخراشی جان سپردند . به گفته یکی از شاهدان عینی ، دو کارگر مونتاژ کار جوان با اصرار پیمانکار شرکت جوشن کار با تاور ( جرثقیل ثابت ) برای نصب قطعات «پری هیتر » در هوای مه آلود تا طبقه ششم بالا رفتند که طبق اصول ایمنی کار باید بوسیله بالابر (آسانسور) یا نردبان انجام شود . وی افزود : قبل از انجام کار در روز حادثه راننده تاور مه آلود بودن هوا و خرابی تاور را به پیمانکار گزارش داد ولی با اصرار پیمانکار و ترس از اخراج شدن کارگران مجبور به انجام کار شدند که پس از بالا رفتن تا حدود 60 متری رسید سبد تاور به علت خرابی ترمزها با قطعات پری هیتر برخورد و واژگون شد .

1744- گزارشی از وضعیت کارگران فروشگاه رفاه سنندج :
فروشگاه رفاه سنندج، بزرگترین مرکز خرید این شهر محسوب میشود. حدودا 60 نفر کارگر اعم از فروشنده و بارگیر در این فروشگاه مشغول به کار هستند. کارگرانی که در بخش بارگیری کار میکنند، تخلیه بار فروشگاه از قبیل مواد غذائی، البسه لوام خانگی و ... را انجام میدهند.
همه کارگران این فروشگاه بدون دریافت اضافه حقوق، دو شیفت کار میکنند و به همین خاطر تمام مدت روز را در فروشگاه به سر میبرند. این وضعیت برای کارگرانی که در بخش بارگیری کار میکنند، اسفبارتر است از آنجا که، بیشتر بار فروشگاه در شب تخلیه میشود وکارگران گاهی اوقات تا نیمه های شب مشغول تخلیه بار هستند.
به دلیل حجم زیاد بار، گستردگی فروشگاه و کم بودن تعداد کارگران در این بخش، مشکلات فراوانی برای کارگران به وجود آمده است. بروز آرتروز در عضلات دست، پا وناحیه ستون فقرات به دلیل حمل بار سنگین، بروز مشکلات عصبی ناشی از کار طولانی و بروز عفونت فصلی به دلیل کار مداوم در هوای سرد، از جمله مشکلاتی هستند که برای این کارگران بوجود آمده است.
حقوق و دستمزد کارگران فروشگاه رفاه سنندج، علیرغم تورم کمر شکن وافسار گسیخته، فشار کاری زیاد و ساعت کار طولانی، حداقل 80 هزار و حد اکثر 120 هزار تومان در ماه می باشد که این حتی کفاف کرایه خانه را نمیدهد.
با وجود درآمد میلیاردی این فروشگاه، کارگران نه تنها کمتر از حقوق تعیین شده دولت را میگیرند بلکه از هرگونه مزایا از قبیل اضافه کاری، حق بن، حق سختی کار و حتی عیدی وسنوات کاری نیز بی بهره میباشند و مرخصی آنان نیز فاقد ظوابط قانونی است.
ناگفته باقیست که بدرفتاری مدیر کل و مدیر سالن این فروشگاه، فشار کاری و روحی کارگران را دوچندان کرده است.
کمیته دفاع از محمود صالحی
شنبه 29 دیماه 1386

1745 - اطلاعیه مهم :
اخیرا یک سایت اینترنتی با نام "ایران پرس نیوز" مطلبی را تحت عنوان "توطئه قتل پزشکی محمود صالحی" انتشار داده که این خبر مایه نگرانی بسیاری از مردم در داخل و خارج از کشور شده است. متاسفانه بسیاری از سایتهای دیگر هم بدون اطلاع از صحت و سقم این خبر، آن را درج کرده‌اند.
ما "کمیته دفاع از محمود صالحی" ضمن تکذیب این خبر، لازم میدانیم که نکات زیر را متذکر شویم:

- درج چنین گزارش و اخباری تکان دهنده، نشان از سانسور خبری در ایران است، اگر رسانه‌های گروهی در ایران اخبار و گزارشات مربوط به محمود صالحی را مرتبا درج میکردند مطمئنا چنین وضعیتی پیش نمی‌آمد.

- ندادن مجوز ملاقات به خانواده محمود صالحی یکی دیگر از دلایل پخش اینگونه اخبار است. خانواده محمود صالحی برای ملاقات وی با مشکل روبرو هستند، اگرمسئولین زندان مجوز ملاقات فوری را به خانواده محمود صالحی میدادند طبیعتا چنین اخباری در رابطه با محمود صالحی نیز درج نمیشد.

- "سایت ایران پرس نیوز" علیرغم هر نیتی در پخش و درج خبر مربوط به محمود صالحی، باید توضیح دهد که چنین خبری را چگونه و از کجا بدست آورده است؟! جهت اطلاع، ساعات انتقال محمود صالحی به بیمارستان و سپس به سی سی یو نیز در خبر مندرج صحیح نیست.

- ما امیدواریم که سایت مذکور این اطلاعیه را نیز در سایت خود پخش و درج نماید.

- ما اعلام میکنیم که هر خبری منوط به وضعیت جسمانی محمود صالحي و همچنین نوشته‌ها، بيانيه ها و اطلاعيه هاي محمود صالحی، چناچه در وبلاگ کمیته دفاع از محمود صالحی درج نشود، فاقد اعتبار است.

- ما اخبار و گزارشات مربوط به وضعیت جسمانی محمود صالحی را مستقیما از طرف خود محمود و یا خانواده او که خود عضو "کمیته دفاع از محمود صالحی" هستند، کسب و بعد از اطمینان کامل آن را درج میکنیم.

- ما ضمن تشکر و قدردانی از همه کسانی که برای معالجه فوری و آزادی محمود صالحی تلاش میکنند، خواهشمندیم که اخبار و گزارشات مربوط به محمود صالحی را قبل از انتشار برای "کمیته دفاع از محمود صالحی" بفرستند و بعد از اطمینان کامل توضیع و تکثیر کنند.

کمیته دفاع از محمود صالحی
شنبه 29 دیماه 1386
kdms50@yahoo.com
www.kdmahmodsalehi.blogfa.com

1746- اعتصاب ٣٠٠٠ کارگر لاستيک البرز :
کارگران شرکت کيان تاير (لاستيک البرز سابق) واقع در جاده ساوه در اعتراض به ٤ ماه دستمزد پرداخت نشده خود از روز چهارشنبه ٢٦ دي در اعتصاب بسر ميبرند. کارگران بصورت ٢٤ ساعته در کارخانه مانده و علت اين امر را حفاظت از موجودي ها و اموال کارخانه ذکر کرده اند. روزهای ٦ و ٧ بهمن، کارگران دست به آتش زدن لاستیک ها و بشکه های قیر در محوطه کارخانه زدند تا خشم خود را از بی توجهی به خواستهای خود اعلام کنند. آتش سوزی و تجمع کارگران موجب ترافيك در جاده ساوه شد. تحت فشار اين اعتراضات کارفرما قول پرداخت ٢ ماه حقوق معوقه را به کارگران داد. اما از آنجا که قرار است اين پرداختيها با چکهاي مدت دار انجام گيرد و کارفرما هيچ تعهدي مبني بر پرداخت باقي طلب کارگران و از سرگيري توليد کارخانه که يک ماه است متوقف شده٬ نداده است٬ کارگران تصميم به ادامه اعتراض خود گرفتند.

در ارتباط با این اعتصاب، شفيعي مسئول روابط عمومي‌ اين شركت گفت که از ١٢٠٠ کارگر اين کارخانه بین ٢ تا ٤ ماه حقوق طلب کارند و بعلاوه مزايا و بن هاي کارگران پرداخت نشده است. بنا به همين گزارش بدنبال اولين بارش برف و به بهانه سرماي هوا اين کارخانه تعطيل و بعدا نيز موضوع مساله کمبود مواد خام و اوليه به ميان کشيده شده است و بدين ترتيب توليد به حال توقف در آمده است. گفتني است که کارگران اين کارخانه پيش از اين اعتصاب بارها به مراجع و نهادهاي مختلف دولتي مراجعه و به این وضعیت اعتراض کرده اند٬ اما هيچگونه پاسخي نگرفته اند.

1747- اعتراض كارگران واحدهای تولیدی و صنعتی در استان قزوین به قطع گاز:
در پی قطع گاز مصرفی صدها واحد تولیدی و صنعتی در استان قزوین، هزاران كارگر در این استان با بیكاری و به تبع آن عدم دریافت حقوق روبرو شده اند. گفته میشود که قطع گاز مصرفی این واحدها اعتراضات گسترده كارگران را دامن زده است.

1748- ادامه قطع جریان گاز در شهرها سقز و بانه :
از شهرستان بانه خبر می رسد که برای چندمین روز متوالی جریان گاز در برخی مناطق این شهر همچنان قطع شده است.
گزارشها حاکیست که جریان گاز در بیش از 40 درصد از مناطق بانه امروز یکشنبه 23 دی ماه، برای ششمین روز متوالی قطع بوده است.
در شهر سقز نیز امروز یکشنبه برای پنجمین روز متوالی جریان گاز در بیش از 30 درصد از مناطق این شهر قطع بوده است.

1749 - قتل یک جوان در کامیاران :
بر اساس خبر رسیده از شهر کامیاران، روز شنبه 22 دی ماه جسد یک جوان 25 ساله در شهرک بعثت این شهر کشف شده است.
"هادی شیروانی" که مدتی در تهران به سر برده بود، پس از بازگشت به کامیاران از سوی چند فرد ناشناس ربوده شده و جسد وی در حالی کشف شده که آثار چندین ضرب چاقو بر بدن وی مشاهده شده، اما علت و انگیزه قتل وی تاکنون مشخص نشده است.

1750- اخراج 400 مهاجر دیگر افغان از ایران :
اداره مهاجرین ولایت هرات در غرب افغانستان، امروز دوشنبه 24 دی ماه اعلام کرد که جمهوری اسلامی 400 مهاجر دیگر افغان را از ایران اخراج کرده است.
مهاجران مذبور در حالی اخراج می شوند که ولایت"هرات" طی روزهای گذشته شاهد بارش برف سنگین و سرمای شدید بوده است.
اداره مهاجرین ولایت هرات اعلام کرده که طی 5 روز گذشته 800 مهاجر افغان که بیشتر آنان کارگران فاقد کارت اقامت بوده اند از ایران اخراج شده اند.
"شمس الدین حامد" رئیس اداره مهاجرین هرات به شبکه خبری "بی. بی. سی" گفت: به علت مسدود بودن راه اسلام قلعه به هرات، مهاجران اخراج شده در مرز گیر کرده اند و هیچگونه امکاناتی برای انتقال آنها به شهر هرات یا ارسال کمک برای آنان وجود ندارد و در صورت ادامه روند اخراج مهاجران از ایران، فاجعه انسانی در انتظار اخراج شدگان خواهد بود.
صدور حکم 3 سال زندان برای یک معلم در تهران :
دادگاه جمهوری اسلامی "علی پورسلیمان" دبیر دبیرستان‌های تهران و عضو مرکزی سازمان معلمان ایران را به 3 سال زندان محکوم کرده است.
"علی پورسلیمان" به دلیل شرکت در اعتراضات معلمان در سال گذشته به زندان محکوم شده، اما با توجه به وضعیت شغلی نامبرده حکم صادره به مدت 5 سال تعلیق شده است.

1751- بازداشت مادر دانشجوی زندانی در سنندج :
ماموران ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج، "فاطمه گفتاری" مادر "یاسر گلی" دانشجوی زندانی را امروز دوشنبه 24 دی ماه بازداشت کردند.
ماموران اداره اطلاعات با بهانه تحویل دادن وسائل فرزندش، "فاطمه گفتاری" را به این نهاد احضار کرده و پس از مراجعه نامبرده به دستور بزپرسی شعبه 4 دادگاه سنندج ایشان را بازداشت کردند.
ماموران امنیتی بارها مادر یاسر گلی را به دلیل اطلاع رسانی در مورد وضعیت فرزندش تهدید به بازداشت کرده بود.
"یاسر گلی" 3 ماه قبل بازداشت و پس از مدتها زندانی شدن در سلول انفرادی اخیرا به بند عمومی زندان مرکزی سنندج منتقل شده است.

1752- مرگ 71 نفر طی 21 روز بر اثر گازگرفتگی در استان آذربایجان شرقی :
بر اساس گزارش منابع خبری از آغاز فصل زمستان تا روز 21 دسی ماه 71 تن بر اثر گازگرفتگی در استان آذربایجان شرقی جانشان را از دست داده اند.
این خبر در حالی منتشر می شود که رسانه های خبری حکومتی تاکنون از انتشار آن خودداری کرده بودند.
لازم به ذکر است که بر اساس گزارش سازمان پزشکی قانونی ایران طی 1 ماه گذشته بیش از 100 تن بر اثر گازگرفتگی در نقاط مختلف ایران جانشان را از دست داده اند.

1753- ناپدید شدن یک فعال حقوق بشر:
بر اساس گزارش دبیرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "بیتا نقاشیان" از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از روز 13 آذر ماه و پس از شرکت در تجمع اعتراضی دانشجویان ناپدید شده است.
"بیتا نقاشیان" در حوزه حقوق زنان و روزنامه نگاری نیز دارای سابقه فعالیت میباشد و در حال حاضر در حال تحصیل در رشته مترجمی زبان فرانسه است.
در حالی که بیش از 45 روز از ناپدید شدن "بیتا نقاشیان"می گذرد، پیگیریهای متعدد خانواده و فعالان حقوق بشر در ایران از مراکز قضائی و امنیتی تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است و احتمال دستگیری نامبرده وجود دارد.

1754- یک زندانی در زندان گوهردشت کرج لبهای خود را دوخت :
"بابک دادبخش" زندانی سیاسی که به اتهام اقدام عليه امنيت ملي بیش از 3 سال است که در زندان به سر می برد، در نامه ای به رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعلام کرده که در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با خود و دیگر زندانیان زندان گوهردشت لبهای خود را دوخته است.
نامبرده ضمن اشاره به اینکه وی و دیگر زندانیان سیاسی در مدت بازداشت در بند زندانیان خطرناک به سر برده و اعتراضات آنان با بی توجهی مسئولین زندان روبرو شده، خواستار رسیدگی "هاشمی شاهرودی" رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به این وضعیت شده است.

1755- تحصن در مقابل دفتر عفو بین الملل در حمایت از دانشجویان دربند :
از روز دوشنبه 24 دی ماه جمعی از ایرانیان مقیم بریتانیا، در حمایت از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب ایران، در مقابل دفتر سازمان عفو بین الملل در مرکز لندن تحصن کرده‌اند.
شرکت کنندگان در این تحصن خواستار واکنش فعال سازمان عفو بین الملل نسبت به وضعیت دانشجویان بازداشت شده در ایران هستند.
متحصنین اعلام کرده اند تا زمان دریافت پاسخ مناسب از مسئولین سازمان عفو بین الملل، به تحصن خود ادامه خواهند داد.

1756- تجمع اعتراضی صدها نفر از مردم در کاشمر:
عصر روز سه شنبه 25 دی ماه بیش از 500 تن از مردم کاشمر در اعتراض به ادامه قطع گاز و بی توجهی مسئولین رژیم نسبت به تامین سوخت جایگزین در مقابل هلال احمر این شهر دست به تجمع زدند.
مردم معترض کاشمر خواستار تامین سوخت مورد نیاز و وسائل گرمایشی شدند، اما به دنبال این تجمع، ماموران انتظامی جمهوری اسلامی بلافاصله در محل حاضر شده ومردم را متفرق نمودند.

1757- 2 خبر ازتعرض به حقوق شهروندی در شهر سنندج :
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، ماموران جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته به روستای "باباریز" یورش برده و با بهانه کشف مشروب اقدام به دستگیری شماری از ساکنین این روستا نموده اند.
در جریان این اقدام ماموران جمهوری اسلامی به منزل"ستار حاجی میزرایی" رفته و چون وی در منزل نبوده پدرش را بازداشت کرده و فردی با نام امیر و همسرش را نیز دستگیر کرده و تاکنون نیز خبری از وضعیت دستگیرشدگان در دست نیست.
خبر دیگری از سنندج حاکیست که روز دوشنبه 24 دی ماه زنی با نام"سروه دیانتی" که دارای یک فرزند 2 ساله بوده و در منزل استیجاری در شهرک"بهاران" سکونت داشته است بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داد.

1758- آزادی آخرین دانشجوی زندانی دانشجوی دانشگاه مازندران :
پس از 45 روز بازداشت"آرش پاکزاد" آخزین دانشجوی دانشگاه مازندران از زندان جمهوری اسلامی آزاد شد.
"آرش پاکزاد" روز 12 آذر ماه در جریان یورش ماموران جمهوری اسلامی به منزلش در شهرستان"بابلسر" دستگی شده بود و طی این مدت در بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر به سر برد.
"آرش پاکزاد" عصر روز سه شنبه 25 دی ماه با وثیقه 20 میلیون تومانی آزاد شد.

1759- درخواست کنفدراسیون اتحادیه سراسری کارگران سوئد از رهبر جمهوری اسلامی برای آزادی"محمود صالحی" :
"آندرش لارسون" مسئول بین المللی کنفدراسیون اتحادیه سراسری کارگران سوئد در نامه ای به "علی خامنه ای" رهبر جمهوری اسلامی، خواستار آزادی محمود صالحی بر اساس پایه‌ای‌ترین موازین حقوق بشر شده است.
در بخشی از این نامه ضمن اشاره به وضعیت محمود صالحی آمده است: به نمایندگی از طرف کنفدراسیون کارگران سوئد (ال او) از شما خواستارم که اقدامات فوری و جدی در رابطه با وضعیت وخیم جسمانی محمود صالحی بعمل آورید. محمود صالحی باید در خارج از زندان و تحت نظر پزشکان متخصص در بیمارستانی مجهز به امکانات و وسائل ویژه، مداوا گردد.
در بخش پایانی این نامه آمده است: ما بار دیگر قویا اعلام می کنیم که محمود صالحی بر اساس پایه‌ای‌ترین موازین حقوق بشر باید فورا آزاد گردد و یا در خارج از زندان مورد معالجه فوری قرار گیرد. محمود صالحی با چنین وضعیتی نمیتواند تا پایان دوران محکومیتش بدون مداوای فوری در زندان بماند و زندگی او کاملا در خطر است. از اینرو از شما میخواهیم که بنا به رعایت پایه‌ای‌ترین موازین حقوق بشر، او را از زندان آزاد کنید.

1760- اعتراض دولت افغانستان نسبت به ادامه اخراج اتباع این کشور از سوی جمهوری اسلامی :
وزارت امور خارجه افغانستان، امروز چهارشنبه 26 دی ماه اعلام کرد که سفیر جمهوری اسلامی در کابل به این وزارتخانه احضار و مراتب اعتراض دولت افغانستان نسبت به ادامه اخراج مهاجران افغان از ایران به اطلاع وی رسیده است.
بر اساس گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، جمهوری اسلامی طی 2 هفته گذشته حدود 9 هزار مهاجر افغان را اخراج کرده و طی 5 روز گذشته نیز علیرغم وضعیت نامناسب جوی، بیش از 800 نفر را به مرزهای ایران و افغانستان فرستاده است.
دولت افغانستان ضمن اشاره به اینکه این کشور امکان پذیرش و تامین امکانات برای مهاجران اخراجی را ندارد، از جمهوری اسلامی خواسته است تا اخراج اتباع این کشور را متوقف کند.

1761- یک زندانی دیگر در زندان گوهردشت لبهای خود را دوخت :
بر اساس گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، "بهروز جاوید تهرانی" یکی دیگر از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج از روز سه شنبه 25 دی ماه در اعتراض به وضعیت زندانیان سیاسی در این زندان، لبهای خود را دوخت و دست به اعتصاب غذا زده است.
در حال حاضر 4 تن از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج با اسامی بهروز جاوید تهرانی، بابک دادبخش، دکتر مصطفی علوی و مهرداد لهراسبی در اعتراض به وضعیت زندانیان سیاسی این زندان در اعتصاب غذا به سر می برند که 2 نفر اول لبهای خود را نیز دوخته اند.

1762- ادامه قطع گاز در شهرهای سقز و مهاباد :
بر اساس خبر رسیده از شهر سقز، در حالیکه دمای هوا در برخی ساعات سه شنبه شب و صبح امروز چهارشنبه 26 دی ماه در این شهر به 31 درجه زیر صفر رسیده، جریان گاز در برخی مناطق سقز همچنان قطع است.
از سوی دیگر علیرغم سرمای شدید امروز چهارشنبه ادارات دولتی و مدارس سقز تعطیل نشده و مردم نیز برای دریافت سوخت با مشکلات جدی روبرو بودند.
از شهر مهاباد نیز خبر می رسد که جریان گاز امروز چهارشنبه 26 دی ماه در بسیاری از مناطق این شهر قطع شده و در برخی مناطق نیز با افت شدید روبرو بوده است.

1763- انتقال دانشجویان تازه بازداشت شده به بند 209 زندان اوین :
بر اساس گزارش وبلاگ"آوای دانشگاه"، جمعی از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب که طی 2 روز گذشته بازداشت شده بودند، به بند 209 زندان اوین منتقل شده اند.
سروش دشتستانی، امین قضائی، بیژن صباغ، آناهیتا حسینی، مرتضی خدمتلو، محمد پور عبدالله، بیتا صمیمی زاد، بهزاد باقری، سروش ثابت و مرتضی اصلاحچی 10 دانشجوی هستند که روز دوشنبه 24 دی ماه از سوی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند.
لازم به ذکر است که پیگیری خانواده های دانشجویان مذبور برای کسب اطلاع از وضعیت فرزندانشان تاکنون بی نتیجه بوده است.

1764- صدور حکم 3 سال زندان تعزیری برای دبیرکل سازمان معلمان ایران :
شعبه 36 دادگاه جمهوری اسلامی حکم 3 سال زندان تعزیری "علیرضا هاشمی" دبیرکل سازمان معلمان ایران را تائید کرد.
اگرچه طی ماههای گذشته جمهوری اسلامی جمعی از معلمان در سراسر ایران را به زندان و تبعید محکوم کرد، اما حکم 3 سال زندان تعزیری برای"علیرضا هاشمی" سنگین ترین حکمی است که تاکنون برای یک معلم صادر شده است.

1765- ادامه بی خبری از وضعیت بازداشت شدگان بندر ترکمن :
در حالی که بیش از 13 روز از اعتراض مردم بندر ترکمن نسبت به مرگ 1 جوان به وسیله ماموران انتظامی و دستگیری گسترده در این شهر و روستاهای اطراف می گذرد، همچنان وضعیت بازداشت شدگان نامشخص است.
گزارشها حاکیست که مدیر مدرسه دخترانه روستای"چاپاقلی" بندر ترکمن همراه با 2 تن از دانش آموزان این مدرسه بازداشت شده بود، اما 2 دانش آموز آزاد شده و معلم مذبور با نام خانم"گوزل" همچنان در بازداشت به سر می برد.
خبرها حاکیست که علیرغم پیگیری خانواده های بازداشت شدگان، مقامات دولتی از دادن هرگونه اطلاعی در مورد دستگیر شدگان خودداری می کنند.

1766- ادامه اخراج مهاجران افغان از ایران علیرغم وعده جمهوری اسلامی :
در حالیکه جمهوری اسلامی وعده داده بود تا اخراج مهاجران افغان از ایران را متوقف نماید، مقامات دولت افغانستان از ادامه اخراج اتباع این کشور خبر می دهند.
اداره امور مهاجرین ولایت هرات در غرب افغانستان اعلام کرده که جمهوری اسلامی امروز پنجشنبه 27 دی ماه 111 مهاجر افغان را به منطقه مرزی"اسلام قلعه" در ولایت هرات فرستاده است.
احراج مهاجران افغان در حالی است که سفارت جمهوری اسلامی در کابل روز چهارشنبه اعلام کرده بود که "احمدی نژاد" رئیس دولت اسلامی دستور توقف اخراج اتباع افغان از ایران را صادر کرده است.
لازم به ذکر است که طی 1 هفته گذشته علیرغم بارش برف سنگین و سرمای شدید در غرب افغانستان، جمهوری اسلامی 900 مهاجر افغان را از ایران اخراج کرده است.

1767- جانباختن دانشجوی دانشگاه پیام نور در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج :
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، "ابراهیم لطف اللهی"، دانشجوی دانشگاه پیام نور این شهر بر اثر شکنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی جانباخت.
"ابراهیم لطف اللهی"، روز یکشنبه 16 دی ماه پس از خروج از جلسه امتحان به دستور بازپرس شعبه سوم بازپرسی سنندج بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج منتقل شده بود.
"ابراهیم لطف اللهی"، بر اثر شکنجه های ماموران اطلاعاتی جانش را از دست داده و این خبر چهارشنبه شب 26 دی ماه به اطلاع خانواده اش رسیده است.

1768- انتقال مجدد"محمود صالحی" به بیمارستان توحید سنندج :
بر اساس گزارش کمیته دفاع از"محمود صالحی"، امروز پنجشنبه 27 دی ماه، بار دیگر "محمود صالحی" را به دلیل ناراحتی قلبی از زندان مرکزی سنندج به بیمارستان توحید منتقل کردند.
در حال حاضر "محمود صالحی" پس از انتقال به بیمارستان توحید در بخش"سی.سی. یو" بستری شده و گفته می شود که وضعیت جسمی وی به شدت وخیم است.

1769- اعطای جایزه آزادی مطبوعات 2007 شعبه سوئد سازمان گزارشگران بدون مرز به "عدنان حسن پور" :
شعبه سوئد سازمان گزارشگران بدون مرز جایزه آزادی مطبوعات 2007 خود را به "عدنان حسن پور" اعطا کرد.
شعبه سوئد سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرده که به پاسداشت مقالات انتقادی اين روزنامه نگار در کشوری که مطبوعات تحت فشار همه جانبه قرار دارند، "عدنان حسن پور" شايسته اين جايزه است.
گزارشگران بدون مرز همچنین جاکعه جهانی را فراخوانده است تا از مقامات دولت جمهوری اسلامی بخواهند که "عدنان حسن پور" و "هیوا بوتیمار" را از زندان آزاد کنند.
"عدنان حسن پور" و "هیوا بوتیمار" که از سوی دادگاه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شده بودند به این حکم اعتراض کردند و دادگاه تجدید نظر نیز حکم اعدام"عدنان حسن پور" را تائید و حکم اعدام "هیوار بوتیمار" را لغو کرد.

1770- وضعیت بحرانی مردم در مناطق سیل زده استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان :
بارش شدید باران و جاری شدن سیل در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان خسارات فراوانی به بار آورده و مردم مناطق سیلزده در وضعیت بحرانی به سر می برند.
سیل باعث تخریب صدها منزل مسکونی در منطقه بمپور از توابع "ایرانشهر" در استان سیستان و بلوچستان شده و ساکنین این منطقه به دلیل هوای سرد و نداشتن سرپناه به کمکهای فوری نیاز دارند.
از سوی دیگر سیل در شهرهای میناب و جاسک در استان هرمزگان نیز جاری شده و در مناطق روستایی شهرهای مذبور دهها منزل تخریب شده است.

1771- مرگ جوان 22 ساله بر اثر گازگرفتگی در سقز :
بر اساس خبر رسیده از شهر سقز، جوانی 22 ساله با نام"سامان سید عباسی" ساکن این شهر بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داد.
"سامان سید عباسی" که در حال سپری کردن دوران سربازی بود برای مرخصی نزد خانواده اش بازگشته بود، اما صبح روز پنجشنبه 27 دی ماه بر اثر گازگرفتگی در منزلش پدریش در حوالی میدان 22 بهمن جانسپرده است.

1772- بتن کاری محل دفن "ابراهیم لطف اللهی" :
بر اساس خبر رسیده از سنندج، به دنبال قتل غیرانسانی "ابراهیم لطف اللهی" از سوی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، محل دفن نامبرده بتن کاری شده است.
"ابراهیم لطف اللهی" دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج که روز یکشنبه 16 دی ماه پس از خروج از جلسه امتحان از سوی ماموران اداره اطلاعات رژیم بازداشت شده بود، پس از 10 روز شکنجه، چهارشنبه شب 26 دی ماه جانش را از دست داد.
ماموران جمهوری اسلامی محل دفن "ابراهیم لطف اللهی" را در حالی به خانواده اش نشان داده اند که آنجا را بتن کاری کرده اند.
لازم به ذکر است که مراسم گرامیداشت "ابراهیم لطف اللهی" و رفتن خانواده اش بر سر مزار فرزندشان تحت کنترل و تدابیر شدید امنیتی انجام گرفته است.
درخواست سازمان دیده بان حقوق بشر از جمهوری اسلامی برای تحقیق در مورد مرگ 2 تن در بازداشتگاههای ایران :
سازمان دیده بان حقوق بشر امروز شنبه 29 دی ماه اعلام کرد که دولت جمهوری اسلامی موظف است درباره مرگ ناگهانی دو نفر در حين بازداشت در شمال غربی ايران، تحقيق کند.
"جو ستورک" نایب رئیس بخش خاورمیانه سازمان دیده بان حقوق بشر ضمن اشاره به مرگ "ابراهيم لطف الّلهی"، در بازداشتگاهی در سنندج و همچنین مرگ "زهرا بنی عامری" در همدان در حين بازداشت، گفت: مرگ ناگهانی دو جوان ظاهرا سالم در زندان به شدت نگران کننده است و دولت با سرعتی که در خودکشی دانستن این مرگ ها به خرج می دهد فقط به نگرانی ما می افزاید.
سازمان دیده بان حقوق بشر با اشاره به چگونگی مرگ "ابراهيم لطف الّلهی"، خواستار تحقیق فوری در خصوص حادثه منجر به مرگ وی شده است . "ابراهيم لطف الّلهی"، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج روز یکشنبه 16 دی ماه از سوی ماموران جمهوری اسلامی بازداشت و پس از 10 روز شکنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج جانباخت.

1773- آخرین خبرها از وضعیت جسمی "محمود صالحی" :
"محمود صالحی" که روز پنجشنبه 27 دی ماه از بهداری زندان مرکزی سنندج به بخش اورژانس بیمارستان توحید منتقل شده بود بنا به توصیه "دکتر خالد رحمانی" در بخش "سی‌سی‌یو" بستری شد.
به هنگام انتقال "محمود صالحی" به بیمارستان نبض وی 29 و فشار خونش نیز 7 و نیم بود و قسمت چپ بدن وی نیز دچار گرفتگی عروق شده بود.
روز شنبه 29 دی ماه "دکتر دارا احمدی" بعد از بررسی پرونده پزشکی محمود صالحی، اظهار کرده است که خطر سکته قلبی و مغزی وی به کلی رفع شده است.
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، بدن وی ورم کرده، کراتین بدنش بسیار بالا و با درد بسیار شدید همراه بوده است و به گفته پزشکان اینها علائم از کار افتادن کلیه است.
آزمایشات متعددی از "محمود صالحی" به عمل آمده و پس از اعلام نتیجه آزمایشات، پزشک معالج برای مداوای وی تصمیم خواهد گرفت.
کمیته دفاع از "محمود صالحی"، همچنین در اطلاعیه ای خبر منتشره در سایت اینترنتی"ایران پرس نیوز" مبنی بر توطئه قتل پزشکی "محمود صالحی" که باعث ایجاد نگرانی های در داخل و خارج کشور شده بود، را تکذیب کرده است.
انتقال "محمود صالحی" از "سی‌سی‌یو" به بخش قلب و عروق :
بر اساس گزارش کمیته دفاع از "محمود صالحی"، روز یکشنبه 30 دی ماه، "محمود صالحی" از بخش "سی‌سی‌یو" به بخش "قلب و عروق" بیمارستان توحید سنندج منتقل شده است.
این گزارش حاکیست که نارسائی کلیوی "محمود صالحی" بر قلب وی نیز تاثیر گذاشته و در این رابطه آزمایشاتی صورت گرفته که هنوز نتیجه آزمایشات، اعلام نشده است.
روز سه شنبه 2 دی ماه نیز عمل "سی‌تی‌اسكن" مغز بر روی "محمود صالحی" به عمل آمده و پس از مشخص شدن نتیجه "سی‌تی‌اسكن"، "سونوگرافی" كلیه نیز انجام خواهد گرفت.
بنا به اظهارات "دكتر اسدی" پزشک متخصص قلب و عروق، بعضی از داروهای تجویز شده جهت گرفتگی عروق میباشند و برای موثر بودن این داروها، پیاده روی لازم است.
لازم به ذکر است که نگهداری از "محمود صالحی" در بیمارستان توحید، با تدابیر شدید امنیتی همراه است و تعداد ماموران 2 برابر شده اند.